یازدهمین جلسه از دوره هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی مسافر امید و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری » روز یکشنبه ۱۴۰۴/۹/۲ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان امید هستم یک مسافر
در ابتدا خدا را شکر میکنم بابت وجود آقای مهندس، شما دوستان و اصول کنگره ۶۰ که راه بهتر زندگی کردن را به من یاد میدهد، تشکر میکنم از راهنمای بزرگوارم آقای امیر و همچنین ایجنت و مرزبانان شعبه، نگهبان و دبیر و همه شما دوستان که این فرصت را در اختیار من قرار دادید تا در این جایگاه بنشینم تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم.
قبل از اینکه به دستور جلسه بپردازیم راهنمایم همیشه میگوید از موفقیتهایتان لذت ببرید، من از خودم تشکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم از جسمم تشکر میکنم به خاطر اینکه من را تحمل کرد با کم و زیاد من ساخت تا بتوانم درمان شوم و یکی از خواستههایم که جایگاههای خدمت بود برسم، چه کسی فکرش را میکرد که من با آن افکار خراب و حال خراب بتوانم در این جایگاه حضور پیدا کنم و در مقابل شما دوستان درس جهانبینی پس بدهم، این یک پیام است برای سفر اولیها که من توانستم قطعاً همه شما میتوانید، راه پیدا شده و تنها چیزی که لازم است آن خواسته ماست و در راستای خواسته مان حرکت کنیم.
« دستور جلسه این هفته یادگیری و معرکهگیری است » ما در اینجا دو تا موضوع داریم، یادگیری و معرکه گیری، یادگیری یعنی دریافت کردن یعنی آموزش گرفتن، آقای مهندس میفرمایند یادگیری فقط مختص درس و مشق مدرسه نیست که ما بخوانیم و امتحان بدهیم تا یاد بگیریم،یادگیری یعنی لحظه لحظه را زندگی کنیم، یادگیری یعنی اینکه من و شما در این بستر دور هم جمع شدیم، یادگیری خیلی وسیع است و در تمام سطوح وجود دارد، یادگیری یعنی آداب معاشرت تا بتوانیم با خانوادهمان ارتباط برقرار کنیم، ما در این جهان آمدهایم تا آموزش بگیریم و خدمت کنیم.
معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری است، وقتی یک انسان در کارهایش شکست میخورد و از هدفش دور میشود اگر بخواهد روی شکستش سرپوش بگذارد، چهره حق به جانب میگیرد، مثل خودم در گذشته که استاد معرکه گیری بودم، خانواده من به واسطه معرکهگیریهای من خیلی اذیت شدند و الان دو سال است که نفس راحت میکشند، به من میگفتند راهی که میروی اشتباه است و جوانی خودت را تباه میکنی، در عوضش میگفتم من از جیب خودم میکشم به شما که کاری ندارم، یا میگفتم اگر شما فلان خواسته من را اجابت میکردید اینطور نمیشد، به جای اینکه بپذیرم راه را اشتباه رفتم و تفکراتم اشتباه بود، آبروی خودم و خانوادهام را برده بودم، همش در حال معرکهگیری بودم، همش در حال پنهان کاری بودم، معرکهگیری در همه سطوح وجود دارد، در کنگره، دانشگاه و محل کار.
معرکهگیری به دو صورت میباشد،یکی معرکهگیری درونی یا ذهنی است و یکی هم معرکهگیری بیرونی، مثلاً مرزبان به من بگوید لباس سفید بپوش من به جای اینکه بپذیرم و قوانین را رعایت کنم در ذهن خودم جنگ و جدال درست میکنم، چرا مرزبان این حرف را به من زد و قضاوت میکنم و حکم صادر میکنم و این تبدیل به رنجش میشود، معرکهگیری بیرونی، مثلاً وقتی رهجو آموزشها را درست دریافت نمیکند یا روی پله نیست و گریز میزند برای اینکه روی کارهایش سرپوش بگذارد افرادی را دور خودش جمع میکند و ایراد میگیرد و بهانه میگیرد از راهنما، ایجنت و همه خدمتگذارها و میگوید اگر راهنما فلان کار را میکرد من اینطور نمیشدم.
من باید همیشه مراقب به معرکه گیری های اطرافم باشم زیرا آنها با نیروهای مخربی که دارند حسها را آلوده میکنند و انرژی ما را به تحلیل میبرند، انسان اگر یادگیری را در راس قرار بدهد، وقتی با مشکلات روبرو شد اشتباهاتش را میپذیرد و اقدام به حل مشکلات میکند، ولی انسانهای نامتعادل با عمل ناسالم معرکهگیری میکنند، آقای مهندس میفرمایند اگر کسی درمان شود هیچ وقت معرکه گیری نمیکند، مگر اینکه آموزشها را دریافت نکرده باشد، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
آغاز کار لژیون ششم با راهنمایی مسافر جواد در نمایندگی الیگودرز


تایپ: مسافر حمید
ویرایش: مسافر مهدی
عکس: مسافر امین
تنظیم و ارائه: مسافر حجت
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
357