English Version
This Site Is Available In English

دشمن ما در درون ما است

دشمن ما در درون ما است

در جهان‌بينی كنگره۶۰ مثلثی داريم كه قبلاً بحث شده است. مهم اين است كه در كنگره ياد می‌گيريم بتوانيم به صورت علمی در زندگی‌ و بر روی خود انجام دهيم. اين نيست كه بگویيم آموزش مربوط به مقطع خاصی است؛ بلكه از بدو تولد تا زمان حيات انسان قرار دارد.

معركه گيری: به نمايشی گفته می‌شود، كه فرد در یک جمع قرار می‌گيرد و شروع به اجرای نمايش می‌كند، افرادی دور او جمع می‌شوند و به نمايش نگاه می‌كنند. در معركه‌گيری آموزش وجود ندارد، افرادی كه مرتب اعتراض می‌کنند، افرادی را كه هم حس خودشان هستند را به خود جذب می‌كنند و كارهای نادرستی انجام می‌دهند برای مثال: می‌گويند راهنمای ما هيچ كاری ندارد و فقط امتحان می‌گيرد ما مشكلاتی داريم كه نمی‌توانيم به امتحان فكر كنيم، چنين افرادی به مرور از كنگره‌۶۰ حذف می‌شوند. كنگره‌۶۰ همانند گردبادی است، كه چيزهای اضافه را به بيرون پرتاب می‌كند. كنگره‌۶۰ راه خود را ادامه می‌دهد و حركت خود را انجام می‌دهد؛ اما كسانی‌كه در حاشيه باشند از كنگره‌ به بيرون پرتاب می‌شوند؛ پس بايد در معركه‌گيری وارد نشويم و در پروسه‌ آموزش قرار بگيريم و آموخته‌های خود را عملاً در زندگی به كار ببريم. معركه‌گيری مانند پارازيت انداختن روی چيزی است، كه ديگران نشنوند و یا نبينند برای مثال: راديو يا تلويزيون پارازيت می‌اندازند تا كسی صدا يا تصوير را نبيند كه اين كار در انسان با معركه‌گيری انجام می‌پذيرد يا عوض كردن موضوع و تبديل كردن به موضوعی ديگر را معركه‌گيری می‌باشد يا اشتباهی را مرتكب می‌شويم و آن را در نظر نگرفته باشيم، بهانه می‌كنيم و به دنبال مقصر می‌گرديم. اين قضيه نشانه‌ این است كه به ما بفهماند فرد از تعادل خارج شده و به حاشيه كشيده است.

با خود بينديشيم آيا می‌خواهم آموزش ببينم يا می‌خواهم در حاشيه باشيم؟
انشاالله بتوانم از حاشيه دوری كنم، آموزشی را گرفته و به آن‌ها عمل كنم و بدانيم هيچ‌گاه آموزش پايان نمی‌يابد.
هر یک از اعضا كنگره‌۶۰ مسافر و یا همسفر، دو خصوصيت يا مشخصه‌ خاص دارد؛ آموزش ديدن و خدمت كردن.

معركه‌گيری؛ تمثيلی از ورود به مسائل حاشيه‌ای و دور شدن از مقوله‌ آموزش و خدمت است .افرادی هستند كه نیروی خود را صرف آموزش، يادگيری و خدمت نمی‌كنند. اين افراد به صورت خودكار جذب مسائل منفی و حاشيه‌ای می‌شوند، غيبت می‌كنند، ديگران را نقد و بررسی‌ می‌كنند، در امور شخصی ديگران تجسس می‌كنند و ...  اگر افسار نفس و خواسته‌های آن را در دست نگيريم نفس، افسار ما را در دست خواهد گرفت و به سويی می‌برد كه خود می‌خواهد.
معمولاً نق زدن‌ها و وارد حاشيه شدن‌ها ابتدا در ذهن، تفكر ايجاد می‌شود و از آن‌جایی كه به هر چه فكر كنيم همان اتفاق هم برای‌مان می‌افتد. در عمل نيز اين مسئله نمود پيدا می‌كند و شخص عملاً از مسير خارج می‌شود.

تجربه نشان می‌دهد، افرادی كه در كنگره‌۶۰ در چرخه‌ آموزش و خدمت قرار دارند، به ندرت جذب مسائل حاشيه‌ای می‌شوند و آن‌هايی كه بازيگر هستند آموزش می‌بينند، خدمت می‌كنند و تغييرات را در تفكر، انديشه و جهان‌بينی آن‌ها به وضوح می‌بينيم و اينگونه مسائل برای آن‌ها معنا و مفهومی ندارد و شروع می‌كنند به ايرادگرفتن، غيبت ديگران و نقدكردن عملكرد آن‌ها.
خصوصيت خاص كسانی كه خدمت نمی‌كنند و بازيگر نيستند نیز همين مسئله است يعنی: ايراد گرفتن از خدمت ديگران، ايراد گرفتن از همه‌ كارهايی كه در كنگره‌۶۰ انجام می‌شود و ...

در كنار خدمت، آموزش و يادگيری نيز باعث می‌شود تا ديگران مجال و تفكری برای اين‌گونه مسائل وجود نداشته باشد. قدر مسلم رابطه‌ای كه بين يادگيری و معركه‌گيری می‌توانيم برقرار كنيم اين است، كه هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگيريم، به سمت مسائلی از جمله معركه‌گيری كشيده می‌شويم. اين دو در كنار هم وجود ندارند و شهر وجودی، تفكرات و ذهن ما فقط جای يكی از اين‌ها است. (ياد گيری، آموزش، خدمت و يا معركه گيری، نق زدن و در حاشیه بودن).

معركه‌گيری، حاشيه و .... همه و همه تجلی نادانی است. جهل و نا‌آگاهی ما دشمن بيرونی نداريم؛ دشمن ما در درون ما است. كسی از بيرون نمی‌تواند به ما آسيب برساند، آن كس كه به ما آسيب می‌رساند خود ما هستيم و براي همين بايد بياموزيم، یاد بگيريم، آموزش ببينيم و عمل كنيم. وقتی عشق باشد، چيزی به نام مانع، معنا و مفهوم ندارد.

منبع: کتاب ۶۰درجه، صحبت‌های آقای مهندس در سی‌دی‌های جهان‌بینی
نویسنده: مرزبان همسفر زهره
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
رابط خبری: همسفر ساحره رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
همسفران نمایندگی دماوند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .