مفهوم یادگیری یعنی تغییری نسبتاً ماندگار در رفتار که با تمرین ایجاد شده باشد و به معنی کسب اطلاعات، دانش و مهارت است. یادگیری فرآیندی مداوم است که در کل دوران زندگی ادامه دارد و فقط به کلاس درس محدود نمیشود. یادگیری حفظ و نگهداری کردن دانشی است که کسب کردهایم. یادگیری یعنی سه مولفه مثلث دانایی (تفکر، تجربه، آموزش) را به تعادل برسانیم. ما زمانی میتوانیم بگوییم چیزی را یاد گرفتهایم که بتوانیم آن را کاربردی کنیم. کنگره روشهای مختلفی برای آموزش گرفتن مفاهیم و مطالب مختلف در اختیار ما قرار داده است از جمله؛ کتابها، جزوهها و سیدیها که هر کدام مطالب پرمحتوایی را در اختیار ما قرار میدهند. ما در کنگره کاربردی کردن آموزشها را یاد گرفتیم و باید آنها را در زندگی روزمره و حتی کوچکترین کارها استفاده کنیم در آن صورت میتوانیم بگوییم که آموزشها در ما اثر خوبی داشته است و در زندگی ما موثر بوده است.
وقتی که من به یک جایگاهی یا مقامی رسیدم این نیست که بگویم من دیگر به آموزش احتیاجی ندارم من خودم همه چیزی را میدانم نه اینطور نیست. ما انسانها تا روزی که زنده هستیم باید در حال آموزش گرفتن باشیم حتی از کوچکترین چیزها در طبیعت باید آموزش بگیریم. انسان موجودی است که همواره در حال آموزش گرفتن است آموزش میگیرد و بعد وارد تجربه میشود سپس آن را در قالب علم در اختیار دیگران قرار میدهد. در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر آیهای از کلام الله شریف آمده است: فلا اقتحم العقبه و ما ادراک ما العقبه فک رقبه؛ پس نگذشته است بر گذرگاه سخت چه چیز دانا کرد تو را که چیست گذرگاه سخت رهانیدن گردنی است (آزاد کردن انسانی) یعنی انسان باید خودش، خودش را به رهایی برساند؛ پس عبور از این گذرگاه سخت بدون داشتن علم و آگاهی غیرممکن است.
در کنگره۶۰ درمان اعتیاد یک علم است و هرکدام از ما برای رسیدن به درمان و رسیدن به حال خوب باید این علم را یاد بگیریم. مثلث جهالت که شامل منیت، ترس و ناامیدی است باعث عدم یادگیری در بعضی از انسانها میشود. مفهوم معرکه گرفتن یعنی آوردگاه، آوردگاه جایی است که در آنجا جنگ و درگیری میشود. در قدیم پهلوانها، درویشها و مارگیرها در محلههایی بساط پهن میکردند و آدمها را دور خود جمع میکردند و نمایش میدادند به اصطلاح برای آنها معرکه میگرفتند و به آن فردی که معرکه میگرفت معرکهگیر میگفتند.معرکهگیری دقیقا نقطهی مقابل یادگیری است؛ معرکهگیری در اثر کمبود دانش، منیت، حسادت و خودخواهی است. معرکهگیری یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن یعنی فراموش کردن هدف اصلی و جایگزین کردن آن با مسائل بیارزش و پوچ. وقتی انسان در مقابل مسئلهای حقیر باشد و از انسانهای دیگر عقب بماند کمکم خودش را از بقیه جدا میکند به اصلاح برای خودش یارجمع میکند و شروع به معرکهگیری میکند. کسی که معرکهگیری میکند هم خودش و هم دیگران را به مسلخ میبرد. در پیام لژیون سردار آمده که اگر بنایی آباد باشد اما ساکنان آن خراب باشند، آن بنا هم کمکم روبه خرابی و نابودی میرود اما ساکنان آباد، بناهای خراب و یا ویرانهها را هم میتوانند احیا نمایند.
نویسنده: همسفر راهنما زهره
رابط خبری: همسفر قدسی رهجو راهنما زهرا(لژیون یکم)
عکاس: همسفرانسیه رهجو راهنما زهرا (لژیون یکم)
ارسال : همسفر سولماز دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
75