در کنگره ۶۰ بارها شنیدهایم که یادگیری فقط در شنیدن یا حفظ کردن خلاصه نمیشود. یادگیری یک جریان زنده است که باید در رفتار، گفتار و انتخابهای روزانه ما دیده شود؛ اما یکی از موانع جدی این فرایند «معرکهگیری» است، پدیدهای که آرام و پنهان وارد تفکر مصرفکننده میشود و اجازه نمیدهد آموزشها در ما جا بگیرد و به دانایی مؤثر تبدیل شود.
معرکهگیری در ظاهر شاید یک موضوع ساده باشد. حرفزدن زیاد، پرت کردن حواس دیگران، و گرفتن نقش قهرمان یا قربانی؛ اما در عمق خود، معرکهگیری تلاشی برای فرار از یادگیری واقعی است. فرد بهجای اینکه با مسئله روبهرو شود، آن را پشت شلوغ کاری، توجیهها، یا نمایشهای ظاهری مخفی میکند. درست مثل شاگردی که به جای گوش دادن و فهمیدن درس، سعی میکند با شلوغ کاری معلم را از ادامه کلاس منصرف کند.
در مسیر درمان اعتیاد، یادگیری یعنی «پذیرفتن مسئولیت». یعنی بپذیرم که حال خوب یا بد من به انتخابهایم وابسته است؛ نه به مواد، نه به شرایط، و نه به دیگران؛ اما زمانی که معرکه گیری وارد میدان میشود، این پذیرش از بین میرود. فرد با بستن چشمهایش روی حقیقت، دنبال مخاطب و تماشاچی میگردد تا ضعفهای خودش را پشت آنها پنهان کند.
نکته جالب این است: هر جا یادگیری واقعی شروع میشود، معرکه گیری خودبهخود خاموش میشود. چون ذهن و نفس انسان نمیتواند همزمان هم بهانه تراشی کند و هم رشد کند. مثل اتاقی که اگر چراغ دانش را روشن کنی، سایه نمایشهای پوچ از بین میرود.
در کنگره ۶۰ یاد میگیریم کنم ممنون معرکهگیری فقط یک رفتار بیرونی نیست؛ بلکه یک ساختار درونی است. ممکن است در ظاهر خیلی آرام باشیم،؛ اما در ذهنمان دهها بهانه برای حرکت نکردن بسازیم؛ این هم نوعی معرکه گیری پنهان است. در مقابل، یادگیری واقعی یعنی پیاده کردن آموزشها در کوچکترین جزئیات روزمره: وقتشناسی، احترام به راهنما، انجامدادن تکالیف، و جستوجوی حقیقت بهجای گرفتن توجه دیگران.
بهتدریج متوجه میشویم که معرکهگیری یک نیروی بازدارنده است و یادگیری یک نیروی پیشبرنده. هر بار که از معرکهگیری فاصله میگیریم، در واقع داریم به دانایی خودمان اضافه میکنیم. و هر بار که یک آموزش را در عمل اجرا میکنیم، نقطهتحمل ما بالاتر میرود، آرامشمان بیشتر میشود و وجودمان مستحکمتر.
در نهایت، رابطهی یادگیری و معرکهگیری رابطهی نور و تاریکی است. اگر چراغ یادگیری را روشن نگه داریم، نهتنها معرکهگیری محو میشود، بلکه مسیر درمان، محبت، و ساختن زندگی تازه برای ما هموارتر میشود. و این دقیقاً همان چیزی است که کنگره ۶۰ میخواهد: تبدیل شدن انسان به نسخهی بهترِ خودش، نه با حرف، بلکه با حرکت.
منبع:اپیکیشن دژاکام
نویسنده: راهنما مسافر شهرام
تنظیم وارسال: مسافر علی
نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
203