در مسیر زندگی هرگز نمیافتد به چاه
با چراغ دین و دانش گر بشر بینا شود
ما که در راه طلب دم از حقیقت میزنیم
طعنههای مدعی کی سدّ راه ما شود
افتخار داریم از گروه سایت، در خدمت راهنمای محترم، مسافر محسن حسینی باشیم و در مورد دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» به گفتگو بپردازیم.
در ابتدا از طرف گروه سایت، بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادند، بسیار سپاسگزاریم.
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان، محسن هستم یک مسافر
آخرین آنتیایکس مصرفی: الکل، تریاک، شیره
مدت سفر: ۱۰ ماه و ۲۱ روز
روش درمان: "D.S.T"
داروی درمان: "OT"
راهنما: آقای حسین صالحی
رهایی: ۵ سال و ۵ ماه و ۱۸ روز
مدت سفر نیکوتین: ۱۰ ماه
راهنمای نیکوتین: آقای حسین ایوبی
رهایی نیکوتین: ۵ سال و ۴ ماه
ورزش در کنگره۶۰: شنا، بدمینتون
آیا میتوان گفت معرکهگیری نوعی مقاومت در برابر یادگیری است؟ لطفاً توضیح دهید.
بله، میتوان گفت معرکهگیری نوعی مقاومت در برابر یادگیری است. وقتی فرد وارد معرکهگیری میشود به جای اینکه توجهش را روی آموزش، تغییر و درک مطالب بگذارد، انرژیاش را صرف حاشیهسازی، شلوغکاری و دخالت در کار دیگران میکند. در چنین موقعیتی، شخص از مواجهه با واقعیت و پذیرش مسئولیت فرار میکند و همین موضوع روند یادگیری را مختل میسازد. یادگیری نیازمند آرامش، پذیرش و توجه است؛ نه هیجان، رنجش یا اعتراض. پس معرکهگیری نوعی مکانیزم دفاعی ذهن است تا فرد مجبور نباشد تغییر کند یا خودش را اصلاح نماید. بنابراین معرکهگیری یکی از موانع اصلی یادگیری است و فرد را از مسیر آموزش و رهایی دور میکند.
شما به عنوان راهنما چگونه تشخیص میدهید که یک رهجو واقعاً در حال یادگیری است یا صرفاً در حال نمایشدادن دانستههاست؟
به عنوان راهنما ابتدا به رفتار و عملکرد رهجو توجه میکنم، نه فقط به حرفهایش. در کنگره۶۰ آموختهایم که یادگیری واقعی در زندگی روزمره و رفتار فرد دیده میشود، نه صرفاً در نشاندادن دانستهها یا صحبتکردن. رهجویی که واقعاً یاد گرفته باشد، تغییرات رفتاریاش قابل مشاهده است؛ مسئولیتپذیریاش افزایش مییابد، تصمیمهایش با تفکر همراه میشود و حتی زمانی که کسی او را نمیبیند، رفتارش مطابق آموزشهاست؛ اما فردی که فقط نمایش میدهد، معمولاً زیاد صحبت میکند؛ اما در عمل تغییر محسوسی ایجاد نمیشود. ممکن است در جلسات فعال باشد، ولی رفتار روزانهاش تفاوتی نکرده و بیشتر به دنبال جلب توجه و تأیید دیگران است. در نهایت راهنما از طریق مشاهده دقیق، پرسشهای هدفمند و توجه به عملکرد واقعی رهجو تشخیص میدهد که یادگیری حقیقی یا نمایشی است.
نقش جهانبینی در تبدیل معرکهگیری به یادگیری چیست؟
جهانبینی چشمانداز ذهنی ما نسبت به زندگی و مسائل پیرامون است. زمانی که رهجو جهانبینی درستی پیدا میکند، به تدریج معرکهگیری به یادگیری تبدیل میشود. با جهانبینی صحیح، فرد متوجه میشود که نیازی نیست چیزی را به رخ بکشد و تمرکز را روی رشد واقعی خود قرار میدهد. او در برابر مشکلات صبر و تأمل بیشتری پیدا میکند و به جای نمایش واکنش به دنبال راهحل میگردد. همچنین جهانبینی باعث افزایش خودآگاهی میشود؛ یعنی فرد متوجه میشود چرا گاهی معرکه میگیرد و چگونه باید انرژیاش را صرف یادگیری کند. به طور خلاصه جهانبینی مانند فیلتری است که رفتار و انرژی فرد را از نمایشدادن به سمت یادگیری واقعی هدایت میکند.
از نظر شما چه عواملی باعث میشود یک رهجو از حالت آموزشپذیری خارج شود و دچار منیت گردد؟
وقتی رهجو از مسیر آموزشپذیری خارج میشود و دچار منیت میگردد، معمولاً چند عامل نقش دارند:
۱) تمرکز بیش از حد بر خود و احساس برتری
۲) بیتابی نسبت به نقد
۳) جهانبینی ضعیف یا ناقص
۴) نداشتن خودآگاهی و کنترل نفس
منیت زمانی رشد میکند که فرد بیش از اندازه به خود توجه کند و تصور کند نیازی به یادگیری ندارد. در چنین شرایطی نقد پذیری کاهش مییابد و رشد حقیقی متوقف میشود.به طور کلی منیت زمانی شکل میگیرد که تمرکز فرد از مسیر و آموزش به سمت خود و دانستههایش منحرف شود.
نظر خود را در یک کلمه نسبت به این کلمات بیان کنید:
آموزش: چراغ
منیت: مانع
درمان: رهایی
کنگره۶۰: مسیر
کلام آخر:
راه یادگیری و درمان «صبر، توکل و خودشناسی» است. زمانی که خودمان و جهان اطرافمان را درست ببینیم، منیت کمتر شده و مسیر روشنتر میشود. پس با آرامش، توجه و تمرکز مسیر را ادامه دهیم و همیشه یاد بگیریم؛ نه اینکه فقط نشان دهیم یاد گرفتهایم. در پایان، از شما و دیگر دوستان گروه سایت سپاسگزارم بابت فرصتی که در اختیار من قرار دادید.
تهیه و تایپ: مسافر رضا (لژیون۱۶)
تنظیم و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
413