به نام قدرت مطلق الله
بسیاری از انسانها با آیندهای مبهم روبرو هستند و این امر کاملاً قابل درک است که منجر به افزایش استرس و اضطراب شده و گاه فرد را به نقطه احساس درماندگی میرساند. این ابهام در مسیر آینده ریشه در کجا دارد؟
در جهانبینی کنگره ۶۰، برای هر پدیدهای تعریفی وجود دارد. هر فرد دارای یک مثلث شخصیت است. متأسفانه، مشاهده میشود که یکی از اضلاع این مثلث یعنی (امنیت، شایستگی، معصومیت) دچار آسیب شده است. این آسیب ممکن است با احساسات گوناگونی همراه باشد و فرد برای پوشاندن این احساسات، به رفتار “معرکه گیری” روی میآورد و این الگو را در مواجهه با مسائل مختلف تکرار میکند. لازم به تأکید است که فردی که مشغول معرکه گیری است، توانایی آموزشپذیری و یادگیری در ذهن او کاهش یافته و درک مسائل برایش دشوار میشود؛ این مسئله به نوبه خود، اضطراب ناشی از مواجهه با آینده مبهم را تشدید میکند. فرد معرکه گیر قادر به پذیرش اشتباهات خود نیست. همانطور که اشاره شد، هر فرد مثلث شخصیتی دارد. درنقطه مقابل، فرد معرکه گیر سه صفت اصلی را در درون خود پرورش داده است: ترس، ناامیدی و منیّت (خودخواهی).
زمانی که قصد انجام کاری را داریم اما از آن واهمه داریم و مدام بهانهتراشی میکنیم تا آن کار را به تعویق بیندازیم، این رفتار نشأت گرفته از ترس است که نمود آن معرکه گیری است. یا هنگامی که در جمعی قرار داریم و میل داریم خود را برتر از دیگران نشان دهیم، در پاسخ به سؤال در مورد چرایی عدم برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، دیگران را مقصر جلوه میدهیم که قابلیت یا تمایل برقراری ارتباط ندارند و به بیان عیوب آنها میپردازیم؛ این مورد، معرکه گیری ناشی از منیّت است. همچنین، زمانی که ناامیدی بر وجودمان مسلط میشود و تمایلی به اقدام نداریم و دائم تکرار میکنیم که “نمیشود”، “نمیگذارند”، “میخواهیم ولی ممکن نیست”، این نیز نمونه دیگری از معرکه گیری است که ریشه در ناامیدی دارد. بنابراین، اگر خواهان دستیابی به آموزش و ارتقاء کیفیت زندگی خود هستیم، نخستین گام این است که رفتار معرکه گیری را کنار بگذاریم و با خود واقعیمان روبرو شویم.
مقاله: همسفر افشین
تایپ و ویراستاری: همسفر نیما
سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
66