معرکه‌گیری و یادگیری یک رابطه تضاد است

مسئله یادگیری فقط به مدرسه و دانشگاه محدود نمی‌شود؛ بلکه آفرینش انسان و سایر موجودات بر پایه و اصول یادگیری استوار است. در کنگره۶۰ یادگیری از سه ضلع تشکیل شده است؛ آموزش، دانایی و دانایی مؤثر؛ بنابراین تمام افراد حاضر در کنگره همواره در حال آموزش هستند به همین دلیل لازم است که سه مؤلفه تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانند.
نقطه مقابل یادگیری، معرکه‌‌گیری است، اگر معرکه‌گیری در جهت منفی باشد ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسان‌ها برمی‌گردد! زمانی‌که انسان اشتباهات خود را نادیده بگیرد و دیگران را مقصر بداند وارد معرکه‌‌گیری می‌شود که ترس، منیت و ناامیدی از نشانه‌های فرد معرکه‌گیر محسوب می‌گردد.
اگر فردی دائماً تلاش کند تا بیاموزد، دانایی او افزایش پیدا می‌کند؛ بنابراین از معرکه گرفتن در جهت منفی دور و کمتر وارد حاشیه می‌شود. یادگیری و معرکه‌گیری مانند دو کفه ترازو است؛ هرقدر سطح یادگیری، دانش و معرفت انسان بالاتر برود معرکه‌‌گیری پایین‌تر می‌آید. معرکه‌‌گیری باعث می‌گردد حواس و تمرکز ما از آموزش دور شود؛ همچنین نیرو و انرژی ما را ضعیف می‌کند.
کنگره۶۰ یک دانشگاه برای یادگیری و آموزش است. یادگیری یعنی؛ کسب دانش، ایجاد تغییر در عواطف و رفتار به‌وسیله دانش است آموزش، بدون یادگیری امکان پذیر نمی‌باشد؛ بلکه توانایی تفکر در آموزش را از افراد سلب می‌نماید. آموزش و یادگیری رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ چراکه در کنگره۶۰ اگر به یادگیری و‌ خدمت نپردازیم از مسیر خارج و وارد ضد‌ارزش‌ها و حاشیه‌ خواهیم شد. معرکه‌‌گیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت و شکست خوردن در شخص به وجود می‌آید.
اصلی ترین و حائز اهمیت‌ترین مسئله برای مقابله با معرکه‌گیری، پذیرفتن آن مسئله است؛ زمانی‌که انسان اشتباهات خود را بپذیرد به راحتی از مسیر معرکه‌گیری عبور می‌کند؛ اما اگر جایگاه خود را بالاتر از آن چیزی که هست تصور نماید، با منیت وارد معرکه‌گیری می‌شود و در آن لحظه استعداد و توانایی‌هایش علیه او حرکت کرده و او را در مسیر اشتباه قرار می‌دهد.
افراد در کنگره به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ بازیگر و تماشاچی؛ افراد تماشاچی‌ اشخاصی هستند که مثل یک مهمان می‌آیند و می‌روند، خدمت نمی‌کنند و درست یک مصرف‌کننده بی‌مصرف هستند، این افراد به مرور زمان خسته و از تمام مسائل و امور ایراد می‌گیرند و وارد حاشیه می‌گردند. دسته دیگر بازیگرانی هستند که به دنبال خدمت کردن و آموزش‌اند. معرکه‌گیری، ما را به سمت ضدارزش‌ها می‌برد و انسان را از عمل سالم باز می‌دارد.
زمانی‌که وارد معرکه‌گیری می‌شویم یادگیری اتفاق نمی‌افتد، نکته مهم و قابل توجه این است که رشد و یادگیری در شخص متوقف می‌شود پس اگر شخص به دنبال آموزش و یادگیری باشد باید علت را جست و جو کند که پی بردن به این موضوع بسیار اهمیت دارد. در پایان باید گفت: معرکه‌‌گیری و یادگیری یک رابطه تضاد است.

نویسنده و رابط خبری: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر آیسان (لژیون نهم)
ارسال: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا