از طریق محبت میشود به قلبها راه باز کرد ولی با زور و معرکهگیری به هیچ چیز مخصوصاً به قلب دیگر موجودات هستی نمیتوان دست پیدا کرد، انسان خود تعیین کننده است که دیگران چگونه با او برخورد کنند، کنگره۶۰ مکان امن و مقدسی است که دروازه ورود به نور و روشنایی است و افراد با خواسته قلبی خود وارد این مکان مقدس میشوند که از ظلمت و تاریکی به طرف نور و روشنایی حرکت کنند.
هر واژه در کنگره معنی خاص خود را دارد، مسافر: فرد معتاد و مصرفکنندهای هست که دیگر نمیخواهد مصرف کند و قصد درمان دارد و میخواهد به سمت نور حرکت کند، مرزبانها: مرز بین اعضا و مقررات را تعیین و حرمت و قوانین کنگره را اجرا میکنند، راهنما: نشان دهنده راه است، رهجو: یابنده راه از ظلمت به نور، از تاریکی به روشنایی، از ترس به شجاعت و از حقارت به سرفرازی حرکت میکند.
هرفرد که قصد درمان اعتیاد را دارد؛ باید برای رسیدن به درمان مصمم باشد، درمان اعتیاد و ترک اعتیاد دو مقوله مجزا از همدیگر هستند، روشی که در کنگره۶۰ انجام میشود در هیچ جای دیگر انجام نمیشود، رهجو برای رسیدن به درمان باید خواسته قوی داشته باشد و فرمانبردار و وظیفهشناس باشد و از همان ابتدا؛ باید ادب و نظم را در سرلوحه کار خویش قرار دهد، کنگره هدف نیست بلکه یک وسیله است که میتواند شخص خواستار رهایی را کمک کند.
جهانبینی ابزاری برای رسیدن به یک رهایی مطلوب در کنگره است شخصی که میخواهد در مسیر درمان قرار گیرد؛ باید سه ضلع جسم، روان و جهانبینی او به تعادل برسد، آقای مهندس میفرمایند: انسان که از دانش و آگاهی کمی برخوردار باشد و ضدارزشهایی مانند حسادت، خودخواهی، قیاس خود با دیگران را داشته باشد نمیتواند هیچ مشکلی را حل نماید و تعادل ندارد؛ بنابراین وارد مرحله معرکهگیری میشود.
هر فردی در مسیر زندگی خود دچار مشکلاتی میشود که به علت عدم آگاهی و دانش وارد مرحله معرکهگیری میشود و نیروهای منفی تقویت شده و انرژی شخص را تخلیه میکنند، معرکهگیری رابطه مستقیم با منیت دارد و شخصی که منیت داشته باشد حرف کسی را قبول نمیکند، اشتباه کار خود را نمیپذیرد به هیچ عنوان آموزشپذیر نیست، همیشه حق را به جانب خود میداند و دائم در درون خود جنگ و نبرد پا بر جا میباشد همیشه خود را تافته جدا بافته میداند، مرتب شکایت میکند و به آموزشها توجه نمیکند.
معرکهگیری تنها مختص سفراولیها نیست؛ حتی سفردومی، راهنما یا مرزبان هم ممکن است دچار منیت شود و به همین دلیل درگیر معرکهگیری شود، رهجو باید منظم و فرمان بردار باشد و نظم و انضباط را رعایت کند و سیدیها را مرتب بنویسد؛ زیرا اگر درست آموزش نگیرد وقت و انرژی خود را در مسیر ضدارزشها مانند تجسس در کار دیگران استفاده میکند و همیشه حال او خراب است و وارد مرحله معرکهگیری میشود.
معرکهگیری در صور آشکار و پنهان صورت میگیرد، ممکن است یک همسفر که حال خوبی نداشته باشد شاید در ظاهر به کار مسافر دخالتی نداشته باشد؛ اما در ذهن خود و در صور پنهان مرتب او را قضاوت و سرزنش میکند و دائم در ذهن خود جنگ و ستیز دارد و این میتواند آغاز یک ضدارزش بزرگ به نام معرکهگیری ذهنی باشد و بسیار مخربتر است، معرکهگیری و یادگیری رابطه متقابل با دانایی دارد.
مثلث دانایی شامل: تجربه، تفکر و آموزش است و در برابر آن مثل جهالت شامل: ترس، ناامیدی و منیت است، شخصی که منیت دارد آموزشپذیر نیست.
در کنگره۶۰ با آموزش صحیح و درک جهان بینی، سطح دانش و آگاهی ارتقاء پیدا میکند و باعث میشود از مسیر ضدارزشهایی مانند منیت و قیاس کردن دور شود و هرگز وارد مرحله معرکهگیری نگردد.
منبع: سیدی معرکهگیری، سیدی وظایف رهجو، سیدی زمان
نویسنده و ویرایش: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
عکس: همسفر فریناز رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
266