یادگیری و معرکهگیری دو مفهوم مهم در فرآیند آموزشی و ارتباطات انسانی هستند. این دو میتوانند در کنار هم تأثیرات عمیق و مثبتی بر روی یکدیگر داشته باشند. یادگیری فرآیندی است که در آن فرد اطلاعات، مهارتها یا رفتارهای جدید را کسب میکند و این اطلاعات را در زندگی روزمره خود بهکار میگیرد. معرکهگیری میتواند به تقویت علاقه به موضوعات مختلف کمک کند؛ بهویژه زمانی که از تکنیکهای خلاقانه و نوآورانه استفاده میشود.
معرکهگیری یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن و یقیناً کسانی که در کنگره۶۰ خدمت میکنند؛ خیلی کمتر وارد معرکهگیری میشوند. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت، شکست خوردن به وجود میآید. یادگیری یعنی قادر باشیم سه مؤلفه مثلث دانایی تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد؛ درواقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر به نام معرکهگیری میشود.
زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر قلمداد میکند وارد معرکهگیری میشود. در معرکهگیری سه صفت ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد. فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود منیت نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند؛ زیرا ترس آن را دارد که دیگران او را مقصر دانسته و از خواستههایش دور شود؛ بنابراین همیشه در حاشیه قرارگرفته، ناامید بوده و اکثر اوقات در حال نق زدن است.
پس کسی که معرکهگیر است در کنگره به دلیل اینکه نمیخواهد آموزش ببیند و بیشتر از اینکه مشغول کار خود باشد حواسش و دوربینش روی دیگران است، انرژی خود را از دست میدهد و برای به دست آوردن انرژی باید از انرژی دیگران استفاده کند؛ درنتیجه به خاطر یک موضوع خاص یا برخورد یک نفر در کنگره با او و طبق قانون جذب و تشکیل ساختار، عدهای را دور خود جمع میکند و شروع میکند پیرامون آن موضوع یا شخص غیبت میکند و طبق جهانبینی ذره، گوش ذهن را فعال میکند و دیگران با صحبت در آن خصوص انرژی خود را بهحساب او میریزند.
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر الهام
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهام نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سالار خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
101