معرکه‌گیری ریشه در جهل و ناآگاهی انسان دارد

مشارکت همسفران لژیون هفتم

راهنما همسفر زینب:
در کنگره، تمرکز باید بر یادگیری باشد؛ هرچه انسان به یادگیری نزدیک‌تر می‌شود از معرکه‌گیری و حرف‌ها و سخنان بیهوده فاصله می‌گیرد زیرا در فرآیند یادگیری، فرد روی خود و اعمال خود متمرکز می‌شود و برای آموزش‌ بهتر و کاربردی کردن آموزش‌ها نیاز به تمرکز، زمان، تمرین و تکرار دارد؛ به همین دلیل زمانی برای حواشی باقی نمی‌ماند زیرا شخص در حال تغییر در بخش‌های مختلف زندگی خویش است.

اما معرکه‌گیری چه زمانی رخ می‌دهد؟ اصلا معرکه‌گیری چیست و معرکه‌گیر چه کسی است؟ در گذشته، به کسانی که با اجرای نمایش‌ها یا رفتارهای خاص مردم را دور خود جمع می‌کردند «معرکه‌گیر» می‌گفتند، در کنگره هم ممکن است افرادی دچار این وضعیت شوند؛ هنگامی که شخص وارد این وادی می‌شود، کم‌کم حواسش از آموزش‌های خودش پرت شده و توجهش به مسائل کم‌اهمیت و موضوعاتی که هیچ ارتباطی با یادگیری و آموزش ندارد جلب می‌شود.

یک کنگره‌ای همیشه باید گوش به زنگ باشد، وارد معرکه‌گیری نشود، از جانب افکار و رفتار خودش یا به واسطه تحت‌ تأثیر قرار گرفتن افراد معرکه‌گیر دچار حواشی نشود زیرا در این صورت از هدف اصلی که آموزش گرفتن و تقویت جهان‌بینی است دور می‌ماند و به آن نتیجه‌ مطلوب مد نظر کنگره دست نمیابد.

چه بسا اگر فرد روی نقاط قوّت و ضعف خود کار کند و به جای تمرکز بر دیگران و موضوعاتی که به او ارتباطی ندارد، روی تغییرات مثبت خودش متمرکز شود، آهسته‌آهسته شاهد جهش‌های شگفت‌انگیزی در زندگی‌ خود خواهد شد.

همسفر فاطمه:
با آموزش گرفتن و یادگیری متوجه می‌شویم که باید از معرکه‌گیری فاصله بگیریم؛ از نظر من، این موضوع مانند دو کفه‌ یک ترازو است، هرچه میزان یادگیری، دانش و معرفت ما بیشتر می‌شود، کفه‌ مربوط به آگاهی سنگین‌تر می‌شود و کفه‌ دیگر که نماد معرکه‌گیری است، پایین می‌رود و کم‌رنگ‌تر می‌شود.

هرچقدر بیشتر یاد بگیریم، آگاهی‌ ما بالاتر می‌رود و معرکه‌گیری که نمونه‌ای از جهل و ناآگاهی است کمتر در ما دیده می‌شود؛ در کنگره۶۰ پله‌پله تمام این موارد را آموزش می‌بینیم و مسیر پیشرفت را طی می‌کنیم.
از آقای مهندس و راهنمای خوبم خانم زینب تشکر می‌کنم.

همسفر یاسمین:
یادگیری یعنی آموزش دیدن و بالا بردن دانایی اما معرکه‌گیری دقیقاً در نقطه‌ مقابل یادگیری قرار دارد و ریشه در جهل و ناآگاهی انسان دارد؛ معرکه‌گیری یعنی اینکه در من صفاتی مانند ترس، منیت و ناامیدی وجود داشته باشد.

کسی که اهل معرکه‌گیری است، به خاطر منیتش نمی‌تواند اشتباهات خودش را بپذیرد و خودش را کامل و بی‌نقص می‌داند، او همیشه ناامید است و در دنیایی پر از ترس و استرس زندگی می‌کند اما وقتی یک فرد در مسیر آموزش باشد و سطح دانایی‌اش بالا برود، خود به‌ خود از معرکه‌گیری فاصله می‌گیرد، کمتر ناامید می‌شود، دیگر گلایه و شکایت نمی‌کند، توجهش را به خودش معطوف می‌کند و همین موضوع باعث رشد او می‌شود.

همسفر نادیا:
در کنگره۶۰، یادگیری به معنای آموزش دیدن و رسیدن به دانایی است؛ اگر بخواهیم مفهوم معرکه‌گیری را بیان کنیم، می‌توان گفت که دقیقاً نقطه‌ مقابل یادگیری قرار دارد و ریشه‌ آن به جهل و ناآگاهی انسان برمی‌گردد.

معرکه‌گیری یعنی وجود سه صفت ترس، منیت و ناامیدی در انسان، انسان معرکه‌گیر، یک فرد ناتوان است که همیشه به دنبال بهانه می‌گردد.

من قبل از ورود به کنگره، مدام به دنبال بهانه بوده‌ام و حتی کار نادرست را برای خودم درست جلوه می‌دادم اما با ورود به کنگره و گرفتن آموزش، کم‌کم دارم راه روشنایی را پیدا می‌کنم.

همسفر فریده:
من در کنگره یاد گرفته‌ام بهتر بنویسم، آدم صبوری باشم، در برابر مشکلات زندگی به دنبال یک راه‌حل صحیح باشم، همچنین با آموزش‌های آقای مهندس، کم‌کم به خودشناسی رسیده‌ام.
از راهنمای عزیزم خانم زینب، ممنونم که با صبوری و مهربانی کنارم هستند و به من آموزش می‌دهند.

منبع: دستور جلسه (رابطه یادگیری و معرکه‌گیری)
رابط خبری: همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان