English Version
This Site Is Available In English

مسیر درست آگاهی و یادگیری

مسیر درست آگاهی و یادگیری

یادگیری چیست و چطور اتفاق خواهد افتاد؟ یادگیری یعنی من بدانم در مورد موارد خاصی نیاز به آموزش دارم؛ چون خودم به‌ تنهایی تجربه و دانشی در مورد آن موضوع خاص ندارم. پس باید با تمام وجود بپذیرم که من نمی‌دانم. حالا می‌توانم بستر را فراهم کنم تا یادگرفتن شکل بگیرد؛ در جست‌وجوی معلم و استاد باشم تا در آن مورد خاص شروع به فراگرفتن دانش و تجربه مربی خود کنم. یعنی همان مثلث دانایی را در عمق وجودم ایجاد کنم، تفکر خود را در جهتی که می‌خواهم در موردش یاد بگیرم رشد دهم و از سوق‌ دادن تفکر به مسائل دیگر دوری کنم و وارد تجسس و حواشی نشوم.

آموزش مطالب درست از استاد آگاه را در آن زمینه با دل و جان فرا بگیرم. از تجربه‌های مفید افرادی که در مورد مطلب خاص دارای بینشی هستند استفاده کنم. حال که در مسیر درست یادگیری قرار گرفتم و در وجود خود بستر را فراهم کردم، با تلاش‌های مستمر و تکرار حتماً دریافت‌های زیادی خواهم داشت.

اما اگر ترس‌های نشدن‌ها، کم بودن‌ها و منیت‌ها که چرا این شخص؟ یا چرا این شرایط؟ و ناامیدی‌های به‌انجام‌نرسیدن‌ها و زود دلسرد شدن، سراغ من بیایند و مرا از مسیر منحرف کنند، قطعاً دچار حواشی شده و معرکه‌گیری حاصل از این ترس، منیت و ناامیدی‌ها در وجودم قلیان می‌کندو من را هم‌سو و هم‌حس با افرادی از این دست می‌کند.

آبی که از مسیر اصلی خود منحرف شده باشد و راه برگشتی نداشته باشد، قطعاً به اقیانوس نخواهد رسید و خشک خواهد شد. من هم که دچار معرکه‌گیری شده‌ام، با اتلاف انرژی‌هایم از مسیر دورتر و دورتر خواهم شد و به جایی می‌رسم که هیچ تعلق خاطری نسبت به محیط آموزش حس نمی‌کنم و به‌ کل حذف خواهم شد.

اگر در مسیر آموزش، لحظه‌ای در تصورم به این نتیجه برسم که مربی من کمتر از من آگاهی دارد، یا یک‌سری مسائل برایم از هدف اصلی پررنگ‌تر شوند و اولویت‌هایم بدون تفکر تغییر کنند، باید مراقب باشم؛ چون مسیر معرکه‌گیری برایم هموار شده و باید در عملکرد خود بازنگری کنم.

به‌ قول فرمایش آقای مهندس:«از این هستی بی‌کران و عظیم، اگر تمام کتاب‌های موجود در زمینه‌های مختلف را مطالعه کنم و در جریان تمام مقالات علمی و فلسفی باشم و درک عمقی داشته باشم و زمان نامحدود برای مطالعه داشته باشم، همه‌ این منابع تازه کمتر از پنج درصد از این عالم را شناخته‌ام و نود و پنج درصد دیگر می‌ماند که در موردش هیچ نمی‌دانم و منابعی هم برای رجوع به آن‌ها وجود ندارد». پس خیال باطلی است که لحظه‌ای دچار این تردید شوم که من می‌دانم.

اگر در لحظه زندگی کنم و خود را از دانستن‌های خیالی خالی کنم، آن‌زمان تمام هستی آموزگار من خواهد شد. هر آنچه می‌بینم و می‌شنوم و در مسیر یادگیری آن قدم برمی‌دارم، همه و همه به من خواهند آموخت. حس‌های من باز می‌شود، بهتر درک خواهم کرد و برای یادگیری تشنه‌تر خواهم شد و از لذت یادگیری انرژی زیادی در من ایجاد می‌شود. مشتاقانه برای دانستن حرکت می‌کنم؛ همه‌ انسان‌ها و هستی مربی من شده و هر آنچه را که ظرفیتش در من هست به من یاد خواهند داد. آن‌قدر شیرین خواهد بود که دیگر یادم نمی‌آید معرکه‌گیری چیست.

در جریان رودخانه‌ای شنا خواهم کرد که مرا به‌ سوی آرامش هدایت می‌کند. وجودم از درون آرام می‌گیرد و دید من وسیع می‌شود. حالا مشکلی وجود ندارد که نتوانم با تلاش، صبر و برنامه‌ریزی آن را حل کنم و هر روز حرکت‌هایم رو به جلو خواهد بود و در مسیر، علاوه بر روشن‌کردن راه و مسیر خود، می‌توانم روشن‌گر انسان‌های دیگری نیز باشم و از مشورت با انسان‌های آگاه در زمینه‌های مربوطه غافل نمی‌شوم و برای خود چاه نمی‌کنم.

واقعاً اگر همواره در مسیر درست آگاهی و یادگیری قدم برداریم و تلاش مناسب کنیم، می‌توانیم از تمام لحظات زندگی لذت ببریم و زندگی کنیم و بستر را برای زندگی دیگران بهتر کنیم. برداشتی که بنده از دستور جلسه داشتم، با توجه به آموزه‌هایی که از کنگره۶۰ دریافت کرده‌ام و خوشحالم که توانستم، گرچه اندک، ولی در مسیر یادگیری باشم و کمی تغییر مثبت کنم.

نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .