سلام دوستان زهره هستم یک همسفر
یکی از دلایل وجود لژیون در کنگره60 جلوگیری از معرکهگیری است. یکی دیگر از ابزارهایی که مانع معرکهگیری میشود، سیدیها و نشریات هستند؛ زیرا با گوش دادن و مطالعهی آنها، آگاهی ما بیشتر میشود و آموزش میبینیم.
خط مستقیم به فاصلهی بین دو نقطه گفته میشود و کوتاهترین مسیر است؛ میانبُری هم وجود ندارد. اگر انسان دروغگو باشد، هرگز به صداقت و راه مستقیم نمیرسد. کسی که در مسیر مستقیم قرار بگیرد، حتماً به مقصد میرسد و نتیجهی آن را میبیند.
ما هیچکدام در ابتدا نمیتوانیم تشخیص دهیم کدام عمل سالم است و کدام نیست؛ بنابراین باید تاریکیها را تجربه کنیم، آموزش ببینیم و تجربه کسب کنیم تا بتوانیم در روشنایی حرکت کنیم. انسانها یا در حال حرکت به سمت جلو و روشنایی هستند، یا در حال درجا زدن و عقب رفتن؛ برای مثال وقتی شخصی همهی دوستانش مصرفکننده هستند و او یکباره از آنها جدا میشود، این یعنی حرکت خود را به سمت جلو آغاز کرده است. این اولین قدم برای بالا رفتن، بهتر شدن، برقراری رابطه صحیح با دیگران و رسیدن به جایگاه دبیر و مدبر شدن است. در جهت معرکهگیری نیز همین اتفاق میافتد؛ اما حرکت در جهت منفی است. فرد به جای بالا رفتن و رسیدن به روشنایی، به عقب برمیگردد و در نهایت قربانی میشود.
سلام دوستان ثریاهستم یک همسفر
یادگیری و معرکهگیری رابطهای معکوس دارند. معرکهگیر هیچگاه نمیتواند آموزش ببیند. به گفته جناب مهندس، یادگیری تنها مشق و امتحان نیست. زندگی، خود یادگیری است و یادگیری در تمام زمینهها جریان دارد.
تغییر موضوع و تبدیل آن به موضوع دیگر، همان معرکهگیری است. ابتدا هر یک از این واژهها را جداگانه بررسی میکنیم: واژه یادگیری در کنگره60 به آموزش و به دنبال آن دانایی برمیگردد، یعنی انسان باید از هر پیشآمدی آموزش بگیرد، چه موفقیت و چه شکست. مفهوم معرکهگیری دقیقاً نقطه مقابل یادگیری است و به جهل و ناآگاهی انسان مربوط میشود. کسی که معرکهگیری میکند، معمولاً سه صفت ترس، منیت و ناامیدی در وجودش دیده میشود؛ پس همیشه باید به دنبال یادگیری و آموزش باشیم و صفت دانایی، که نکته مهم یادگیری است را در خود تقویت کنیم. رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری وجود دارد این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم، به سمت مسائل ضدارزشی از جمله معرکهگیری کشیده میشویم.
من هم قبل از ورود به کنگره گاهی در برابر برخی مسائل معرکهگیری میکردم و همیشه به دنبال مقصر بودم، اما خدا را شکر که در این مسیر قرار گرفتم و از این سیدی آموختم که باید با یادگیری، دانایی و آموزش، ظرفیت خودم را بالا ببرم و از معرکهگیری پرهیز کنم.
سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر
در سیدی یادگیری و معرکهگیری، آقای مهندس میفرمایند: یادگیری فقط برای مشق و امتحان نیست؛ اصولاً زندگی خودِ یادگیری است و یادگیری در تمام زمینهها وجود دارد.
عوض کردن موضوع و تبدیل آن به موضوعی دیگر، معرکهگیری است. هرگاه بین ما و شخصی دیگری بحثی پیش آمد و ما مقصر بودیم، باید با یک معذرتخواهی آن بحث را تمام کنیم؛ نه اینکه حاضرجوابی کنیم، بحث را کش بدهیم، داد و بیداد کنیم و معرکهگیری راه بیندازیم.
در معرکهگیری بسیاری از نیروهای ما تخریب میشود. اگر آموزش دیده باشیم و ادب را آموخته باشیم، هیچگاه وارد چاه معرکهگیری نمیشویم. ما نباید فراموش کنیم که برای چه به کنگره آمدهایم.
انسانِ معرکهگیر، فردی ناتوان است و برای اینکه این ناتوانی را نپذیرد، به دنبال بهانه میرود. دقیقاً همین رفتار را من تا قبل از ورود به کنگره داشتم. همیشه برای اینکه اشتباهات خودم را قبول نکنم، بهانهگیری میکردم و ترسها، کبر، بیدستوپایی و ضعفهای خودم را گردن مسافرم میانداختم. دائم میگفتم: چون مسافر من معتاد است، پس من فلان کار را نمیکنم؛ اما غافل از اینکه با این بهانهها، ضربههای سنگینی به خودم میزدم. من همیشه مدعی بودم که مشکلی ندارم و همین موضوع باعث میشد کارهایم عقب بیفتد. اگر منِ همسفر به دنبال یادگیری باشم، داناییام را به عمل برسانم و به فرمان عقل نزدیک شوم، نه تنها به سمت معرکهگیری نمیروم، بلکه میدانم چگونه با فردی که معرکهگیری میکند رفتار کنم.
نویسندگان: همسفر زهره، همسفر ثریا و همسفر فرزانه رهجوهای راهنما همسفر بتول (لژیون دوم)
گردآوری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، دبیر سایت
همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم)، رابط خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون اول)، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی غزالی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
47