معرکه‌گیری انسان را به حاشیه می‌برد

چهارمین جلسه از دورهٔ اول کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرهٔ ۶۰ ویژهٔ مسافران و همسفران نمایندگی بندر گناوه، با استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر احمدرضا، با دستور جلسهٔ «یادگیری و معرکه‌گیری»، روز شنبه ۱ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد. 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، حسین هستم، یک مسافر. خدا را شکر می‌کنم به خاطر نعمت سلامتی و همچنین از آقای مهندس و خانواده محترمشان به خاطر نعمت کنگره سپاسگزارم.

دستور جلسه امروز یادگیری و معرکه‌گیری است. یادگیری فرآیندی است که در طول زندگی ادامه دارد. برای مثال، ما مدرسه و دانشگاه رفته‌ایم، اما شاید خیلی از یادگیری‌ها برای ما عملی نشدند. در طول زندگی و تعامل با دیگران، آموزش‌هایی که در کنگره دریافت می‌کنیم، همراه با تجربه‌ای که داریم و حسش می‌کنیم، انرژی بیشتری به ما می‌دهند.
چرا که اینجا مکانی است که از تجربیات، قانونی وضع می‌شود و آموزش داده می‌شود تا ما روز به روز زندگی سالم‌تری داشته باشیم.

نقطه مقابل یادگیری معمولاً معرکه‌گیری است. معرکه‌گیری نوعی نمایش است که فرد به خاطر به دست آوردن پول یا جلب توجه یا سرگرمی انجام می‌دهد. مثلاً قبلاً مارگیرهایی می‌آمدند و داستانی اجرا می‌کردند تا جلب توجه کنند. یادگیری معمولاً مسیر پیشرفته‌ای دارد و معرکه‌گیری دقیقاً نقطه مقابل آموزش و پیشرفت است.
مثلاً دیروز یک شیفت کاری سخت داشتم و اگر من تغییر نکرده بودم و آموزش ندیده بودم، می‌توانستم یک معرکه با آن بگیرم. اما آموزش‌های کنگره باعث شد که مسیر را برای خودم باز کنم و از سهل‌انگاری و سوءاستفاده‌ها جلوگیری کنم.
تجربه‌ای که دیشب کسب کردم، شاید در طول سی سال خدمتم کمتر کسب کرده بودم. قبلاً از این موارد سوءاستفاده می‌کردم و معرکه می‌گرفتم که جلوی پیشرفتم را می‌گرفت.

در کنگره 60، معرکه‌گیری به عنوان دستور جلسه قرار داده شده تا ما راحت‌تر آموزش‌ها را یاد بگیریم و بپذیریم. مثلاً یک مسافر سفر اولی که سی سال اعتیاد دارد و فکر می‌کند خیلی راجع به اعتیاد می‌داند، ممکن است گاردی بگیرد و جلو پیشرفت و آموزش را بگیرد. اگر آمده که چیزی را یاد بگیرد، باید این گارد را کنار بگذارد و تسلیم یادگیری شود.

معرکه‌گیری معمولاً انسان را به حاشیه می‌برد و نمی‌گذارد که انرژی بگیریم. اگر راجع به هر آموزشی گارد بگیریم و بخواهیم معرکه‌ای بگیریم، این انرژی که باید از یادگیری بگیریم، دریافت نمی‌شود. وقتی ما در مسیر یادگیری قرار می‌گیریم، باید بین یادگیری و معرکه‌گیری یکی را انتخاب کنیم. اگر واقعاً می‌خواهیم چیزی یاد بگیریم، باید از خودمان نظر ندهیم و قبول کنیم. راهنما یک مطلب آموزشی را به ما می‌گوید که شاید برای ما تازگی داشته باشد. اگر گارد بگیریم و بخواهیم مطلب خودمان را ادا کنیم، از واقعیت دور می‌شویم و فرصت آموزش را از خود می‌گیریم.

در کنگره یاد گرفتم که سعی کنم معرکه‌گیری نکنم و بتوانم پیشرفت کنم. اگر بخواهم تغییر درونم ایجاد شود، باید دنبال درمان در کنگره باشم و تغییر درونم را بپذیرم. اگر بخواهم معرکه‌گیری کنم، از این تغییر دور می‌شوم و همه‌اش دنبال هیاهو و بهانه‌تراشی می‌شوم. نمی‌توانم یادگیری را خوب اعمال کنم و از کارهایی که انجام می‌دهم نتیجه بگیرم. یادگیری معمولاً با تجربه و آموزش همراه است و در نهایت باید به عمل درآید.

کنگره 60 یک مکان آموزشی و جای امنی است که ما بتوانیم هر آنچه یاد می‌گیریم را به عمل درآوریم و نتیجه بگیریم. روزی که برای دریافت شال راهنمایی، رفته بودیم، آقای ترابخانی به من گفت که خیلی خوش‌شانس هستم. گفتم چرا؟ گفت یک شعبه مدت‌ها صبر کرده که شما امروز شالت را بگیری و فردا بروی لژیون بزنی و از این فرصت استفاده کنی. این شانس درب خانه هر کسی را نمی‌زند.
این در ذهنم آمد که واقعاً تازه‌واردی که امروز وارد این جلسه می‌شود، حالا جلسه اول یا دوم یا سوم هست، شانس در خانه‌اش را زده است و خداوند خواسته که این مسیر را جلوی پای تو بگذارد تا بتوانی بیایی و جزو اولین‌ها باشی و استفاده کنی! ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

نگارش: مسافر احمدرضا
ویراستار: مسافر غلامعلی
عکس و ارسال: مسافر اسماعیل