در ابتدای سیدی «مثال» استاد آقای مهندس میفرمایند: «حال وقتی به روزهای ابتدا مینگرید و درباره آنها تفکر میکنید، میبینید که چقدر تغییر حاصل کردهاید و از اولین تفکرات تا به این لحظه بسیار عوض شدهاید؛ عهد ما محکمتر میشود.»
برداشت من از این قسمت این است که ایشان همه ما را مخاطب قرار میدهند تا به خودمان بنگریم و بسنجیم که از روز نخست ورودمان به کنگره، چه تغییراتی در ما ایجاد شده است.
همه ما با مجموعهای از تاریکیها شامل تفکرات غلط، اشتباهات، خودخواهیها و خواستههای نامعقول وارد کنگره شدیم؛ اگر با آموزشهایی که دریافت کردیم، تغییر مثبتی در هر بخش از وجودمان شکل گرفته است؛ یعنی در مسیر تکامل، تزکیه و پالایش قدم برداشتهایم و باید از این موضوع خشنود باشیم. این تغییرات موجب میشود عهدی که در روز الست با خداوند بستهایم، محکمتر گردد و نسبت به آن پایبندتر باشیم.
در ادامه سیدی بیان میشود که ما باید در کارهای خود قاضی باشیم و درباره آنچه انجام میدهیم، نقاط مثبت را افزونتر کنیم تا بتوانیم در جهان خود مشکلات را با سهولت بیشتری حل کنیم. این بخش به من یادآوری میکند که هر لحظه باید روی خودم کار کنم و کلاه خود را قاضی کنم تا ببینم چگونه رفتار میکنم؛ زیرا فاصلهای است میان گفتههای ما، دانستههای ما و آنچه واقعاً عمل میکنیم.
انسان ابتدا باید مشکلات خود را حل کند، تا زمانی که ما خود قادر به حل مسئله نباشیم، کسی دیگر نمیتواند به ما کمک کند. نکته بسیار مهم این است که این بعد، بهترین فرصت برای عملکردن و ایجاد تغییر است، چراکه در ابعاد دیگر ممکن است تغییر بسیار دشوار باشد.
گاهی هنگام حل مشکلات دچار ناامیدی میشویم و تصور میکنیم شرایط همیشه همینگونه خواهد بود؛ اما باید بدانیم هرگاه درگیر مشکلی هستیم، با دو حالت روبهرو هستیم یا در حال پرداخت تقاص و تسویهحساب هستیم یا در حال آموزش گرفتن از آن موقعیت.
گاهی مشکلات، دروازههایی برای پیشرفت و رشد ما میگشایند. در این سیدی به آیه ۱۵ سوره محمد (ص) اشاره میشود که میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ...»؛ یعنی مثل بهشتی که خداوند به پرهیزگاران وعده داده، باغی است که نهرهای عسل، شیر، آب و خمر از زیر آن جاری است و کسانی که گناهکارند، گویی در آتشی جاودان هستند و آب جوشان به آنان نوشانده میشود.
برداشت من از این بخش آن است که در قرآن از تمثیلهایی استفاده شده تا مفاهیم برای ما قابلدرک و لمس باشند؛ اما گاهی ما این مثالها را بهصورت حقیقت ظاهری برداشت میکنیم. بهشت و جهنم هم در این دنیا وجود دارند و هم در آن دنیا؛ اما در این دنیا حسکردنی هستند. کسی که با افکار منفی، مصرف مواد مخدر و انجام کارهای ضدارزشی، به چشمههای خمر درونی خود آسیبزده و جسم خود را از تعادل خارج کرده است، آرام و قرار ندارد، با کوچکترین حرف یا اتفاقی به هم میریزد، خواب آرامی ندارد و در واقع در جهنم زندگی میکند، تا جایی که گاهی به فکر خودکشی میافتد، در مقابل کسی که چشمههای درونی بدنش بهدرستی کار میکنند، در آرامش است و بهشت را با تمام وجود احساس میکند.
آموزشهای کنگره۶۰ به همین منظور ارائه شدهاند تا با اصلاح جهانبینی و متعادل شدن جسم، روان نیز به تعادل برسد و انسان تجربه در بهشت بودن را در همین دنیا حس کند. آموزشهایی که باید، مانند میخی که با ضربات تکراری چکش در دیوار فرومیرود، بارها مرور شوند. حضور در جلسات، گوشدادن و نوشتن سیدیها همگی نیازمند تکرار هستند و همین تکرارهاست که باعث وقوع اتفاقات خوب میشود و افراد را به سلامتی، آرامش و بهرهمندی واقعی از زندگی میرساند.
نویسنده: راهنما پهلوان همسفر اسماء (لژیون اول)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
61