سلام دوستان زینب هستم یک همسفر
رابطه یادگیری با معرکهگیری. فراگیری فقط برای مشق و امتحان نیست. زندگی یعنی یادگیری؛ خلقت بر پایه یادگیری بنا شده و در همه زمینهها وجود دارد و فضای آن وسیع است. ما هر روز در حال یادگیری هستیم؛ اما معرکهگیری بساطی است که پهن میشود و دیگران گرد آن جمع میشوند. وقتی موضوع را عوض میکنیم؛ یعنی معرکه میگیریم بهجای پاسخدادن، پارازیت میاندازیم و این میشود معرکهگرفتن. بهجای معذرتخواستن دعوا میکنیم و دیگران را مقصر میدانیم.
بهجای یادگرفتن و رعایتکردن، بهانهآوردن را جایگزین کنیم. در جواب سؤال، معرکه میگیریم. در کنگره هم این مسائل را داریم؛ چرا که رهجویی وقتی به درمان نمیرسد، راهنما و کنگره را مقصر میداند و شروع به سرزنش و معرکهگیری میکند. برای پنهانکردن خطای خودش و بگوید من مشکلی ندارم، مقصر دیگران هستند.
سلام دوستان عصمت هستم همسفر علی
رابطه یادگیری با معرکهگیری. ما با آموزش گرفتن میتوانیم خیلی از چیزها را در زندگی یاد بگیریم. هر روز ما یک چیز جدیدی را تجربه میکنیم با کسب تجربه میتوانیم یادگیری خودمان را افزایش دهیم. باتجربه و آموزش گرفتن میتوانیم کارهایمان را بهتر انجام دهیم، هر چه بیشتر آموزش ببینیم یادگیری هم بهتر خواهد بود. ما همیشه باید به دنبال یادگیری باشیم تا بتوانیم علم و دانش خود را افزایش دهیم.
در قدیم پهلوان در میدان شهر با انجامدادن کارهای مختلف مردم را سرگرم میکرد و از این کار درآمدی کسب میکرد به این کار، معرکهگیری میگفتند. امروزه وقتی کسی در انجامدادن کارهای خود سهلانگاری میکند و به وظیفه خود درست عمل نمیکند مسئولیت کار خودش را نمیپذیرد و بهجای پاسخدادن و بر عهده گرفتن اشتباه خودش شروع به معرکهگیری میکند؛ چون آموزش لازم را ندیده و هنوز به آن مرحله نرسیده که بتواند مسئولیت کار خودش را بپذیرد.
سلام دوستان عالیه هستم یک همسفر
دستور جلسهای که قرار است در ارتباط با آن مشارکتی داشته باشیم رابطه یادگیری و معرکهگیری است. معنی واژه یادگیری در کنگره ۶۰ به مسئلهآموزش و به دنبال آن به دانایی برمیگردد. به نظر من یادگیری یعنی فرد در هر لحظه و مکانی به دنبال بالابردن دانایی خودش باشد و سه ضلع مثلث دانایی که تفکر و تجربه و آموزش است را به تعادل برساند و از هر پیش آمدی فقط به دنبال آموزش باشد به مسائل اطراف آن توجه نداشته باشد.
یادگیری یعنی مسائل را یادگرفتن، از مسائل آموزش گرفتن و تجربهکردن است. اگر بخواهیم مفهوم معرکهگیری را بیان کنیم دقیقاً میتوان گفت که نقطه مقابل مفهوم یادگیری است و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسان برمیگردد. معرکهگیری یعنی وجود سه صفت ترس، منیت و ناامیدی در انسان است. فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود مزیتش نمیتواند اشتباهات خودش را بپذیرد، میترسد که دیگران آن را مقصر بدانند و از خواستههایش دور شود و همیشه در حاشیه است.
گاهی ناامید و نق میزند؛ اما فردی که خود را با یادگرفتن عجین کند و همیشه در پی آموزش باشد، صفت دانایی که مهمترین مقوله در یادگیری است را بالا ببرد میتواند از معرکهگرفتن دور باشد و کمتر نق بزند و در حاشیه باشد. هر چه از یادگیری فاصله بگیرد به سمت معرکهگیری میرود و در دنیای پر از کینه و ترس خودش فرومیرود.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
دستور جلسه یادگیری و معرکهگیری. یکی از دستور جلسات بسیار مهم است، رابطه دو موضوعی که با هم متضاد هستند. اصولاً یادگیری از آموزش گرفتن میآید. همانطور که میدانید از زمانی که پا به هستی گذاشتهایم در حال آموزش هستیم و تا پایان خلقت ادامه دارد. اینگونه نیست که بگوییم من همه چیز را میدانم و دیگر نیاز به آموزش ندارم؛ اما در تمام لحظههای زندگی خود باید آموزش ببینیم و مطالبی را که دریافت میکنیم به دیگران انتقال دهیم.
من اگر از آموزش عقب بمانم قطعاً در تاریکی درون خود غوطهور میشوم. دچار منیت، حسادت و حقارت شده و همین امر باعث میشود که دچار ضدارزشی و معرکهگیری شوم. ابتدا در ذهن من آغاز شده و کمکم به بیرون تراوش میکند. در زندگی تکتک ما موضوع معرکهگیری زیاد اتفاق افتاده بهخاطر چیزهای ساده که بهراحتی میتوانستیم آن را حل کنیم؛ اما کار به جاهای باریک کشیده شده تااندازهای که ممکن است یک زندگی به هم بریزد.
اگر من همسفر بهموقع غذا درست نکنم زمانی که مسافرم به خانه میآید و غذایی نداشته باشم دلیلش را میپرسد و شروع به بهانهجویی میکنم و کمکم معرکهگیری راه میاندازم که بیمسئولیتی خودم را بپوشانم. در جامعه امروزی بیشترین معرکهگیریها در فضای مجازی رخ میدهد؛ چون گاهی اوقات من ظرفیت حضور در گروه سیاسی و یا غیره را ندارم و یا چون اطلاعات کافی را ندارم با هر پیامی ممکن است شروع به معرکهگیری کنم.
آقای مهندس در سیدی معرکهگیری گفتهاند: «کسی که آموزش لازم را نگرفته شروع به نقزدن و معرکهگیری میکند، طلبکار است». اگر در خانواده میبینید کسی تعادل ندارد با هر چیز کوچکی شروع به حرفزدن میکند. اینجا مشکلی است که تحت عنوان معرکهگیری مورداستفاده قرار میگیرد. اگر در مسیر آموزش، درون ما هیچگونه تغییراتی صورت نگیرد قطعاً انسان به حاشیه کشیده میشود؛ پس لازم است تکتک ما تغییرات را در درون خود به وجود بیاوریم و راه آموزش را در پیش بگیریم و از معرکهگیری بهدور باشیم.
سلام دوستان افسانه هستم همسفر وحید
مقولهای داریم به اسم یادگیری؛ یادگیری فقط درس و مدرسه، لژیون و وادیها نیست؛ بلکه زندگی، خودش اصولاً یادگیری است؛ یعنی اصلاً فرضیه خلقت انسان و خلقت موجودات همه بر پایه اصول یادگیری فراهم شده است. مثل یادگیری انواع ورزشها، انواع زبانهای خارجی، یادگیری انواع برخوردها با دیگران یا ایجاد ارتباطات صمیمانه و... فضای یادگیری بسیار وسیع است؛ حتی اکنون اگر طالب یادگیری نبودیم در کنگره نبودیم تا به علم خود اضافه کنیم.
مورد دیگری داریم به اسم معرکهگیری. معرکهگیری یعنی اینکه انسان بساطی را پهن کند و یکسری آدم را دور خودش جمع کند. این عوضکردن موضوع و موضوع را تبدیل به چیز دیگری کردن معرکهگیری میشود. آن که شخص سؤال یا خطا را با معرکهگیری انجام میدهد. در کنگره هم کسی که درست آموزش گرفته باشد و درست سفرکرده باشد و به درمان رسیده باشد حرفی بر علیه کنگره نمیزند؛ ولی کسی که خطا و لغزش کرده باشد برای پوشش کار خود از کنگره، راهنما و...ایراد میگیرد یا به عبارتی معرکهگیری میکند.
این کارها را میکند که بگوید: «من مشکلی ندارم؛ ولی حالا که لغزش کردم تقصیر کنگره است، تقصیر راهنما و مرزبان و...است»؛چون پاکی و رهایی یک گوهر گرانبها است و به این راحتی نصیب هرکس نمیشود.
رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
212