واژه یادگیری و معرکهگیری در مقابل هم قرار دارند. بین این دو یک رابطه متضاد وجود دارد و هیچگونه مصداق مشترکی باهم نداشته و ندارند؛ بلکه همیشه مقابل هم هستند و هیچوقت نمیتوانند در کنار هم قرار بگیرند. شهروجودی، تفکرات و ذهن ما فقط جای یکی از اینها است.
معرکهگیری از روی جهل، نادانی، کمبود دانش، خودخواهی، منیت، کینه، حسادت و شکست بهوجود میآید. با یادگیری، آموزش و خدمت و با معرکهگیری نقزدن و رفتن در حاشیه نصیبمان میشود. معرکهگیری زمانی برای ما اتفاق میافتد که ما از آموزش دور شده باشیم؛ چون آموزش در آن هیچ نقشی ندارد. افرادی که نق میزنند و در حاشیه قرار میگیرند، به مرور زمان حذف خواهند شد.
کاری که اکنون در کنگره اجرا میشود، آموزش و تفکر است و اگر به این دو پارامتر در کنگره توجه نشود، کنگره مانند گردبادی عمل میکند که چیزهای اضافه را به بیرون پرتاب میکند. کسانی که در حاشیه باشند و در مسیر آموزش قرار نگیرند از گردونه کنگره خارج میشوند؛ پس ما نباید وارد معرکهگیری شویم و باید در پروسه آموزش باشیم و آموختههای خودمان را در زندگی بهصورت عملی اجرا کنیم.
نویسنده: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای ویلیام همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
91