همسفر سارا
در کنگره۶۰، مفهوم واژه یادگیری به مسئله آموزش و به دنبال آن به دانایی برمیگردد؛ یادگیری یعنی قادر باشیم سه مؤلفه تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم؛ مسئله دیگر معرکهگیری است که نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها بازمیگردد، این دو معمولاً در ظاهر بیربطاند، ولی در عمل ارتباطهای مهمی دارند. معرکهگیری یعنی فرار از یادگیری، گاهی انسان باید یاد بگیرد، تمرین کند، اشتباه کند و پیش برود؛ اما این روند برای او سخت، ترسناک یا خستهکننده است، ناخودآگاه به سمت معرکهگیری میرود؛ مثلاً نقش مظلوم را بازی میکند یا دیگران را مقصر میداند؛ یادگیری یعنی پذیرش مسئولیت که نقطه مقابل آن معرکهگیری یعنی فرار از آن؛ هرکجا که معرکه باشد، توقف در دانایی هم اتفاق میافتد، وقتی فردی به جای یادگیری، معرکه میگیرد یعنی به مرحلهای رسیده و نمیخواهد بالاتر برود. این دستورجلسه به من فهماند اگر بخواهم از معرکهگیری رهایی یابم، باید برگردم و حرکت خود را در مسیر یادگیری آغاز کنم، پس در این مسیر غر نزنم، بهانه نیاورم و دیگران را مقصر ندانم، اینکه اگر میخواهم یاد بگیرم و آموزش ببینم، باید قبول کنم که نمیدانم و تمرین کنم، قدم به قدم پیش بروم، اگر بدانم معرکهگیری مانند یک مانع عمل میکند، تا وقتی چنین شخصی باشم، نمیتوانم به سمت جلو حرکت کنم و یا چیزی یاد بگیرم؛ برای مثال کسیکه میخواهد عادت بد را کنار بگذارد سخت است، پس بهانه میآورد، خود را مظلوم و ناراحت نشان میدهد، این یعنی نمیخواهد سختیِ یادگیریِ رفتار جدید را قبول کند.
همسفر فاطمه
یادگیری و معرکهگیری، نقطه مقابل یکدیگرند و هر چه آگاهی و علم ما بیشتر باشد، معرکهگیری کمتر است؛ یادگیری، یعنی سه ضلع مثلث دانایی که همان، تجربه، تفکر و آموزش است را به تعادل برسانیم، ریشه معرکهگیری به جهل و نادانی انسانها برمیگردد. آقای مهندس این دو مقوله را کنار هم قرار دادهاند، زیرا این دو مانند دو کفه ترازو است، هر چه سطح یادگیری و دانش ما بالاتر باشد، کفه دیگر ترازو که معرکهگیری است، پایینتر میرود و بالعکس؛ وقتی انسان دیگران را مقصر اشتباهات خود بداند، وارد معرکهگیری میشود و به دلیل آن که سه صفت ترس، منیت و ناامیدی در او وجود دارد، نمی تواند اشتباهش را بپذیرد و اکثر اوقات در حال نق زدن است. هر گاه بین ما و شخص دیگری بحثی پیش آمد و ما مقصر بودیم، بهتر است عذرخواهی کنیم، نه این که داد و بیداد و بحث کنیم؛ بنابراین باید سعی کنیم وارد حاشیه نشویم و همیشه به حرمتها و قوانین احترام بگذاریم، از غیبت، تجسس، دروغ و کارهای ضدارزشی دوری کنیم و در پی یادگیری و کسب معرفت و عمل سالم باشیم و از معرکهگیری دوری کنیم.
همسفر فاطمه
انسان وقتی میخواهد چیزی را یاد بگیرد سه شرط دارد:شرط اول این است که قبول کند نمیداند، چون اگر بگوید همه چیز را می دانم و بلدم، قطعاً چیزی یاد نمیگیرد و به نتیجهی مطلوب نمیرسد. شرط دوم این که باور داشته باشد طرف مقابل از او بیشتر میداند و باید کسی را قبول داشته باشد که تجربیاتش بیشتر باشد. وقتیکه این دو شرط را قبول داشته باشی، ناخودآگاه دربرابر طرف مقابل تسلیم میشوید و سعی میکنید از تجربیات او آموزش بگیرید. زمانیکه وارد کنگره۶۰، شدم، اگر میگفتم: همه چیز را میدانم و نیازی به آموزش ندارم، قطعا دچار مشکل میشدم، حتی اگر بیرون از کنگره به دنبال علم درمان عزیزان مصرف کننده مواد مخدر بگردیم، چون هیچ جا راه و روش درست درمان را در اختیار ما قرار نداده است، به هیچ عنوان مسافر ما درمان نخواهد شد؛ پس من همسفر به عنوان رهجو باید قبول کنم که نمیدانم و راهنما از من بیشتر میداند و باید تسلیم آموزشهای ایشان باشم تا بتوانم به درمان مسافر خود کمک کنم و نیز به آگاهیهای خود اضافه کنم و زندگیام را که دچار یکسری خلعهایی شده را نجات بدهم. کسیکه معرکهگیر باشد و برای هر چیزی یک مسئله ایجاد کند مطمئنا آن قضیه را نمیتواند حل کند و همیشه حال او خراب است. در برابر اشتباهی که مرتکب شدید معرکه گیری نکنید، زیرا جلوی رشد شما را میگیرد و برای همیشه در ناآگاهی میمانید.
همسفر سارا، همسفر فاطمه، همسفر فاطمه، رهجوهای راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
رابطخبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفرمعصومه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر شفیعه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
127