جلسه دوم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سیرجان به استادی دنور مرزبان همسفر محبوبه، نگهبانی همسفر فرشته و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز یکشنبه ۲ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را سپاسگزارم که یکبار دیگر به من اجازه داد تا در کنار شما عزیزان خدمت کنم و آموزش بگیرم از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را مهیا کردند تا من بتوانم در اینجا درس انسانیت و زندگی را یاد بگیرم، از راهنمایانم همسفر اسماء و همسفر وجیهه سپاسگزارم که در این راه همیشه همراه و الگوی من بودند و از همه شما عزیزان سپاسگزارم که با حضور گرمتان باعث انرژی این نمایندگی میشوید.
در مورد یادگیری باید گفت که ما همواره در تمام شئونات زندگی در حال آموختن هستیم. یادگیری درست آن است که بتوانیم مثلث دانایی؛ یعنی تفکر، تجربه و آموزش را در کنار هم و به شکل متعادل پیش ببریم و در زندگی خود به کار ببریم که به این حالت، جهانبینی کاربردی گفته میشود؛ اگر من مطالب را بیاموزم؛ اما نتوانم آنها را در زندگی، چه در بیرون و چه در همین مکان به کار بگیرم، این یادگیری فایدهای نخواهد داشت.
معرکهگیری ریشهای تاریخی دارد، در گذشته پهلوانان بساطی پهن میکردند و برای سرگرمکردن مردم معرکه میگرفتند یا در جنگها برای منحرفکردن حواس دشمن از این روش استفاده میشد، همانطور که آقای مهندس میفرمایند: «معرکهگیری در واقع ایجاد پارازیت در ذهن انسانها است و نقطه مقابل یادگیری قرار میگیرد» بنابراین، من باید مثلث دانایی (تفکر، تجربه و آموزش) را در برابر مثلث جهالت؛ یعنی ترس، ناامیدی و منیت قرار بدهم.
یکی از عوامل شکلگیری معرکهگیری، عدم آموزش است، نبود آموزش به منیت منجر میشود و فردی که گرفتار منیت میشود، توان آموزشپذیری ندارد، در نتیجه به معرکهگیری روی میآورد. فرد معرکهگیر کسی است که از دیدن عیبها و نقصهای خود غافل است و بهجای اصلاح درون، در جستوجوی خطاهای دیگران میگردد و همواره مقصر را بیرون از خود جستوجو میکند.
فرد معرکهگیر آنقدر تجسس و جستوجو میکند تا بگوید فلان سازمان، نهاد یا شخص عیب و ایرادی دارد؛ حتی اگر آن فرد یا آن مجموعه هیچ ویژگی منفی نداشته باشد. او با این روش تلاش میکند حرف خود را ثابت کند و این کار را از طریق معرکهگیری انجام میدهد، چنین فردی همیشه انگشت اشارهاش بهسوی دیگران است و همواره میکوشد دیگران را مقصر جلوه دهد. اما معرکهگیری چه زمانی رخ میدهد؟ زمانی که حال شخص خوب نباشد، به تعبیر خودمان، زمانی که سیستم خمر درست کار نکند و فرد آموزش لازم را ندیده باشد. ممکن است شخص شکستی خورده باشد و برای حفظ جایگاه یا موقعیت خود، در برابر دیگران شروع به معرکهگیری کند و نگاهش را از عیبهای خودش به سمت عیبهای دیگران ببرد.
با ورود به کنگره۶۰ در حال آموزشدیدن هستیم و در این نهاد کوچک میآموزیم تا بتوانیم آموختههایمان را در بیرون از این محیط بهصورت کاربردی به کار ببریم. اینجا قوانینی وجود دارد و ما باید بتوانیم آنها را بهخوبی رعایت کنیم. ما در اینجا گرد هم آمدهایم تا به رهایی برسیم، چه رهایی مسافرمان و رهایی خودمان از ضد ارزشها و برای اینکه حال خوب را تجربه کنیم؛ بنابراین رعایت قوانین و حرمتهای کنگره ضروری است.
آقای مهندس میفرمایند کسی که به دنبال آموزش و یادگیری است باید سه شرط را داشته باشد: ۱- دانستن اینکه نمیدانم: باید بپذیرم که نادانستههای بسیاری دارم. وقتی وارد کنگره میشوم، باید قبول کنم که خیلی چیزها را نمیدانم. ۲- باور به اینکه کسی است که بیشتر از من میداند: قوانینی که در کنگره وجود دارد، حاصل سالها تجربه آقای مهندس است؛ پس باید بدانیم که این قوانین بر اساس دانشی فراتر از دانش فردی ما شکلگرفته است. ۳ - تسلیم راهنما یا مربی خود بودن در برابر موضوع مورد بحث؛ اگر در کنگره برای ما حرمتی تعیین شده، باید تابع آن باشیم؛ مثلاً اگر زمان مشخصی برای پیام دادن به راهنما تعیین شده است، خارج از آن زمان نباید پیام داد، مگر در مواقع ضروری، در غیر این صورت؛ اگر من بهعنوان مرزبان نکتهای را به شما گوشزد میکنم، باید طبق قوانین رفتار کنم و از دیگران نیز رعایت همین قوانین را بخواهم؛ اگر هدف ما از حضور در اینجا رسیدن به حال خوب است، لازم است که قوانین را به طور کامل اجرا کنیم. اگر راهنما یا مرزبان مطلبی را مطرح کرد، نباید در ذهن خود شروع به معرکهگیری کنم و بگویم چرا راهنمای من اینطور گفت؟ چرا باید سیدی بنویسم؟ چرا به رهجوی دیگری گفتند و به من نگفتند؟ مرزبان چرا چنین کاری کرد؟ این نوع پرداختنهای ذهنی، همان معرکهگیری ذهنی است.
زمانی که بهتدریج در اینجا آموزش میگیرم و داناییام افزایش مییابد، کمکم معرکهگیری را کنار میگذارم؛ زیرا وقتی با مشکلی روبهرو میشوم یا در این نهاد موضوعی میبینم، از خود میپرسم آیا این موضوع به من مربوط است یا خیر؟ آیا من مسئولیت خودم را درست انجام دادهام یا نه؟
افزایش آموزشها سبب میشود که معرکهگیری کمکم از بین برود و ما پیرو قوانین باشیم. دستور جلسه نیز به ما هشدار میدهد که اگر روزی خواستیم معرکهگیری کنیم، چه در برابر قوانین، در ذهن خود یا در برابر راهنما، ایجنت و هر شخص دیگری بدانیم که هنوز دانایی لازم در ما شکل نگرفته است.
همیشه باید از خود بپرسم آیا من وظایف خودم را درست انجام دادهام؟ و بهجای تمرکز بر مشکلات دیگران، ابتدا به مشکلات و عیبهای خودم توجه کنم. وقتی ما بهجای اصلاح خود، به دنبال عیبهای دیگران باشیم، در واقع مسیر رشد خود را متوقف کردهایم؛ بنابراین لازم است پیش از هر چیز، نقصهای خود را ببینیم و به دنبال عیبجویی یا معرکهگیری درباره دیگران نباشیم.

مرزبانان کشیک: مرزبان همسفر زینب و مرزبان مسافر حمید
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
تایپیست: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
167