وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود. بدون تفکر هر آنچه هست رو به زوال میرود. تفکر یک حرکت ذهنی و درونی است؛ یعنی متمرکز شدن روی یک موضوع و حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر. ساختار یعنی ساختمان؛ هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم یک ساختار دارد. در این وادی میخواهیم بدانیم چگونه همه چیز خلق میشود. هر چیزی که بخواهد به وجود بیاید، اول به یک تفکر نیاز دارد. از صندلی گرفته تا میز یا ضبط صوت، همه پشتشان یک فکر بوده؛ که اگر آن فکر نبود، آن چیز هم به وجود نمیآمد. چه در مسائل جزئی و چه کلی، همه انسانها برای به وجود آمدن باید تفکر کنند و نیروی القا، احیا و تحرک هم وجود دارد.
نیروی القا یعنی نیرویی که از بیرون به ما وارد میشود. اگر تفکر ما مثبت باشد، القای مثبت و اگر تفکرمان منفی باشد، القای منفی دریافت میکنیم. یک آدم مثبت اگر کنار ما باشد، حتی بدون صحبت کردن به ما حال خوب القا میکند و یک انسان حال خراب میتواند حال ما را خراب کند.
نیروی احیا یعنی ساخته شدن و حیات دادن؛ نیرویی که میسازد و زندگی میدهد. مثلا وقتی یک کارخانه خراب را درست میکنیم، میگوییم احیا شده است. بدن انسان هم تا زمانی که زنده است، خودش را میسازد و احیا میکند.
نیروی تحرک هم نیرویی است که ما را به حرکت درمیآورد. برای به وجود آمدن ساختارها، اول صفحه سفید نقاشی است و بعد استاد قلم را برمیدارد و شروع به کشیدن تصویر میکند؛ ممکن است تصویر زیبا باشد یا زشت، بستگی به تفکر استاد دارد. بعضی انسانها هم برای خودشان تابلویی میکشند مثل: «من آدم بدبختی هستم، مریضام، درست نمیشوم و از دست رفتهام…» و همینطور ناامیدی را برای خودشان نقاشی میکنند. اما ما باید با تفکر مسیر را روشن کنیم.
ما چه دانسته چه ندانسته مشکلی داریم. نباید فکر کنیم چرا این مشکل پیش آمده؛ باید فکر کنیم چطور میشود مشکل را حل کرد. مشکل ما ممکن است روحی، روانی، جسمی، ارثی یا هر چیز دیگری باشد؛ اما باید دنبال راهحل باشیم. در این وادی قرار نیست امروز یا فردا همه مشکلاتمان را حل کنیم، چون بعضیها میخواهند یک روزه مشکلات را حل کنند و بارها این کار را کردهاند و شکست خوردهاند.
گاهی فکر میکنیم همیشه تفکر داشتهایم؛ اما وقتی مشکلات زیاد میشود، میفهمیم در واقع تفکر نکردهایم و زندگیمان را بدون فکر یا فقط با حس جلو بردهایم. ممکن است چیزهایی را از دست داده باشیم یا آرامش کافی نداشته باشیم و همین باعث حرکت ما به سمت زوال میشود.
در این وادی باید نقشهای ترسیم کنیم تا مشکلاتمان را با آرامش حل کنیم و نتیجه بگیریم. تفکر باید واقعبینانه باشد، چون فقط با اراده نمیتوان همه مشکلات را حل کرد. اراده یکی از پارامترهاست؛ باید قدرت بدنی، هدف، تمرین، مهارت و انگیزه هم داشته باشیم. اگر درست نمیتوانیم فکر کنیم، میتوانیم از دیگران مشورت بگیریم، اما تصمیم نهایی باید با خودمان باشد تا اعتمادبهنفس شکل بگیرد.
در نهایت باید بدانیم خلقت، سازمان و تشکیلات دقیقی است که یک نیروی مافوق بر آن نظارت دارد. شاید بعضی افراد ایمان به این موضوع نداشته باشند، اما اگر چشم دل را باز کنیم میتوانیم وجود آن نیرو را حس کنیم؛ نیرویی که میتواند در درمان و رهایی ما نقش مهمی داشته باشد. پاکترین انسانها نزدیکترین افراد به خداوند هستند و بهترین انسانها خدمتگزارترین انسانها هستند.
در پایان این وادی متوجه میشویم که اگر زندگی ما سامان دارد یا نابسامان است، نتیجه تفکری است که داشتهایم. انسان اندیشمند کمتر دچار مشکل میشود، چون عقلش قبل از زبانش کار میکند. ما همان هستیم که فکر میکنیم و تفاوت انسان با سایر موجودات همین قدرت تفکر است. با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر، هر چه هست رو به زوال میرود.
منبع: سیدی( وادی اول )
نویسنده: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر فرشته( لژیون سوم )
رابط خبری: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر فرشته( لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه( لژیون دوم )
همسفران نمایندگی اندیشه
- تعداد بازدید از این مطلب :
77