جلسه اول از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه «رابطهی یادگیری و معرکهگیری» یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز «رابطهی یادگیری و معرکهگیری» است. اصولاً معرکهگیری بر اثر کمبود دانش و آگاهی در فرد اتفاق میافتد. افراد خودخواه و کسانی که منیت زیادی دارند، زمانی که به خواستههای خود نمیرسند، شروع به معرکهگیری میکنند و به نوعی بر کمبودهای خود سرپوش میگذارند.
در اوایل تشکیل کنگره، جناب مهندس به همراه برخی از پیشکسوتها گروهی تشکیل میدادند و در آن جمع دربارهی آموزشهای ایشان مشارکت صورت میگرفت. پس از صرف ناهار و اتمام جلسه، عدهای از اعضا که به ظاهر کنگرهای بودند، در گوشهای با مصرف مواد مخدر مشغول معرکهگیری و بگو و بخند میشدند. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که برخی معتقد بودند این افراد باید از کنگره اخراج شوند؛ اما در نهایت با درایت جناب مهندس، تشکیل لژیون و قرار دادن یک راهنما در رأس آن، این موضوع بهطور کامل حلوفصل گردید.
من در گذشته استاد معرکهگیری بودم؛ بهگونهای که مواد مخدر مرا خسته نکرد، اما اعمال ضد ارزشی مرا به عجز و ناتوانی رساند. مدام از خانواده، اقوام و دوستان ایراد میگرفتم و دلیل میخواستم که «فلانی چرا آمد؟ چرا رفت؟ من چرا باید این کار را انجام دهم؟» و این رفتار چیزی جز نتیجه جهالت نبود. در اتخاذ تصمیمات درست در زندگی مشکل داشتم و دلیل اصلی آن بیتعادلی بود.
وقتی یک نگهبان نظم، با لباس فرم و در حال خدمت، به کسی که وارد پارکینگ میشود تذکر میدهد که جای پارک خودروی او مناسب نیست، آن شخص موظف به پذیرفتن است. اما فرد معرکهگیر قبل از پذیرش قانون، سؤال میپرسد که «چه کسی این قوانین را وضع کرده است؟» درحالیکه قوانین برای همه یکساناند و نپذیرفتن آنها نشانه آشکاری از عدم تعادل در ساکنین درون است.
من در تمام مسابقات دوست داشتم با هر قیمتی پیروز باشم. در جمع دوستان مدام وسط صحبتشان ورود میکردم و باعث برهمزدن تمرکز جمع میشدم. در همین خصوص جناب مهندس میفرمایند: وقتی دو نفر در حال صحبت با یکدیگر هستند، نباید بدون اجازه وارد مکالمه آنها شد. با حضور در کنگره و تمرکز روی مثلث درمان (جسم، روان و جهانبینی) و همچنین خدمت در کنگره، توانستم تا حدود زیادی به تعادل برسم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
عکس: مسافر سهند
تایپ: مسافر حمید
تنظیم: مسافر امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
142