همسفر لیلا (ح)؛
در ابتدا از خداوند سپاسگزارم که اذن ورود به کنگره۶۰ را برای من صادر کرد تا از لحظه به لحظه و خط به خط آموزشهای این مکان مقدس استفاده کنم. یکی از بزرگترین و کاربردیترین دستور جلسهها یادگیری و معرکهگیری است، زندگی من به ۲ قسمت زندگی قبل از کنگره و زندگی بعد از آن تقسیم میشود. در این مکان امن دانستم چرا وارد معرکهگیری میشدم! فهمیدم آگاهی، دانایی و علم لازم را نداشتم و فقط در سیاه چالههای اعتیاد گیر کرده بودم و در آن مرداب نادانی که برای خود ساخته بودم دست و پا میزدم، آرام و قرار نداشتم، چنگ به هر جایی میزدم تا شاید کسی کمک کند.
همیشه برای من سوال بود چرا نمیتوانم با مسافر خود با آرامش سخن بگویم! اکنون متوجه این امر مهم شدم؛ چون هر ۲ در تاریکی بودیم و این معرکهگیری شاید فقط یکی از حالتهای کمک خواستن بود؛ ولی درون پر از آشوب من تبدیل به دعوا و معرکهگیری میشد؛ اما باید دانست انسان از روزی که پا به جهان هستی میگذارد بهطور مداوم در حال یادگیری است تا روزی که به جهان بعدی برود و باید تمام تلاش خود را برای آموزش گرفتن انجام دهد.
همسفر مریم؛
همواره انسان نیاز به آموزش دارد و این موضوع بدون مربی و استاد امکانپذیر نیست. من باید بدانم که در هر عرصهای از جامعه چه در کنگره۶۰ یا جاهای دیگر که قرار میگیرم؛ باید وظایف خود را بدانم و به آنها عمل کنم. وقتی در این مکان امن آموزش میبینم یادگیری و عمل کردن به آن آموزشها خیلی مهم است؛ اگر کوتاهی کرده و به جای این که اشتباه خود را اصلاح کنم شروع به معرکهگیری و نقزدن کنم یا از آموزشها ایراد بگیرم در واقع از همه بیشتر به خود ضرر و آسیب میزنم.
وقتی انسان در کنگره یا هر جای دیگر آموزش میبیند؛ اما آن را جدی نمیگیرد، عمل نمیکند یا میخواهد کاری کند که این اشتباه خود را توجیه کند و بهانه بگیرد تا به دیگران ثابت کند که مقصر خود او نیست؛ بلکه مقصر آموزشها یا استاد او است معرکهگیری میکند؛ پس نتیجه میگیرم که باید حواس من به بهانهها و داستانهای واهی که خود برای توجیه اشتباهاتم میبافم باشد تا به جای انجام این کار کوشش برای یادگیری کنم و مشکل خویش را از ریشه حل کنم.
همسفر خدیجه؛
من قبل از ورود به کنگره۶۰ معرکهگیری زیادی انجام میدادم؛ مثلاً میدانستم نقطه ضعف مسافر من چیست؛ ولی سوءاستفاده میکردم و اصلاً متوجه نبودم مسافرم چه میگوید! به او میگفتم تو اشتباه میکنی، مصرفکننده بودنش را به رخ میکشیدم و شهامت این را نداشتم تا مشکلات خود را بپذیرم و به آنها رسیدگی کنم. گاهی اوقات موضوعی با یک عذرخواهی ساده حل میشد؛ ولی آن قدر ادامه میدادم تا جایی که نباید میرسید. از وقتی به کنگره آمدهام این مشکلات کمتر شده و بعد از مدتی پی بردم این مکان مقدس مهد یادگیری و آموزش برای همگان است.
از تازهوارد و سفر اولی گرفته تا سفر دومی، راهنما و ایجنت همه اگر آموزش نباشد از مسیر خارج میشوند، وارد مسائل منفی و حاشیهای میشوند و معرکهگیری میکنند. معرکهگیری یعنی: دور شدن از آموزش، فراگیری علم و دانش یا به زبان سادهتر بالا بردن آگاهی هر شخص. معرکهگیری از روی جهل، نبود دانایی و آگاهی خود شخص اتفاق میافتد؛ باید حواس من باشد در اموری که به من مربوط نیست دخالت نکنم که باعث مشکلات بیشتر در زندگی روزمره و مسیر سفرم در کنگره شود. نیروی منفی به زیباترین شکل ممکن وارد جسم و روان انسان میشود و در جهل همه انسانها وجود دارد.
نویسنده: همسفر لیلا (ح)، همسفر مریم و همسفر خدیجه رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون تغذیه)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون تغذیه)
ارسال: همسفر الهام رهجو راهنما همسفر سحر (لژیون چهارم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
95