English Version
This Site Is Available In English

ذهن ما وقتی می‌آموزد که بپذیرد هیچ نمی‌داند

ذهن ما وقتی می‌آموزد که بپذیرد هیچ نمی‌داند

جلسه هشتم از دور چهل و پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، به نمایندگی دانیال اهواز، با استادی مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر محمد، و دبیری اینجانب مسافر علی، با دستور جلسه‌ی << رابطه یادگیری و معرکه‌گیری >> در تاریخ ۱۴۰۴/۹/۲ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد

با تشکر از دبیر جلسه آقا علی بابت گزارش خوب‌شان. سلام دوستان، علیرضا هستم یک مسافر. از ایجنت محترم آقا امین خیلی ممنونم که اجازه دادند من در این جایگاه بنشینم و آموزش کسب کنم.

در مورد معرکه‌گیری و یادگیری اگر بخواهم صحبت بکنم، انسان وقتی می‌خواهد یک چیزی یاد بگیرد باید سه تا شرط را بداند.

اول: وقتی وارد کنگره می‌شود باید بداند که هیچ چیز نمی‌داند. در سی‌دی وظایف رهجو، موقعی که گوش می‌کنیم آقای مهندس می‌فرمایند:

اگر دکتر هستی، مهندس هستی یا در هر پُستی که هستی، وقتی وارد کنگره می‌شوی باید بگویی من هیچی نمی‌دانم.

دوم: باید قبول داشته باشی که راهنما بیشتر از تو می‌داند. اینکه سن راهنما کمتر از من است، یا این که من آموزشی که دارم بیشتر از راهنما است و بیشتر می‌فهمم . همین باعث می‌شود که به سمت معرکه‌گیری برویم. سوم: باید خودت را تسلیم راهنما بکنی.

یعنی وقتی راهنما می‌گوید دارو را کم یا زیاد کن، شک نکنی و حرفش را گوش بدهی. اصلا معرکه گیری چی هست ؟ در قدیم سر خیابان ها یا فلکه‌ها یک پهلوان می‌نشست و معرکه می‌گرفت و مردم دور آن جمع می‌شدند. ما فقط آن نوع معرکه‌گیری را می‌شناختیم و آموزش دیگری نداشتیم. زمانی خودم وقتی راهنما می‌گفت چرا دیر کردی، اول می‌گفتم پشت چراغ قرمز بودم یا خیابان شلوغ بود؛ اما بعد فهمیدم این خودش معرکه‌گیری است. وقتی می‌آمدم کنگره و دیر می‌کردم، فقط می‌گفتم: «چشم، سری بعد زودتر می‌آیم» و ادامه نمی‌دادم تا معرکه‌گیری کنم.

شخصی که وارد معرکه‌گیری می‌شود، می‌خواهد خودش را از مقصر جلوه دادن دیگران خلاص کند. رابطه میان یادگیری و معرکه‌گیری این است که: هر وقت از آموزش و خدمت کردن در کنگره فاصله بگیریم، به سمت معرکه‌گیری می‌رویم. ذهن ما یا جای یادگیری است، یا خدمت کردن، یا معرکه‌گیری و نق زدن و رفتن به حاشیه. من علیرضا، وقتی یاد گرفتم کمتر صحبت کنم و آموزش گرفتم، دیگر معرکه نمی‌گرفتم. قبلاً اگر یک چیزی می‌گفتند، سریع آماده جواب دادن بودم و این خودش یک معرکه‌گیری بود.

مرسی که به صحبت‌های من گوش دادید.

 

سایت نمایندگی دانیال اهواز

عکس و تایپ: مسافر امید

ارسال خبر: مسافر محسن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .