English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری به‌صورت مرحله‌به‌مرحله آغاز می‌شود

معرکه‌گیری به‌صورت مرحله‌به‌مرحله آغاز می‌شود

یادگیری و آموختن فقط برای درس و مشق، امتحان و وادی‌ها نیست؛ زندگی خودش تماماً یادگیری است. فرضیه‌ی خلقت انسان و خلقت موجودات، همه بر پایه و اصول یادگیری فراهم شده است. اگر دقت کنیم، می‌بینیم که ما هر روز در حال یادگیری هستیم.

معرکه‌گیری یعنی بساطی پهن شود و یک سری از افراد دور این بساط جمع شوند. در زمان قدیم، درویشان، مارگیرها و پهلوانانی بودند که در کنار هم جمع می‌شدند و کارهایی از قبیل حقه‌بازی، تردستی، مارگیری و رمالی انجام می‌دادند. به این عمل معرکه‌گیری می‌گفتند و به این وسیله پولی از مردم دریافت می‌کردند. بعضی ایستگاه‌های رادیویی موقع پخش برنامه‌ی خود، روی آن پارازیت می‌فرستند و این برای آن است که صدای رادیو و تلویزیون به جایی نرسد. این عمل در انسان مانند عمل معرکه‌گیری می‌باشد.

جبهه‌گرفتن در مورد موضوعی و عوض کردن آن موضوع، تبدیل به معرکه‌گیری می‌شود؛ یعنی به جای اینکه آموزش داده شود و ادب و نزاکت انتقال پیدا کند، بهانه‌گیری صورت می‌گیرد. این قضیه در خانواده‌ها هم وجود دارد؛ از بچه، همسر، صاحب‌خانه، دوستان و… شروع می‌شود. زمانی که در تعادل نیستند، به جای آموزش و توضیحات منطقی، به نق‌زدن و معرکه‌گیری اقدام می‌کنند.

اما معرکه‌گیری چگونه به وجود می‌آید و عناصر آن چیست؟ این عمل در اثر کمبود دانش، حسادت، خودخواهی و منیت در انسان به وجود می‌آید و باعث می‌شود در کار یا اهدافش شکست بخورد و ناکام بماند. از دیگران عقب می‌افتد و بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد. وقتی که شکست خورد و در دو راهی قرار گرفت، یا از شکست و ناکامی‌اش درس می‌گیرد و به اشتباهات گذشته پی می‌برد و سعی دارد آن‌ها را برطرف کند (در اینجا تاریکی‌ها را تجربه می‌کند تا به روشنایی‌ها برسد) یا اینکه بعد از شکست، شروع به معرکه‌گیری می‌کند. در اصطلاح، از عمل سالم خارج می‌شود و در جهل خودش فرو می‌رود و پافشاری و ایستادگی می‌کند.

معرکه‌گیری به‌صورت مرحله‌به‌مرحله و پله‌پله آغاز می‌شود. یعنی یک فرد از یک پچ‌پچ شروع می‌کند، بعد با افرادی که مساعد هستند درد دل می‌کند و با تلفن‌زدن و روابط عمومی برقرارکردن، شروع به یارگیری می‌کند. در تمام این مراحل، صورت حق‌به‌جانب به خود می‌گیرد و خودش را قربانی و مظلوم قلمداد می‌کند و دیگران را متجاوز و توطئه‌گر می‌داند. در واقع شخص معرکه‌گیر خطاهای خود را پنهان می‌کند. کسی که معرکه‌گیری می‌کند، دیگران را به مسلخ می‌برد و در این فرآیند، خودش در آخر قربانی می‌شود.

در این معرکه‌گیری اگر بقیه افراد، ساکنین آبادی باشند، جلوی خرابی را می‌گیرند؛ اما اگر ساکنین هوشیار نباشند، همراه شخص معرکه‌گیر قربانی می‌شوند. معرکه‌گیری در تمام سیستم‌ها وجود دارد؛ ممکن است در یک مجلس باشد، یا در یک دانشگاه بین استاد و دانشجو، در یک خانواده با یکی از اعضای خانواده، در یک اداره یا حتی در کاخ ریاست جمهوری. در هر کجا امکان‌پذیر است.

یکی از مسائلی که در کنگره باعث جلوگیری از معرکه‌گیری شده است، وجود لژیون و آموزش جهان‌بینی و بالا بردن اطلاعات و دانش اعضاست. دیده‌بان مسافر علی در مطلبی در این باب عنوان کرده‌اند: «فلسفه‌ی وجودی ما در کنگره۶۰ درمان و رهایی از اعتیاد است و برای این امر شدیداً به یادگیری و آموزش نیاز داریم. اینجا جای یادگیری و آموزش است. از یک تازه‌وارد گرفته تا مسافر سفر اول و سفر دوم، کمک‌راهنما، مرزبان، ایجنت، اسیستانت، دیده‌بانان، نگهبانان و همه در حال آموزش و یادگیری هستند. همه برای خدمت و آموزش پا به حیات نهاده‌ایم؛ ابتدا آموزش، سپس خدمت را درست انجام دهیم.»

در کنگره اگر کسی در حال یادگیری و خدمت نباشد، از مسیر خارج می‌شود و در مسائل منفی و حاشیه‌ای وارد می‌گردد. این افراد به‌صورت خودکار جذب مسائل منفی و حاشیه‌ای می‌شوند، دیگران را نقد و بررسی می‌کنند و در نهایت معرکه می‌گیرند. قدر مسلم، رابطه‌ای که بین یادگیری و معرکه‌گیری می‌توان برقرار کرد این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم، به سمت معرکه‌گیری کشیده می‌شویم.

معرکه‌گیری، نق‌زدن و حاشیه، همه تجلی نادانی، جهل و ناآگاهی انسان‌ها هستند. زمانی که انسان جایگاه خودش را بالاتر از آن چیزی که هست تصور کند، با منیت وارد میدان معرکه می‌شود. در سی‌دی منیت یاد می‌گیریم که یکی از اضلاع مثلث جهالت، منیت است؛ منیتی که تنفر، حسادت، کینه و خشم را به وجود می‌آورد و باعث می‌شود از آموزش‌گرفتن دور شود، زیرا خود را بالاتر از دیگران تصور می‌کند. چنین انسانی فکر می‌کند همه‌چیز را می‌داند و سرشار از علم و آگاهی است.

شخصی که منیت دارد دچار قیاس می‌شود و قیاس، حسادت را در پی دارد. رهجویی که منیت دارد، اگر راهنما صحبتی را با او در میان بگذارد، آن را نمی‌پذیرد و وارد فاز معرکه‌گیری می‌شود. آموزش نگرفتن، قیاس و حسادت باعث عدم یادگیری می‌شوند و در نتیجه، معرکه‌گیری را به دنبال دارند. معرکه‌گیری و یادگیری رابطه‌ای متضاد دارند و جزو اضداد هستند.

انسان زمانی که وارد معرکه‌گیری می‌شود، در او یادگیری اتفاق نمی‌افتد و ذره‌ذره فرآیند آموزش و درمان در او متوقف می‌شود و شخص سیر نزولی پیدا می‌کند. در واقع یادگیری و آموزش‌گرفتن یک هنر است. انسانی که همیشه تشنه‌ی یادگیری باشد و آماده‌ی پذیرش دانش جدید و آموختن، وقت خود را برای معرکه‌گیری و دوری از هدفش تلف نمی‌کند.

منابع: سی‌دی «رابطه‌ی معرکه‌گیری و یادگیری»، سی‌دی «عناصر معرکه‌گیری»، سی‌دی «منیت استاد امین»، سخنان دیده‌بان مسافر علی

نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر ترانه (لژیون سوم) نگهبان‌سایت
همسفران نمایندگی اِرم کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .