English Version
This Site Is Available In English

توهم یادگیری

توهم یادگیری

وقتی عشق باشد چیزی به نام مانع مفهومی ندارد. برای درمان اعتیاد اگر عشق به رهایی نباشد باید مطمئن باشیم نیروی مخوف شیطان بسیار قوی‌تر از ماست. اعتیاد بیماری‌ نیست که بتوان با سهل‌انگاری و باری به هر جهت بودن آن را درمان کرد. درمان اعتیاد نیروی عظیمی را می‌طلبد که جز با عشق نمی‌توان به مصاف آن رفت و این عشق، عشق به آموختن و عمل کردن است.

دستور جلسه‌ی این هفته «رابطه یادگیری و معرکه‌گیری» است. در خدمت همسفر زهرا یکی از خدمتگزاران با عشق و باتجربه در این زمینه هستیم. در ادامه شما دوستان عزیز را به مطالعه‌ این گفت‌و‌گو دعوت می‌کنم.

همسفر زهرا و مسافرشان با آنتی‌ایکس هروئین و قرص خواب وارد کنگره شدند به مدت یازده ماه ‌و چهار روز به روشDST و با داروی OT به راهنمایی راهنما همسفر نازنین و راهنما مسافر سعید سفر کردند و در حال حاضر نه ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر زهرا والیبال است و در جایگاه‌ رابط خبری لژیون و دو دوره عضویت لژیون سردار خدمت کرده‌اند.

آیا به نظر شما معرکه‌گیری یک رفتار بیرونی است یا یک نیروی درونی؟

همان‌طور که در کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» هم گفته شده، همه‌ مطالب در درون و برون ماست. به نظر من معرکه‌گیری می‌تواند یک نیروی درونی باشد؛ به این دلیل که از جهل و ناآگاهی انسان نشأت می‌گیرد و انسان ناآگاه القا افکار منفی زیاد دارد. این القا و احیا افکار از درون باعث بروز رفتار بیرونی می‌شود و معرکه‌گیری نتیجه‌ همین افکار منفی است که از سر نادانی اصل موضوع کنار گذاشته شده و به حاشیه کشیده می‌شود.

آیا نقاطی بوده که فکر کردید یاد گرفته‌اید؛ اما بعداً متوجه شدید توهم یادگیری بوده است؟ چه چیزی این پرده را کنار زد؟

بله، قبل از ورودم به کنگره خیلی درگیر این توهم بودم و اصلاً قبول نمی‌کردم که در توهم یادگیری و دانایی هستم؛ ولی به لطف خداوند بعد از ورود به کنگره و با آموزش‌هایی که گرفتم در مواجهه با مسائل مختلف متوجه شدم که توهم یادگیری بوده است. حالا چطور متوجه شدم؟ به قولی به عمل کار برآید و در مرحله عمل دچار گره می‌شدم. در دانایی ‌مؤثر مهم‌ترین نکته این است که قدرت به اجرا درآوردن داشته باشیم. وقتی دیدم این قدرت را هنوز به‌دست نیاوردم، نشانه توهم یادگیری را در خودم پیدا کردم و این پرده با آموزش‌های کنگره و مشارکت‌های دوستان و راهنمایی‌های راهنما در من کنار رفت.

در کنگره گفته می‌شود یادگیری زمانی اتفاق می‌افتد که انسان خودش را ببیند، شما در کدام مقطع سفر توانستید برای اولین بار خودتان را ببینید؟ چه چیزی باعث این مشاهده شد؟

من در سفر دوم خودم را دیدم. در سفر اول که راهنما می‌گفت مسافرتان را بسپارید به راهنمایش، رها کنید و به فکر خودتان باشید من عملاً رها نکرده بودم و زبانی شاید این را می‌گفتم؛ ولی در عمل اینطور نبود. در سفر دوم که با خودم روبه‌رو شدم، دیدم چقدر باید روی خودم کار کنم، باید به فکر رهایی و آرامش خودم باشم تا بتوانم بعداً کسی را به آرامش دعوت کنم. وقتی که مسافرم را رها کردم، توجهم به خودم جلب شد و توانستم خودم را ببینم و آموزش‌هایی که می‌گرفتم را اجرا کنم.

اگر راهنما به شما بگوید در یک مورد خاص معرکه می‌گیرید اولین واکنش شما چیست؟ سپس چه می‌کنید؟

معرکه‌گیری در طول سفر برایم پیش آمد و راهنمایم به من اشاره کردند نه به طور مستقیم ولی نشانه‌‌ معرکه‌گیری در من بود که از ناآگاهیم نشأت می‌گرفت. خیلی سی‌دی می‌نوشتم ولی برای کارهای دیگر که راهنما می‌گفتند، مثل: از کتاب سؤال درآوردن و برای آزمون‌ها آماده شدن، من این کارها را انجام نمی‌دادم و باعث شد که راهنمایم جریمه‌ام کنند، سر این جریمه‌کردن من خیلی معرکه‌گیری کردم که چرا من که سی‌دی می‌نویسم! داشتم از اصل موضوع فاصله می‌گرفتم و به حاشیه کشیده می‌شدم که آن جریمه را انجام ندهم؛ ولی وقتی که با فشار آن جریمه را انجام دادم به این نتیجه رسیدم که واقعاً مقصر خودم بودم، هم نافرمانی می‌کردم و هم معرکه‌گیری که بیشتر به ضرر خودم بود.

در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.

من چیزی که همیشه به خودم  می‌گویم؛ به قول استاد امین هر چیزی ارزش یادگیری ندارد. باید چیزی را یاد بگیریم که بر راستی و درستی دلالت دارد و حقیقتی را بیان می‌کند. همین طور در کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» استاد سیلور فرموده‌اند: دلیل نمی‌شود که خدا هر چیزی که آفریده ما از آن استفاده کنیم، خدا عقل داده که تشخیص بدهیم تا بدانیم که چه کاری را انجام بدهیم و چه کاری را انجام ندهیم و ما با آموزش‌ها و یادگیری‌هایی که در کنگره داریم به این نتیجه می‌رسیم که هر چقدر دانایی ما بالا برود و به دانایی مؤثر تبدیل شود از معرکه‌گیری دور و دورتر می‌شویم.

انجام مصاحبه و طراح سؤالات و تایپ: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .