English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری از جهل و ناآگاهی می‌آید و ضلع مقابل یادگیری است

معرکه‌گیری از جهل و ناآگاهی می‌آید و ضلع مقابل یادگیری است

چهاردهمین جلسه از دوره هفدهم سری کارگاه‌های خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به نگهبانی مسافر محسن، استادی مسافر امیر و دبیری مسافر نوید با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه‌گیری» یکشنبه ۲ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر دررابطه‌با یادگیری و معرکه‌گیری؛ یادگیری سه شرط دارد اول این که ما قبول کنیم چیزی نمی‌دانیم دوم قبول کنیم کسانی هستند که بیشتر از ما می‌داند سومین شرط هم این است که بپذیریم و تسلیم باشیم. معرکه‌گیری از جهل و ناآگاهی می‌آید و ضلع مقابل یا متضاد یادگیری است. وقتی ما برای قیاس، این دو مطلب را در ترازو قرار دهیم سمت هر کدام برویم کفه آن طرف سنگین‌تر می‌شود و کفه دیگر پایین می‌آید. ما هر چه به دنبال حاشیه بگردیم از یادگیری و آموزش دور می‌شویم و هر چه از آموزش و خدمت در کنگره دور شویم حاشیه ما بیشتر می‌شود در نتیجه منیت، ترس و ناامیدی به سراغمان می‌آید که باعث تخریب خود و اطرافیانمان می‌گردد. قبل از ورود به کنگره ۶۰ ما به دنبال معرکه‌گیری بودیم ابتدا که منتظر پذیرش بودم با مرزبانان مواجه گردیدم می‌گفتند: دو روز در هفته رأس ساعت بیا، زمان ورودت را ثبت کن و برو. می‌گفتم این چه قانونی برای پذیرش است. چون به‌عنوان یک تازه‌وارد قوانین را نمی‌دانستم و آموزش ندیده بودم هر چه به من می‌گفتند به دنبال معرکه‌گیری بودم. می‌گفتند سی دی بخر می‌گفتم دکان و دستگاه راه انداختید، می‌گفتند کتاب بخوان، سی دی بنویس می‌گفتم من اگر می‌خواستم این کارها را انجام بدهم که درس می‌خواندم دنبال معرکه‌گیری بودم. کم‌کم که جلو آمدم دیدم نه این‌طور نیست دنبال آموزش و خدمت که رفتم روزبه‌روز حال من بهتر می‌شد. به‌مرور آن منیت، ترس و ناامیدی از من دور شد .


این مسائل در کنگره باعث شد افرادی که در سفر اول هستند و خدمت می‌کنند حالشان از بقیه خیلی بهتر باشد به این به‌خاطر که آنها آموزش‌دیده بودند. چرا که حال خوب را در خدمت دیده بودند. خدمت و آموزش باعث شده بود حالشان خوب باشد و از حاشیه‌ها دور شوند. در سفر دوم به آن حال خوش رسیده و ارزش آن را دیده بودند پس مسائل دیگر مثل حاشیه‌سازی برایشان معنا نداشت. راهنما به خیلی از دوستان ما می‌گفت از کارهای سخت بپرهیزید مسافرت نروید روی خودتان فشار نیاورید؛ ولی منیت باعث می‌شد که خیلی از مسافران مخالفت می‌کردند. خیلی از دوستان ما بر اثر این منیت از کنگره ۶۰ رفتند و دیگر نیامدند خیلی از دوستان گفتند این که کاری ندارد دارو می‌خوریم پله‌پله کم می‌کنیم و اعتیاد را کنار می‌گذاریم رفتند کم کردند ولی نتوانستند و برگشت خوردند به کنگره ۶۰ آمدند و گفتند که چه اشتباه بزرگی انجام دادیم. پس اگر در کنگره به شما می‌گویند آموزش بگیرید و بمانید تا درمان شوید برای خودمان است تا از منیت دور شویم ترسمان بریزد و آموزش بگیریم. قبل از کنگره همه معرکه‌گیر بودیم و گردن نمی‌گرفتیم هر کس می‌گفت این کارت اشتباه است قبول نمی‌کردیم و طلبکار هم بودیم.
در منزل نشسته و کاری انجام نمی‌دادم می‌گفتند چرا نمی‌روی می‌گفتم منتظرم خدا کاری برایم درست کند. حالا معرکه‌گیری باخدا داشتم که خدایا چه‌کار می‌کنی از اسمان کیسه‌ای پر از پول برایم بفرست. در کنگره دیدم که من کجای کار بودم همان جهل و نادانی من باعث شد سالیان متمادی ضربه بخورم و وقتی دیدم کسانی که برای رهایی به تهران می‌روند و باحال خوش باز می‌گردند دلیلش این است که دنبال حاشیه نبوده، درست سفرکرده و سیستم ایکس بدنشان فعال شده است. پس اگر ما هم چنین رفتاری را در پیش بگیریم بهبودی نصیب ما خواهد شد و حال خوشی بیشتر از دیگران را درک خواهیم کرد. من در سفر اول زمان دریافت دارو از کلینیک برای یک قطره دارو معرکه‌گیری می‌کردم که چرا کم است اینها از من دزدیده‌اند و یا به من کمتر داده‌اند. یک‌بار که یک دقیقه دیرتر از ساعت کار کلینیک مراجعه کردم مبصر کنگره گفت الان ساعت ۵:۳۱ دقیقه شده و دارو به شما نمی‌دهیم. می‌خواست به من آموزش بدهد که زمان خیلی مهم است من هم که تازه سفرم را شروع کرده، جهالت و منیت در من وجود داشت به‌هیچ‌وجه قبول نمی‌کردم نامه‌ام را پاره کرده و با سروصدا معرکه‌گیری کردم. این رفتار باعث ناراحتی بسیاری شد راهنما و شعبه از این رفتار من آسیب دیدند؛ ولی کم‌کم متوجه اشتباهم شدم. من از کسانی بودم که نمی‌خواستم در کنگره بمانم؛ ولی صحبت‌های راهنما مرا نگه داشت و گفت تو سفرت را به پایان برسان بعد با هم تکلیف آنها را مشخص می‌کنیم . وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم که تمام عمر در جهالت گیرکرده بودم و منیت، ترس و ناامیدی همچنان مرا فشار می‌داد و در باتلاق نادانی مرا فرومی‌برد؛ اما من درس نمی‌گرفتم. امیدوارم که همه حال خوب را تجربه کنند حال خوب در کنگره با آموزش و خدمت به دست می‌آید؛ چون اگر آموزش و خدمت با هم باشند انسان از حاشیه دور می‌شود و دورشدن از حاشیه‌ها باعث ایجاد تعادل و دوری از منیت، جهالت می‌گردد و در نهایت درمان نصیب ما خواهد شد. امیدوارم که همه به تعادل و حال خوب برسید. متشکرم که با سکوتتان به حرف‌هایم گوش دادید.

مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر احمد
نگارش و ویرایش: مسافر مصطفی
ارسال خبر: مسافر عباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .