English Version
This Site Is Available In English

اگر معرکه‌گیر شویم از آموزش محروم می‌شویم

اگر معرکه‌گیر شویم از آموزش محروم می‌شویم

همسفر الهام به همراه مسافر عماد با آنتی‌ایکس الکل  و قرص  وارد کنگره شدند؛ مدت یازده ماه و سه روز به روش DST و داروی OT با راهنمایی همسفر لیلی و مسافر محسن سفر کردند. همسفر الهام  در رشته ورزشی ایروبیک و مسافر ایشان در رشته والیبال و شنا فعالیت دارند.

اینک در باب دستورجلسه «رابطه  یادگیری و معرکه‌گیری» با ایشان گفتگویی ترتیب داده‌ایم؛ لطفاً با ما همراه باشید.

لطفاً بفرمایید چه عواملی باعث می‌شود که یک مسافر سفر اول در ابتدای سفر خود معرکه راه  می‌اندازد؟

اگر یک رهجو در ابتدا سفر بتواند روی برنامه که راهنما برای او تنظیم کرده؛ قرار بگیرد، سفر خوبی خواهد داشت و دچار معرکه‌گیری نمی‌شود ولی وقتی شروع به خارج شدن از برنامه کرد؛ سفرش را خراب می‌کند؛ بنابراین وقتی می‌بیند دیگر اعضا لژیون خوب سفر می‌کنند و به حال خوش رسیدند، شروع به معرکه‌گیری می‌کند.

از قوانین کنگره، آموزش راهنما، رفتار مرزبان و همه چیز ایراد می‌گیرد، بهانه‌جویی می‌کند تا ضعف و نقص خود که درست سفر نمی‌کند و روی برنامه نیست را بپوشاند.

به طور کلی انسان‌ها وقتی که ضعف داشته باشند و احساس کنند از جمعی عقب مانده‌اند برای این‌که ضعف خود را بپوشانند یا اشتباه خود را نپذیرند معرکه‌گیری راه می‌اندازند.

به نظر شما معرکه‌گیری چه پیامد‌هایی برای مسافران و همسفران دارد؟

بزرگترین پیامد و ضربه معرکه‌گیری برای آن‌ها جا ماندن از یادگیری است.

خصلتی که افراد معرکه‌گیر دارند؛ نق می‌زنند، بهانه‌جویی می‌کنند، حق به جانب‌ هستند، رفتارهای نامتعارف دارند و افراد زیادی را هم به دنبال خود می‌برند.

بعد از معرکه‌گیری؛ این دسته از آدم‌ها باعث می‌شوند، دیگران هم وارد معرکه‌گیری شوند و به جای این‌که وقت و انرژی خود را صرف یادگیری کنند، بیشتر مجری کارهای فرد معرکه‌گیر شوند؛ در نتیجه از یادگیری و آموزش جا می‌مانند. یادگیری و معرکه‌گیری مثل دو کفه ترازو هستند؛ اگر دچار معرکه‌گیری شویم دیگر نمی‌توانیم یادگیری داشته باشیم. همه چیز در کنگره آموزش محور است. تعادل مسافر و همسفر در آموزش دیدن است.

مهندس حسین دژاکام می‌فرمایند: «ما کنگره را به واسطه این آموزش‌ها و سی‌دی‌ها توانستیم نگه داریم»؛ اگر قرار باشد کسی در معرکه‌گیری قرار بگیرد از آموزش دور می‌ماند، بزرگترین ضربه را به خود می‌زند، برای دیگران هم دردسر درست می‌کند و اصلاً نمی‌تواند سفر خوبی داشته باشد.

به اعتقاد شما و با توجه به آموزش‌هایی که دریافت کردید لطفاً بفرمایید چرا بعضی از ما انسان‌ها دست به معرکه گیری می‌زنیم؟

معرکه‌گیری ألکی نیست؛ دلیل سفت و محکم می‌خواهد؛ ما وقتی دچار معرکه‌گیری می‌شویم حس می‌کنیم دیگران از ما برتر هستند. گاهی شکست را تجربه می‌کنیم که ریشه این شکست ممکن است اشتباه خود ما، منیت یا نقطه ضعف‌های‌مان باشد؛ در این زمان دو راه جلو ما است؛ یکی دچار جهل شویم، معرکه‌گیری راه بیندازیم، بخواهیم نقطه ضعف‌ خود را بپوشانیم و شروع کنیم سیستمی که در آن هستیم را تخریب کنیم.

برای مثال اگر عضو کنگره۶۰ باشیم، شروع به تخریب راهنما، مرزبان و آموزش‌ها کنیم؛ ایرادهای بی‌مورد بگیریم، نق بزنیم، با دیگران تماس‌ تلفنی بی‌جا داشته باشیم و قیافه حق به جانب بگیریم که در این صورت آدم معرکه‌گیری هم بوده‌ایم.

یک راه دیگر این‌ است که از آن اشتباه و شکست آموزش بگیریم؛ تا وقتی انسان مسیر تاریکی را طی نکند به روشنایی نمی‌رسد. همه باید از جهنم‌ها عبور کنیم، باید مسیر را طی کنیم و بدانیم که اگر شکست اتفاق افتاد حتماً نیاز رشد ما بوده، این موضوع را بپذیریم و از تجربه‌ها درس بگیریم تا هر شکست برای ما تجربه تازه شود.

تشخیص عمل صالح برای انسان سخت است، عمل ضدارزش لباس زیبا به تن می‌کند و در قالب زیبا خود را نشان می‌دهد که ممکن است همه اشتباه کنند و این یک امر طبیعی بوده اما نوع برخورد ما با اشتباه‌ها مهم است. اگر ما آن اشتباه را نپذیریم، دچار جهل هستیم؛ سپس وارد معرکه‌گیری می‌شویم، اصل موضوع که نقطه ضعف خودمان است را رها می‌کنیم و با عوض کردن موضوع یه معرکه راه می اندازیم.

لطفاً بفرمایید با کسی که معرکه‌گیری می‌کند حال چه مسافر و چه همسفر باشد باید چگونه برخورد کرد؟

ابتدا باید مکانیزم معرکه‌گیری را بشناسیم؛ یعنی باید بدانیم دلیل این‌که مسافری خوب سفر می‌کند ولی یک دفعه رفتار او با راهنما، مرزبان‌ها و کسانی که با آن‌ها در ارتباط است، تغییر می‌کند چیست!

چیزی که کنگره به انسان‌ها می‌دهد، بی‌ارزش نیست تا بخواهند با یک رفتار آن را زیر سوأل ببرند. کسی که یک موضوع در حاشیه را زیاد بزرگ می‌کند در واقع معرکه‌گیری می‌کند و ما باید بدانیم او یک ضعفی داشته است؛ حال چه می‌شود که انسان‌ها  معرکه‌گیری می‌کنند، رفتار مناسب نشان نمی‌دهند و موضوع کوچک را بزرگ می‌کنند؟
دلیل آن، شکست‌ها و نقطه ضعف‌ها است. شخصی که در سفر خود روی برنامه نیست و فرمانبردار نبوده، ممکن است سال‌ها هم رها شده اما چون حال خودش خوب نیست، ایراد را با تخریب سیستم کنگره بیان می کند.

ما باید مکانیزم معرکه‌گیری را تشخیص دهیم و بدانیم چه سیستمی دارد تا متوجه شویم در چه شرایطی قرار گرفتیم و دنباله‌روی آن موضوع نباشیم‌. اگر شخصی چه در کنگره و چه خارج از کنگره و در همه سطوح زندگی از محل کار، اداره، خانواده یا هر جایی شروع کرد به تخریب، بدگویی و ایراد گرفتن؛ ما باید بدانیم در کار خود این شخص یک ضعف وجود دارد که این موضوع را بزرگ می‌کند؛ پس پیرو او نباشیم. نباید مجری کارهای یک معرکه‌گیر باشیم، نباید مثل سیستم یارکشی که راه می‌اندازند در دسته آن‌ها قرار بگیریم و وقت خود را تلف کنیم؛ زیرا از آموزش و یادگیری دور می‌شویم.

تأثیر معرکه‌گیری بر روند درمان مسافر و همسفر در کنگره ۶۰ چگونه است؟

روند معرکه‌گیری دقیقاً روی موضوع درمان اعتیاد یک مصرف‌کننده است؛ زیرا درمان تک بعدی نیست. یک بعد جسم، یک بعد روان و یک بعد جهان‌بینی است.

یک مسافر برای درمان باید سه بعد را با هم داشته باشد پس قطعاً به آموزش نیاز دارد. آموزش یکی از پایه‌های اصلی درمان اعتیاد است اگر مسافر یا همسفر دچار معرکه‌گیری شود دیگر نمی‌تواند آموزش بگیرد و بعد جهان‌بینی‌ او رشد نمی‌کند؛ بنابراین درمان به معنای واقعی اتفاق نمی‌افتد. معرکه‌گیری مانع درمان فرد می‌شود چون آموزش نمی‌بیند، در کنگره فرد دارو می‌خورد برای ترمیم جسم ولی اگر در خوردن داروی OT هم روی برنامه نباشد، قطعا بعد جسم درمان نمی‌شود.

همسفران نیز باید به آگاهی برسند تا بتوانند در کنار مصرف‌کننده زندگی کنند. بزرگترین چیزی که کنگره به همسفر می‌دهد، همین آموزش‌ها است وبعد کاربردی کردن آن‌ها مهم است.

با دریافت آموزش‌ها همسفر می‌تواند شرایط یک مصرف‌کننده را بپذیرد، همراه او شود و کمک کند تا مسافر به درمان برسد اما اگر در روند این آموزش‌ها دچار اختلال شود؛ دیگر کنگره آمدن او بی‌أثر است؛ زیرا چیزی دریافت نمی‌کند و نمی‌تواند تأثیری در روند درمان مسافر داشته باشد؛ بنابراین خود او هم به حال خوب نمی‌رسد؛ ما فقط با کاربردی کردن آموزش‌ها می‌توانیم حال خوب واقعی را تجربه کنیم.


به نظر شما چه چیزی باعث می‌شود تا از مسیر آموزش دور شویم؟

یکی از مهم‌ترین علت‌ها؛ منیت است. این‌که به دانسته‌های قبلی خود پایبند باشیم و آموزش‌های جدید را نپذیریم از منیت است و باعث می‌شود که شکست‌ها را تجربه کنیم و دوباره وارد معرکه‌گیری شویم.

شکست‌های مختلف می‌تواند ریشه‌ متفاوتی داشته باشد؛ یکی از دلایل اصلی این است که خود را برتر از دیگران بدانیم؛ برای مثال فردی به کنگره می‌آید، وقتی شروع به آموزش دیدن می کند و راهنما برای وی چارچوب و قواعد را مشخص می‌کند اگر بپذیرد،فرمانبردار باشد و شروع کند به سی‌دی نوشتن و کاربردی کردن آن‌ها در زندگی، از معرکه گیری فاصله می گیرد ولی فردی که در آموزش گرفتن از سی‌دی نوشتن فرار کند و مقاومت کند در سفر DST شکست می‌خورد و به درمان نمی‌رسد.

همه این فرایندها فقط از طریق معرکه‌گیری اتفاق می‌افتد؛ شخص باید در ذهن خود، متقاعد شود که به کنگره آمده‌ام تا درمان شوم ولی وقتی در ذهن خود معرکه‌گیری راه می‌اندازد که چرا هم‌لژیونی‌های من خوب سفر می‌کنند اما من حالم خوب نیست و به نتیجه نمی‌رسم در واقع برای توجیه ، در ذهن خود، محیط و آدم‌ها را زیر سوأل می ببرد. راهنما، رهجو، مرزبان‌، ایجنت و کل سیستم را زیر سوأل می‌برد؛ در نهایت هم درست سفر نمی‌کند و چون به نتیجه دل خواه نرسیده حق به جانب است.

مهندس حسین دژاکام می‌فرمایند: «همه را می‌خواهند به مسلخ ببرند ولی شاهکار خلقت این است که خودشان ذبح می‌شوند و به نتیجه نمی‌رسند»

کلام آخر

فرضیه خلقت ما و موجودات براساس یادگیری و فراگیری است. برای یادگیری می گویند ذهن ما به سمت درس و مشق و مدرسه می‌رود؛ در واقع یادگیری در تمام وجوه و جوانب زندگی انسان جاری خواهد بود؛ مثل یادگیری موسیقی، زبان‌ و نوع آداب معاشرت با دیگران است. فضای یادگیری بسیار گسترده است؛ در خلقت، انسان ذاتاً طالب یادگیری دانش است.
در پایان از مهندس دژاکام، خانواده محترم ایشان و راهنما همسفر لیلی که اجازه‌ خدمتگزاری را به من دادند بسیار سپاسگزارم.

انجام مصاحبه و تایپ: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر لیلی (لژیون بیست‌ودوم)
رابط خبری: همسفر مهرانگیز رهجوی راهنما همسفر لیلی (لژیون بیست‌و دوم )
عکاس: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسر پریسا (لژیون بیست‌وششم) دبیر دوم سایت همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .