اولین جلسه از دور چهل و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶٠ نمایندگی عمان سامانی (شهرکرد) به استادی مسافر حمید، نگهبانی مسافر جعفر و دبیری مسافر نادر با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری" یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم، یک مسافر.
از نگهبان جلسه و گروه مرزبانی سپاسگزارم که مسئولیت استادی و اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
اهمیت دستور جلسه: دستور جلسه هفته جاری رابطه یادگیری و معرکهگیری است.
در دستور جلسه هفته قبل فهمیدیم که سیدیها یکی از ابزارهای مهم در امر آموزش هستند؛ در این دستور جلسه قرار است یکی از مهمترین موانع آموزش را بررسی کنیم؛ معرکهگیری.
لغاتی که در کنگره انتخاب و به کار گرفته میشوند، بسیار دقیق هستند و اصل مطلب را در قالب یک کلمه به شنونده میرسانند.
همانطور که استاد امین تأکید دارند اگر بتوانیم تعریف درستی از یک مفهوم داشته باشیم، میتوانیم در بررسی و ارائه راهحل برای مشکلات مرتبط با آن موفق باشیم و به نتیجه برسیم.
تعریفهای معرکهگیری: آنطور که من از آموزشهای کنگره برداشت کردهام، معرکهگیری را میتوان از دو زاویه بررسی و معنی کرد:
یکی به معنی بساطی را پهن و جماعتی را جمع و نمایشی را اجرا کردن؛ زمانی را سپری کردن بیآنکه نتیجه خاصی محقق شود.
و دیگری به معنای هیاهو به پا کردن، بیمنطق جواب دادن یا به قولی؛ کانال عوض کردن؛ اینکه من از شرق بگویم و طرف مقابل از غرب جواب بدهد.
معرکهگیری از دیدگاه تعریف اول مساوی است با اتلاف زمان و انرژی. در مورد حالت اول، یک رهجوی تازهوارد را در نظر بگیرید که در زمان جلسه احساس نیاز به سیگار پیدا میکند و به قصد کشیدن سیگار از جلسه خارج میشود. اگر او به گوشهای برود و سیگارش را به تنهایی بکشد، نهایتاً تا چند دقیقه دیگر به جلسه بازمیگردد. حال کافی است شخص دیگری در آن لحظه به او برسد و شروع به صحبت کنند. صحبتهایی از این دست را همه ما کمابیش دیده و شنیدهایم: که مصرفت چه بوده، راهنمایت کیست، دارویت چقدر است و ... ناگهان شخص به خودش میآید و میبیند، یک ساعت شده که در حال صحبت هستند؛ دیگر کارگاه تمام شده و آموزشی صورت نگرفته است. این شخص فرصت آموزش و یادگیری را از دست داد و زمان و منابع و انرژی او به هدر رفت و صرف خاطرهگویی و داستانسرایی شد.
حالا اصلاً کاری ندارم که در میان این صحبتها چه غیبتها، قضاوتها و تجسسهایی صورت میگیرد.
معرکهگیری از دیدگاه دوم: اما معنی دیگر معرکهگیری، همان هیاهو کردن، شرق را به غرب ربط دادن، بدون منطق کانال صحبت را عوض کردن.
در سیدی معرکهگیری مثالی آمده که پدر به فرزندش میگوید: چرا نمره ریاضیات ضعیف شده؟! و فرزند پاسخ میدهد: تو چرا برای من لپتاپ نخریدی!! خب، لپتاپ خریدن جای خود؛ اما اکنون موضوع بحث، نمره ریاضی است. این بحث باید پایان یابد و نتیجه بدهد، سپس در مورد خریدن لپتاپ هم صحبت خواهد شد.
یا به عنوان مثال، شخص به همسایهاش میگوید: لطفاً زبالهها را زودتر از موعد مقرر بیرون نگذار و همسایه پاسخ میدهد: تو خودت جمعه سر ظهر اتومبیلت را جاروبرقی میزدی!!
بله درست است. اصلاً کار این شخص اشتباه؛ اما پاسخ صحبتی که مطرح شده این نیست و این یعنی کانال عوض کردن، موضوع صحبت را بیمنطق تغییر دادن، سروصدا و اعتراض نابجا کردن.
در این حالت شخص ایراد و اشکال خودش را قبول نمیکند و برای فرار از پذیرش مسئولیت آن، یک موضوع یا یک اشتباه از طرف مقابل را پیش میکشد و موضوع صحبت را عوض میکند.
انسان تا زمانی که مشکل خود را نپذیرد، اصلاً به حل آن فکر نمیکند؛ پس طبیعتاً آموزشی هم صورت نمیگیرد، چراکه طرف نمیخواهد آموزش بگیرد؛ اصلاً مشکلی نمیبیند که آموزشی در راستای حل آن ببیند.
من فکر میکنم این موضوع بیشتر از سر منیت است و همه ما میدانیم که منیت ضلع مقابل آموزش در مثلث دانایی است.
امیدوارم که همه ما یک نگرش آموزشپذیر نسبت به زندگی داشته باشیم و از تکتک وقایعی که در زندگیمان تجربه میکنیم، آموزش بگیریم.
از همه شما سپاسگزارم که به صحبتهای من توجه کردید.
نگارش: مسافر حامد لژِیون بیستویکم
عکسبرداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
ویرایش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1537