مشارکت مکتوب از مسافر حسین، لژیون یکم، با موضوعِ «رابطهی یادگیری و معرکهگیری»
در مسیر درمان و حرکت در کنگره ۶۰، یادگیری یکی از بزرگترین ابزارهایی است که انسان را از تاریکیِ جهل و ناآگاهی بهسویِ روشناییِ دانایی هدایت میکند. یادگیری یعنی درکِ عمیق و پذیرشِ قوانینِ هستی، قوانینِ کنگره و تجربهی دیگران.در مقابل، معرکهگیری رفتاری است که از ناآگاهی و خودبینی سرچشمه میگیرد؛ رفتاری که بهجای توجه به آموزشها، انسان را از مسیرِ رشد و تعادل دور میکند.
کسی که واقعاً در حالِ یاد گرفتن است، تمرکزش بر خود، آموزش و عملکردن به دانستههاست. او بهدنبالِ اصلاحِ رفتارِ خویش است و تلاش میکند تا آنچه میآموزد در زندگیاش جاری شود. اما معرکهگیر، بهجایِ عمل، حرف میزند؛ بهجایِ گوش دادن، داوری میکند؛ و بهجایِ رشدِ شخصی، درگیرِ مقایسه و اثباتِ خود است. چنین فردی نهتنها از یادگیری بازمیماند بلکه انرژی و آرامشِ اطرافیان را نیز تخریب میکند.
یادگیری با فروتنی آغاز میشود و با عمل به دانستهها ادامه پیدا میکند، در حالیکه معرکهگیری با غرور و خودمحوری همراه است و نتیجهای جز توقف در جهالت ندارد. در کنگره ۶۰ گفته میشود:
«یادگیری یعنی تغییر جهانبینی»؛
و هر تغییر، نیازمندِ آرامش، تمرکز و پذیرش است. معرکهگیر اما بهجای پذیرش، انکار میکند و با هیاهو، مانعِ رسیدن به آن آرامش میشود.در نهایت، دو راه پیشِ رویِ انسان وجود دارد:
راهِ دانایی که به آرامش و تعادل میانجامد، و راهِ معرکهگیری که انسان را در تاریکی نگه میدارد.انتخاب با خودِ انسان است؛بیاموزد و رشد کند، یا معرکه بگیرد و درجا بزند.
ویرایش بارگزاری و ارسال: گروه سایت اسبیکو
- تعداد بازدید از این مطلب :
105