دیواری مستحکم در مقابل یادگیری

تعدادی از همسفران لژیون پنجم نمایندگی رودکی در باب دستور جلسه ( یادگیری و معرکه‌گیری ) چنین نوشتند:

سلام دوستان حمیده هستم همسفر

مفهوم واژه یادگیری در کنگره ۶۰ به مسئله آموزش و به دنبال آن به دانایی بر می‌گردد. به نظر من یادگیری یعنی، فرد در هر لحظه و مکانی به دنبال بالا بردن دانایی خودش باشد، و سه مولفه در مثلث دانایی که تفکر، تجربه و آموزش می‌باشد را به تعادل برساند؛ و از هر پیش آمدی فقط به دنبال آموزش آن باشد، و در مسائلی که برایش پیش می‌آید، به دنبال تفکر کردن و از مسائل آموزش گرفتن و تجربه کردن باشد. اگر بخواهیم مفهوم معرکه‌گیری را بیان کنیم، دقیقا می‌توان گفت: که نقطه مقابل مفهوم یادگیری است؛ و ریشه آن به جهل و ناآگاهی برخی از انسان‌ها بر می‌گردد. معرکه‌گیری یعنی، وجود سه صفت ترس، منیت و نامیدی در انسان است. فردی که معرکه‌گیر باشد، به دلیل وجود منیت خود نمی‌تواند اشتباهات خود را بپذیرد و این که همیشه دیگران را مقصر می‌داند و می‌ترسد از خواسته‌هایش دور شود، و همیشه در حاشیه است، و گاهی ناامید می‌شود و گلایه می‌کند. اکنون رابطه‌ای که می‌توانیم بین آن‌ها در این تضاد بر قرار کنیم، این است که اگر فردی خود را با یاد گرفتن عجین کند و همیشه در پی اموزش باشد و صفت دانایی که مهم‌ترین مقوله در یادگیری است را بالا ببرد، می‌تواند از معرکه گرفتن دور باشد، و کمتر در حاشیه باشد و کمتر گلایه کند. انسان هر چه از یادگیری فاصله بگیرد به سمت معرکه‌گیری می‌رود، و در دنیایی پر از حاشیه، کینه، ترس و خشم فرو می‌رود.

سلام دوستان معصومه هستم همسفر

من تجربه خودم در مورد، رابطه‌ یادگیری و معرکه گیری چنین بود، روزی که خانواده‌ام به من در مورد کنگره گقتند، من در ابتدا قبول نکردم و این مخالفت دو سال طول کشید، که هر دفعه به بهانه‌های مختلف برای ورودم به کنگره تلاش می‌کردند. و من با معرکه‌ای  که می‌گرفتم، در مقابل آنها می‌ایستادم، زیرا به خیال خودم دانا و پخته بودم و شناختی از کنگره و آموزش‌های پر بارش نداشتم؛ تا یک روز برای اولین بار پدرم گفت: فردا شنبه است و به دنبالت می‌آیم و این بار به‌ خاطر من به کنگره بیا، اگر دوست نداشتی دیگر مجبورت نمی‌کنیم، و من بخاطر خواسته پدرم دیگر معرکه‌گیری نکردم و به کنگره رفتیم. زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم با خودم گفتم: چقدر این جمعیت بیکار هستند که در این مگان می‌نشینن که چه بشود، و فقط به آن‌ها نگاه می‌کردم. دعا که تمام شد، و لژیون‌های آموزشی هم برگزار شد و در پایان ساعت فعالیت کنگره، به خانه برگشتم، و گفتم:  اینم به خاطر پدرم بود که رفتم؛ ولی روز سه شنبه که شد، انگار منتظر بودم یکی با من تماس بگیرد و بگوید: حاضر باش می‌آییم دنبالت. در آن روز خودم رفتم. با خود گفتم: چگونه بتوانم دو ساعت یا سه ساعت در آن مکان بنشینم، دائما خوابم می‌گرفت و کلافه بودم. گفتم: این بار دیگر آخرین بار است که به کنگره می‌روم. در مسیر برگشت به منزل در ماشین کلی گریه کردم. ولی در آخر امدم و یک کنگره‌ای شدم. و با خود می‌گفتم: چرا زودتر نیامدم؟ چرا فکر می‌کردم همه چیز را بلد هستم؟ چرا تلاش نکردم برای یاد گرفتن؟ با ورودم به کنگره، زندگیم عوض شد، دیگر  برای یادگیری بیشتر تلاش می‌کردم. هر چه راهنمایم گفت، اطاعت امر می‌کنم، و این من بودم کسی که همیشه حرف، حرف خودم بود، شخصی لجباز،  یک دنده بودم، اما تغییر کردم؛ زیرا آموزش دیدم و یاد گرفتم که فقط آموزش ببینم و در زندگی کاربردی کنم. اینجا جای غیبت نیست، جای شکایت نیست، بحث بیهوده نیست،  یاد گرفتم سکوت کنم، قضاوت نکنم، تهمت نزنم، تجربه کنم و از تجربیات دیگران استفاده کنم. چقدر در جهل و نادانی بودم. من یاد گرفتم از تاریکی به روشنایی بروم. از نادانی به دانایی برسم. کنگره مکان معرکه‌گیری نیست و فقط جای یادگیری می‌باشد .

سلام دوستان رقیه هستم همسفر

دستور جلسه در مورد، رابطه یادگیری و معرکه گیری می‌باشد. خلقت انسان بر پایه و اصل یادگیری، بنا شده است. در کنگره ۶۰ معنی واژه یادگیری به آموزش و دارایی بر می‌گردد. در اصل زندگی یعنی یادگیری، یعنی قادر باشیم سه مؤلفه‌ی مثلث دانایی، تفکر ، تجربه و اموزش را به تعادل برسانیم. معرکه‌گیری نیز به معنی تغییر یک موضوع و تبدیل آن به موضوع دیگر است. زمانی که من اشتباهات خود را نادیده بگیرم و دیگران را مقصر بدانم، در این صورت وارد معرکه گیری شده‌ام. سه صفت معرکه‌گیری شامل، ترس، منیت و نا‌امیدی است. من به دلیل منیت نمی‌توانم اشتباهاتم را بپذیرم و از ترس اینکه دیگران من را مقصر بدانند. همیشه کناره گیری می‌کنم و نا امید می‌شوم و همیشه گلایه می‌کنم. اگر شخصی در کنگره حاشیه ساز باشد. معلوم می‌شود که به رهایی نرسیده و درمان نشده است. پاکی گوهری است، که شخص به دست می‌آورد. کسی که این گوهر را به دست نیاورد به جای آموزش وارد معرکه می‌شود. آقای مهندس این دو مسئله را در دو کفه ترازو قرارداده‌اند؛ یعنی هر چه از معرکه‌گیری دور شویم، کفه یادگیری بالا می‌رود و بالعکس این موضوع هم می‌شود. ونیز باید دانست، استحکام کنگره منوط به آموزش پذیر‌ی خدمتگزاران بنا و پا برجا است.

رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
عکاس خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون شانزدهم)