English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری تمرکز را از یادگیری دور می‌کند

معرکه‌گیری تمرکز را از یادگیری دور می‌کند

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر؛
کنگره جای یادگیری است و یادگیری در انسان باعث تغییر می‌شود؛ به نظر من یادگیری یعنی فرد در هر لحظه و مکانی به دنبال بالابردن دانایی خودش باشد و مثلث دانایی را که از تفکر، آموزش و تجربه تشکیل شده را همیشه در نظر داشته‌باشد و هر اتفاقی که برایش بیفتد، تنها به‌دنبال آموزش گرفتن از آن موضوع باشد؛ معرکه‌گیری دقیقا نقطه مقابل یادگیری قرار دارد؛ یعنی فردی که معرکه‌گیر است به علت وجود صفات ترس، منیت و ناامیدی در خودش نمی‌تواند اشتباهاتش را بپذیرد و همیشه دیگران را مقصر می‌داند. اکنون رابطه بین دانایی و معرکه‌گیری را یاد گرفتم و فهمیدم اگر فردی همیشه در پی یادگیری و آموزش باشد و کم‌تر نق و غر بزند، کمتر از دانایی فاصله می‌گیرد و به سمت معرکه‌گیری و ترس و خشم هم نمی‌رود.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر؛
فضای یادگیری بسیار عمیق است و ما همواره در حال یادگیری هستیم و یادگیری نقطه مقابل معرکه‌گیری است؛ این‌که انسان بساطی را پهن کند و یک‌سری آدم را  دور خودش جمع کند. بعضی ایستگاه‌های رادیو برای اینکه چیزی که نمی‌خواهند پخش نشود پارازیت می‌اندازند، این کار در انسان‌ها با معرکه‌گیری همراه است؛ مثلا موضوعی را به موضوع دیگر تبدیل کنیم، می‌شود معرکه‌گیری؛ بنابراین در معرکه‌گیری فرد به‌جای اینکه پاسخ مرتبط بدهد شروع به معرکه‌گیری و صحبت در مورد موضوعی بی‌ربط می‌کند، در حالی که باید در مواردی معذرت خواهی و قبول اشتباه کند و به جای انتقال ادب و احترام شروع به بهانه‌گیری می‌کند و در واقع سوال و جواب انجام شده با معرکه‌گیری همراه است.

در کنگره‌۶۰ هم اگر کسی به درمان نرسیده و باز هم مصرف‌کننده باشد، شروع به معرکه‌گیری می‌کند و در واقع برای رهایی از عذاب وجدان خود شروع به ایرادگیری و معرکه‌گیری می‌کند تا اشتباه خود را برگردن دیگران بیاندازد. راهنما باید ویژگی‌های خاص رهجو را تشویق کند تا انگیزه بگیرد البته نه تا حدی که این تشویق به شکل بزرگ‌نمایی غیرطبیعی باشد.

سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر؛
ذات انسان از هر آنچه که نتواند به دست بیاورد فراری است و مکانیزم‌هایی در مواجهه با این نتوانستن به کار می‌گیرد، که در علم روانشناسی نیز مورد بررسی قرار گرفته‌است؛ یعنی ما واکنش‌های ناخودآگاهی را در زندگی روزمره به کار می‌گیرم که تعداد آنها بسیار زیاد است معرکه‌گیری هم یکی از این مکانیزم‌ها است؛ این واکنش هم مثل هزاران واکنش طبیعی دیگر در بسیاری از انسان‌ها مشترک است و همان‌طور که می‌دانیم یک واکنش منفی تلقی می‌شود. برای هر مسئله‌ای راه حل‌هایی وجود دارد که می‌توانیم برای درمان این مشکل به آن‌ها مراجعه کنیم. یکی از این راهکارها آموزش تخصصی و یادگیری از متخصص علم مورد نظر است؛ یعنی انسان زمان یادگیری هر مهارت و علمی باید به متخصص آن موضوع مراجعه کند، تا یادگیری با چالش‌های حداقلی رو‌به‌رو شود.

یادگیری یعنی قادر باشیم سه مولفه مثلث دانایی که عبارتنداز: تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. مسئله دیگر معرکه‌گیری است که نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسان‌ها برمی‌گردد و در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر معرکه‌گیری می‌شود و زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نگیرد و دیگران را مقصر بداند وارد معرکه‌گیری می شود، در معرکه‌گیری صفات ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد.

مهندس حسین‌دژاکام این دو مقوله را کنار هم قرار داده‌اند؛ چرا که به‌مانند دو کفه ترازو هستند یعنی هر چه سطح یادگیری، دانش و معرفت در انسان بالاتر باشد کفه دیگر ترازو که همان معرکه‌گیری است پایین می‌رود. معرکه‌گیری حواس و تمرکزمان را از آموزش دور کرده و نیرو و انرژی‌مان را اتلاف می‌کند.

سلام دوستان پریسا هستم یک همسفر؛
وقتی صحبت از یادگیری می‌شود فقط مختص درس، مدرسه و دانشگاه نیست، بلکه باید از زندگی خودمان و خلقت موجودات و از هستی که دائماً در حال تغییر است یادگیری را بیاموزیم؛ زیرا که انسان می‌تواند تغییر کند و دانایی خود را بالا ببرد. ما وقتی بتوانیم سه ضلع مثلث دانایی یعنی تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم به یادگیری رسیده‌ایم.

در کنگره‌‌۶۰ با آموزش‌هایی که می‌گیریم یادگیری‌مان بالا می‌رود و به علم و دانش ما اضافه می‌شود و در رفتار ما تغییراتی ایجاد می‌کند. در کنگره اگر کسی در حال یادگیری نباشد و آموزش را نپذیرد از مسیر کنگره خارج می‌شود و به سمت جهل و نادانی و ضدارزش‌ها می‌رود و در واقع از یادگیری به معرکه‌گیری می‌رسد. یادگیری و معرکه‌گیری هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند و همیشه در مقابل هم هستند. اختیار و دانایی انسان است که مشخص می‌کند که کدام راه را انتخاب کند. ریشه معرکه‌گیری نادانی است زمانی که انسان کار اشتباهی انجام داده و حاضر به پذیرش آن نیست و دیگران را مقصر می‌داند وارد معرکه‌گیری می‌شود.

در معرکه‌گیری ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد. فرد معرکه‌گیر به دلیل داشتن منیت از قضاوت می‌ترسد و اشتباهات خود را نمی‌پذیرد و می‌ترسد که دیگران او را مقصر بدانند؛ بنابراین همیشه در یأس و ناامیدی به سر می‌برد. اگر کسی دانایی خود را با آموزش بالا ببرد از معرکه‌گیری دور می‌شود و دچار ترس، ناامیدی و منیت نمی‌شود هرچه یادگیری بالاتر رود معرکه‌گیری کمتر می‌شود. وقتی انسان وارد معرکه‌گیری می‌شود و مرتکب اشتباهی می‌گردد بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد که راه اول این است که از اشتباهاتش درس می‌گیرد و سعی می‌کند اشتباهاتش را تکرار نکند و راه دوم بعد از اشتباهاتش وارد معرکه‌گیری می‌شود و به سمت ضدارزش‌ها می‌رود.

در کنگره۶۰ با گوش دادن به سی‌دی‌ها و دیدن مطالب سایت و آموزش‌هایی که از راهنما می‌گیریم می‌توانیم آگاهی و دانایی خود را بالا ببریم و به سمت صراط مستقیم حرکت کنیم و از ضدارزش‌ها دوری کنیم. من به عنوان یک همسفر در کنگره باید حرکت کنم و بخواهم تغییر کنم و با آموزش‌هایی که می‌گیرم دانایی خود را بالا ببرم و از نادانی، جهالت و معرکه‌گیری دوری کنم.

رابط خبری: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون‌اول)
ویرایش و ارسال: همسفر عفیفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون‌اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .