جلسه دوم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دنا شهرضا به استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر نفیسه با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز یکشنبه ۲ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه، خانم لیلا ، ایجنت و مرزبانان سپاسگزارم که استادی و مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
آقای مهندس فرمودند انسان باید برای یادگیری سه شرط را بپذیرد. اول بداند که نمیداند؛ اگر بگوید میدانم یاد نمیگیرد و به نتيجه نمیرسد. شرط دوم قبول داشته باشد که یک نفر دیگر یا راهنمای او، پدر، مادر و یا معلم از او بهتر و بیشتر میدانند؛ یعنی باید قبول داشته باشد که کسانی هستند که از او بالاتر هستند. وقتی این دو شرط را بدانی، در مقابل آنکه از تو بیشتر میداند، تسلیم میشوی، نه فقط در بحث کردن؛ بلکه در تمام سطوح زندگی.
شاگردی که وارد لژیون میشود؛ باید بداند که نمیداند، اگر بگوید که میدانم و در اینترنت راجع به اعتیاد تحقیق کند و بعد سر لژیون آنها را بازگو کند تا به راهنمای خود یاد بدهد، این شاگرد چیزی یاد نمیگیرد.
معرکه گیری، زمان قدیم در شعبدهبازی، رمالی، مارگیری بود؛ ولی الآن سرگرمیهایی، مثل تلوزیون، موبایل و ... است. معرکهگیری اینگونه بود که فردی، کاری انجام میداد و عدهای آدمهای نادان را دور خودش جمع میکرد. جالب این است که آقای مهندس گفتند: تشکیل لژیونها، به واسطه همین معرکهگیریها بوده؛ چون ما در کنگره۶۰ معرکهگیری داشتیم و لژیون نداشتیم، کارگاه یک ساعت و نیم بود و بعد که تمام میشد، بچهها دورهم صحبت میکردند و هر شخص به روش خودش میخواست، شخص دیگر را ترک بدهد.
گفتیم که چهکار کنیم و چهکار نکنیم. هر فردی نظری داد؛ بعضیها گفتند که آنها را از کنگره بیرون کنیم. بعضی هم مخالف بودند و گفتند که این راه درستی نیست. نهایتاً خودشان، مثل همیشه با تحمل، صبر و تفکر، راهحل را پیدا کردند. اعضا، پرسیدند که راهحل چیست؟ آقای مهندس گفتند که آنها در جهت شر معرکهگیری کردند؛ اما ما در جهت خیر لژیون تشکیل میدهیم و معرکهگیری میکنیم و کسی که امتحان داده باشد، به او اجازه میدهیم، راهنمای لژیون باشد.
افراد در کنگره۶۰ به دو دسته تقسیم میشوند: بازیگر وتماشاچی.
تماشاچی کسانی هستند که مثل یک مهمان میآیند، دست به سیاه و سفید نمیزنند، خدمتی نمیگیرند، مشارکتی نمیکنند، سیدی هم نمینویسند.
در سیدی بازیگر باشیم یا تماشاچی، آمده است که تماشاچیان، بعد از گذشت مدتی خسته میشوند و خودشان هم نمیدانند که چرا خسته شدهاند؛ سپس شروع میکنند به نق زدن، وارد حاشیه شدن و ایراد گرفتن؛ چون بازیگر نیستند. پس اگر یک سفر اولی را دیدید که مدام از همه چیز ایراد میگیرد، نظریه میدهد، نق میزند و وارد حاشیه میشود؛ قطعاً تماشاچی و معرکهگیر است. کسانی که در کنگره۶۰ خدمتگزار هستند، خیلی کمتر وارد معرکهگیری میشوند.
معرکهگیری، نق زدن و حاشیهسازی، همه تجلی نادانی است. به قول معروف، اگر افسار نفس و خواستههای آن را در دست نگیریم، نفس افسار ما را در دست خواهد گرفت و به سمتی میبرد که خودش میخواهد.
در آخر، باید بدانیم که ما برای ساخته شدن، باید بیاموزیم که به دانایی ممکن، برسیم. منظور من، از تمام حرفهایی که گفتم این بود که همه ما شدیداً به یادگیری و آموزش نیاز داریم؛ در واقع، ما در کنگره هستیم که آموزش ببینیم و آموزش بدهیم؛ اینجا برای همه، در تمامی سطوح، از تازهوارد گرفته تا مسافر سفر اول، مسافر سفر دوم، راهنما، مرزبان، ایجنت، اسیستانت، دیدهبان، نگهبان همه و همه در حال آموزش و یادگیری هستند.
انشاءالله که همهی ما در راه مستقیم، ساخته شویم.
.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر سیما
تایپیست: همسفر عاطفه و همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی شهرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
325