مشارکت همسفران لژیون یازدهم در مورد دستور جلسه: «رابطهی یادگیری و معرکهگیری»
همسفر آذر:
تجربه نشان میدهد، افرادی که در کنگره۶۰ در چرخه آموزش و خدمت قرار دارند به ندرت جذب مسائل حاشیهای میشوند. آنهایی که بازیگر هستند آموزش میبینند و خدمت میکنند. تغییرات را در تفکر، اندیشه و جهانبینی آنها به وضوح مشاهده میکنیم و اینگونه مسائل برایشان معنا و مفهومی ندارد. آنها نیرو و توجه را روی خودشان معطوف میکنند و کاری به دیگران ندارند؛ اما کسانی که تماشاچی خدمت دیگران هستند، از چرخه آموزش و خدمت باز میمانند و مشمول عملکرد دیگران میشوند و این یکی از بدترین حالتهایی است که یک انسان میتواند دچار آن شود؛ برای همین شروع به ایراد گرفتن، غیبت کردن و عملکرد دیگران را نقد میکنند. خسی را در چشم دیگران میبیند؛ اما چوب را در چشم خود نمیبیند. این خصوصیات، مختص کسانی است که خدمت نمیکنند و بازیگر نیستند. همین مسئلهها؛ یعنی ایراد گرفتن از خدمت دیگران، نق زدن و ایراد گرفتن از همه کارها که در کنگره انجام میشود.
همسفر راضیه:
نخست به بررسی مفهوم هر کدام از این واژهها میپردازیم. مسئله یادگیری و فراگیری تنها مختص درس و مشق و امتحانات نیست؛ بلکه خلقت انسان و موجودات بر پایه اصول و یادگیری بنا شده است و این امر در تمام متون وجود دارد. در کنگره۶۰، مفهوم واژه یادگیری به مسئله آموزش و به دنبال آن به دانایی برمیگردد. همه ما در حال یادگیری هستیم و به طور اصولی، زندگی کردن خودش یادگیری است. یادگیری؛ یعنی قادر باشیم سه مؤلفه تفکر، تجربه و آموزش که همان مثلث دانایی است، را به تعادل برسانیم. مسئله دیگر معرکهگیری است که نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد؛ درواقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئله دیگر به نام معرکهگیری میشود. زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نمیگیرد و دیگران را مقصر قلمداد میکند وارد معرکهگیری میشود. در معرکهگیری سه صفت ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد و فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود منیت نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند؛ زیرا ترس آن را دارد که دیگران او را مقصر بدانند و از خواستههایش دور شود؛ بنابراین همیشه در حاشیه قرار گرفته و همیشه ناامید بوده و اکثر اوقات در حال نق زدن است. فردی که در کنگره۶۰ به درمان رسیده باشد هیچگاه بدخواه کنگره نیست و معرکهگیری نمیکند؛ اما کسی که ظاهراً به درمان رسیده و مخفیانه مواد مصرف میکند عذاب وجدان میگیرد و با ایراد گرفتن و سرزنش کردن و معرکهگیری در حال تلاش است که خطای خودش را پنهان کند. این دو مسئله مانند دو کفه ترازو است و هرچه سطح یادگیری، دانش و معرفت ما بالاتر باشد کفه دیگر ترازو که همان معرکهگیری است، پایینتر میرود.
راهنما همسفر زهرا:
یادگیری یعنی چه؟ یعنی شنیدن، فکرکردن، تجربه کردن و بعد عمل کردن است. در یادگیری، انسان مسئولیت خودش را میپذیرد. مثلاً کسی که به کنگره۶۰ میآید آموزش میبیند و سیدیها را گوش میدهد و در دفتر مینویسد، اشتباهاتش را قبول میکند و اصلاح میکند. در یادگیری تمرکز انسان روی خودش است. معرکهگیری یعنی چه؟ یعنی فرار از کار کردن روی خود، فرار از قبول مسئولیت، انتقال تقصیرها به دیگران و شلوغ کردن بیرون برای اینکه از خلوت و اصلاح درون فرار کنیم. در معرکهگیری انسان به جای اینکه بگوید: من باید خودم را درست کنم، میگوید: مشکل از راهنماست، جلسات خوب نیست، سیستم فلان است، شرایط خراب است، زندگی سخت است و مردم نمیفهمند. ریشه معرکهگیری از ترس، ناامیدی و منیت میآید؛ وقتی اینها بیدار شوند، فرد نمیگذارد خودش را ببیند، برای همین نمایش درست میکند؛ یعنی بهجای درمان شروع به معرکهگیری میکند؛ اگر درون ما آماده تغییر باشد یادگیری اتفاق میافتد؛ ولی اگر درون ما مقاومت کند، معرکهگیری شروع میشود.
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما سمیرا (لژیون پنجم) دبیر سایت
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
87