باید بدانیم ما خودمان تعیین کننده هستیم! که مردم به ما احترام بگذارند، یا احترام نگذارند این نکتهِ بسیار بسیار مهمی است که ما باید چگونه رفتار کنیم که مورد احترام واقع بشویم؛ اصولاً نظم، کار انسان را خیلی راحت میکند، یک مسئلهای که اکثر آقایان و خانمها بلد نیستند و آن صحبت کردن با یکدیگر است! یک سری آداب و معاشرت و ادب را باید رعایت کرد. دیالوگهایی که با یک آقا صحبت میکنیم را نباید برای صحبت با یک خانم استفاده کنیم؛ گفتن اینکه آقا من نوکرتم اصلاً معنا ندارد، یا دمتگرم تکیه کلام حشیشیها است! آقایان وقتی با یک خانم صحبت میکنند باید با کمال احترام و ادب باشد و بر عکس. از همه لغات نمیتوانند استفاده کنند، هر لغت جایگاه خودش را دارد هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. شما وارد مکانی میشوید! در بسته است، در میزنید تا موقعی که نگفتهاند بفرما شما نمیتوانید در را باز کنید، حتی شما خانه هستید؛ در اتاق همسرتان پسرتان دخترتان را نمیتوانید یک مرتبه باز کنید! این کار اشتباهی است، بارها گفتم شما وارد یک اتاق در اداره شدید فوری نمیتوانید بنشینید در اداره صندلی زیاد است، یک مسئول هم نشسته است اگر بیاجازه بنشینید خیلی خیلی بیاحترامی میشود تا سوال نکردند جواب نباید بدهید جواب اضافه هم نباید بدهید. وارد تاکسی، اتاق و هر مکانی که میشوید باید سلام کنید اصولاً کسی که وارد میشود سلام میکند و موقع خارج شدن هم باید خداحافظی کنید این نکات برجسته است که باید بدانید. ما سه آداب معاشرت را باید یاد بگیریم: لطفاً را باید یاد بگیریم، تشکر را باید یاد بگیریم و عذرخواهی را یاد بگیریم.
گاهی اوقات برخورد ما طلبکارانه است! نمیتوانید چون همسرتان است به او بیاحترامی کنید بگویید؛ وظیفهات است با اینکه وظیفهاش است ولی ادب کجا میرود؟! ما در خانه هستیم یک سری کارهایی را اجازه نداریم انجام بدهیم مثلاً شما اجازه ندارید! موبایل همسر یا فرزندان را چک کنید. تربیت که فقط نگاه کردن موبایل نیست! آیا با دخترت پارک رفتی؟ آیا دخترت را سینما بردی؟ آیا با دخترت پیادهروی رفتی؟ آیا از وضع تحصیلی او آگاه هستی؟ اینها همه قانون است. همه نظم و انضباط است که باید یاد بگیریم تربیت تجسس نیست؛ این خیلی مهم است که ما در هر مسئلهای نظم و انضباط را داشته باشیم و این بستگی دارد که راهنما با رهجوهایش به چه شکل برخورد میکند، همانطور هم با او برخورد میکنند، اگر رفتار و کردار ما درست نباشد به ما احترام نمیگذارند. اصلاً نظم، زندگی را برای ما راحت میکند همه نمایندگیها در کنگره ۶۰ راس ساعت ۵ باید جلسه را شروع کنند! من اگر بدانم شعبهای ۵ دقیقه میگذرد و بعد جلسه را تشکیل میدهند ایجنت و مرزبانهای شعبه را عوض میکنم.
در بعض مواقع نباید با احساسات عمل کنیم؛ بلکه با عقل عمل کنیم! مقدار رهایی ما ۱۰ ماه است به کسانی که حتی یک روز کم داشتهاند رهایی ندادم. به من میگویند سیدی نمیتوانم بنویسم من هم میگویم اینجا بیایید باید سی دی نوشته شده داشته باشید؛ چون درمان بر سه پایه جسم، روان و جهان بینی است. جهانبینی نیاز به نوشتن سی دی دارد! همانطور که جسم نیاز بهOT دارد، اینها میشود نظم، قصد من آزار و اذیت نیست، بلکه به خاطر نظم است که نظم روی تمام سطوح بیاید. نظم مثل بیماری واگیردار است بینظمی هم واگیردار است و سرایت میکند بستگی به این دارد که چگونه اجرایش کنیم. کنگره ۶۰ مثل سنگ آسیاب است یک سنگ آسیاب خیلی بزرگ که گندم را آرد میکند اگر ریگی هم باشد آن را پودر میکند پس میبینیم که همه در شکارگاه گرگ و شیر و در بیشه آرام هستند بیرون خیلی کارها میکنند ولی وقتی به کنگره میآیند سر به زیر میشوند چون نظم سرایت میکند و یکی از مسائلی که ما را به این شکل درآورده است، نظم و انضباط است، اضافه وزن یعنی بینظمی در فیزیولوژی، کشیدن سیگار یعنی بینظمی در سیستم گوارش، مواد مخدر یعنی بینظمی در فیزیولوژی
امیدوارم بتوانیم نظم و انضباط را یاد بگیریم.
خلاصه نویس مسافر رضا
ویراستار مسافر امید
بارگذاری و ارسال مسافر رضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
268