سلام دوستان نرجس هستم یک همسفر؛
در مورد دستورجلسه یادگیری و معرکهگیری خدمت شما عرض کنم: روزهای اول که وارد کنگره شده بودم، اصلاً حاضر نبودم خود را معرفی کنم و از طرف دیگر در شأن خود نمیدیدم که اینجا باشم و اینها در حقیقت معرکهگیری بود که در اثر منیت، جهل و ناآگاهی بر من احاطه پیدا کرده بود؛ اما به ناچار و بهخاطر عشق به فرزندم، کنگره را در اولویت کارها قرار دادم و کمکم با حضور در جلسات، گوشدادن به سیدیها، خواندن کتابهای کنگره و فرمانبرداری از راهنمای خوبم، یادگیری شروع شد و دریافتم که چقدر به آموزش و الگوگیری نیاز دارم تا معرکهگیری را کنار گذاشته و بدون حاشیهپردازی، به شناخت خود و محیط اطرافم مشغول شوم تا با عشق به مخلوقات الهی بتوانم در صراطمستقیم قرار بگیرم و از آن جهل و افکار غلط دور شوم. هرچه یادگیری بهتر باشد، بههمان اندازه از حاشیهها، خودخواهیها و خودبینیها دور میشوی استاد امین میفرمایند: یادگیری و معرکهگیری این دو مانند کفههای ترازو هستند؛ هرکدام که سنگینتر شود، دیگری سقوط میکند و چه زیباست که کفه یادگیری مثبت و سازنده را سنگین کنیم تا کفه معرکهگیری سقوط کند.
سلام دوستان گلدانه هستم یک همسفر؛
درباره معرکهگیری و یادگیری، رابطهای متقابل وجود دارد. طبق مثلث دانایی که تجربه، تفکر و آموزش است و مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است، ضلع منیت در مقابل آموزش قرار میگیرد که باید با آموزش، سطح دانایی را بالا ببرد و از منیت و قیاس کناره بگیرد، همچنین باید جهانبینی را در هر زمینهای تقویت کرد. یادگیری بهتر است علاوه بر گفتار، رفتار و پندار هم وجود داشته باشد؛ و گرنه تأثیر مثبتی نخواهد داشت پس میتوان با آموزش و یادگیری صحیح، همراه با تفکر مثبت، منیت و قیاس را در خود از بین برد و این کار ذرهذره و بهتدریج انجام میشود. در کنگره با سیدینوشتن، آموزش جهانبینی و… میتوان یادگیری را آغاز کرد و آن زمان است که اجرای آنها، باعث بالا رفتن سطح دانش و آگاهی میشود و آن زمان میتوان خواستههای نامعقول نفس را تشخیص داد و در مقابل حقههای نفس، عکسالعملی مثبت نشان داد.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر؛
در مورد رابطه یادگیری و معرکهگیری اول اینکه باید بگویم در جهان خاکی زمان، حکم فلز طلا را برای انسان دارد و نباید زمان باارزش خود را از دست بدهد، بهخاطر همین انسان همیشه باید در حال حرکت باشد؛ زیرا وقتی از سکون خارج شد و به حرکت ادامه داد در مسیر آموزش میبیند، تجربه کسب میکند، تفکر میکند و آنوقت است که یاد میگیرد آنچه را که جذب کرده بهکار ببرد و حالا بستگی به حس و حال او دارد که دنبال هنر، موسیقی، علم یا صنعت باشد فرقی نمیکند او ذرهذره با بهکاربردن تفکر، آموزش و تجربه به خواستهاش میرسد؛ اما اگر در مسیر اشتباه کند زمانیکه به مقامی برسد یا یک پله رشد کند، دچار منیت میشود و آنوقت است که هرچه ساخته و بهدست آورده را خراب میکند و به مرحلهای میرسد که غرورش اجازه نمیدهد اشتباه خود را قبول کند پس معرکه میگیرد و دنبال مقصر میگردد که با معرکهگیری از یادگیری فاصله میگیرد، مگر آنکه دوباره به آگاهی و هوشیاری برسد.
سلام دوستان مهناز هستم یک همسفر؛
دستورجلسه در مورد رابطه یادگیری و معرکهگیری میباشد. اگر بخواهم تجربه خود را از آموزشهای کنگره عنوان کنم، شاید قبل از ورود به کنگره در مورد همهچیز معرکهگیری میکردم، بهعنوان مثال در مورد مصرف مسافرم یا در مورد اخلاق او هم معرکهگیری میکردم؛ اینکه مسافرها انسانهای خوشقلبی هستند فقط بهخاطر شرایطی که دارند و مواد مصرف میکنند شاید در آن زمان بداخلاق باشند؛ ولی از زمانیکه وارد کنگره شدیم با آموزش درست و صحیح، کنگره۶۰ به ما یاد داد که نباید در مورد مسافرهای خود معرکهگیری کنیم، باید کنار آنها قرار بگیریم، به حرفشان گوش کنیم و با ساز دلشان راه بیاییم. مسافرهای کنگره۶۰ بهترین آدمهای روی زمین هستند شاید باورش برای من همسفر سخت باشد و شاید زمان ببرد تا به این حس برسیم؛ ولی خدای بزرگ را هزاران بار شکر میکنم که بهترین بنده خود را برای زندگی من انتخاب کرده است، خدایا، بهخاطر این انتخاب هزاران بار شکر، خدایا، بهخاطر اینکه مسافری در زندگی من قرار دادی که بتوانم بهواسطه او بهترین بهشت دنیا را تجربه کنم، خدا را شکر که من میزبان بهترین بنده تو هستم و باز هم هزاران بار شکر بهخاطر همه چیزهایی که در اختیار من قرار دادی؛ اینکه در خانه خودم زندگی میکنم و روی تخت بیمارستان نیستم؛ خدا را شکر که هر روز صبح روی پاهای خودم راه میروم، خدا را شکر که آب گرم خانه خودم را میخورم و خدای خوب و مهربانم هزاران بار شکر.
سلام دوستان فرشته هستم یک همسفر؛
یادگیری و معرکهگیری یکی از دستورجلسههای بسیار مهم میباشد که این دو موضوع با هم متضاد هستند؛ یادگیری و معرکهگیری. در کنگره آموزش میگیریم و جهانبینی خود را بالا میبریم تا به مثلث دانایی که مقابل مثلث جهالت قرار دارد و دارای سه مولفه: ترس، منیت و ناامیدی است نزدیک شویم و از آن خلاصی پیدا کنیم. در مسئله معرکهگیری زیاد اتفاق میافتد که من همسفر، اگر بهموقع کارهای خود را انجام ندهم بهعنوان مثال: زمانیکه مسافر من به خانه میآید و من غذا درست نکرده باشم، دلیلش را میپرسد و کمکم معرکهگیری راه میاندازم تا بیمسئولیتی خود را بپوشانم و برای حل مشکلات باید به درون خود برویم و بیمسئولیتی خود را بهگردن دیگران نیندازیم و در لژیون هم اگر فرمانبردار باشیم و خوب سفر کنیم، به رهایی میرسیم و گرنه با معرکهگیری و تقصیر را گردن دیگری انداختن و نقزدن ما کمکم از مسیر کنگره دور میشویم. آقای مهندس میفرمایند: کسی که آموزشهای لازم را نگرفته باشد، تعادل ندارد و شروع به نقزدن و معرکهگیری میکند و در ادامه استاد امین فرمودند: آموزش را در پیش بگیریم و از معرکهگیری دور بمانیم.
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نرجس (لژیون دهم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
155