English Version
This Site Is Available In English

معرکه‌گیری ما را از عمل سالم بازمی‌دارد

معرکه‌گیری ما را از عمل سالم بازمی‌دارد

معرکه‌گیری یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن؛ معرکه‌گیری به این معناست که فردی بساطی را پهن می‌کند، تعدادی از افراد را گرد خود جمع می‌نماید و معرکه می‌گیرد؛ مثلاً زنجیر پاره می‌کند، شعبده‌بازی و رمالی می‌کند به این کارها معرکه‌گیری می‌گویند و در قدیم با این کار مردم را سرگرم می‌کردند و به این وسیله پولی از مردم دریافت می‌کردند؛ البته امروزه به دلیل زیادشدن مسائل این مسئله به‌ندرت دیده می‌شود؛ وقتی انسان در مقابل مسئله‌ای ازلحاظ عقل محکوم می‌شود، به‌جای عذرخواهی و سکوت شروع به معرکه گرفتن می‌کند.

یکی از بزرگ‌ترین شهامت‌ها این است که انسان مشکلش را بپذیرد؛ باید بدانیم بین یادگیری و معرکه‌گیری فرق است؛ زمانی که فرد شهامت ندارد مشکلی را بپذیرد و درواقع بعضی‌اوقات رنج بیهوده می‌برد. گاهی اوقات یک مسئله با عذرخواهی حل می‌شود؛ اما این قضیه را تبدیل به پیچیده‌ترین موضوع می‌کنیم. یک نفر را اگر می‌خواهید بشناسید با او مخالفت کنید، بعضی انسان‌ها هستند که به‌هیچ‌عنوان نمی‌توانند حرف مخالف را بپذیرند و به‌هیچ‌عنوان، تحت هیچ شرایطی انتقاد‌پذیر نیستند، کوچک‌ترین ایرادی از آن‌ها بگیری، بلافاصله معرکه‌گیری را شروع می‌کنند. معرکه‌گیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی، منیت، حسادت، شکست خوردن به وجود می‌آید.

در سی‌دی «عناصر معرکه‌گیری» آمده که شروع معرکه‌گیری دلیل می‌خواهد؛ مثلاً انسان وقتی در موضوعی از دیگران عقب افتاد، کم‌کم خودش را از بقیه جدا می‌کند، اول پچ‌پچ شروع می‌شود، بعد یکی‌یکی با افرادی که مساعد هستند، شروع به صحبت کردن می‌کند، مرحله بعد تلفن زدن شروع می‌شود و در تمام مسائل صورت حق‌به‌جانب به خود گرفته و خودش را قربانی و مظلوم جلوه می‌دهد. کسی که معرکه‌گیری می‌کند، هم خود و هم دیگران را به مسلخ می‌برد. معرکه‌گیری در تمام سیستم‌ها وجود دارد چه در کاخ ریاست جمهوری، در دانشگاه یا در کنگره، معرکه‌گیری وجود دارد. ترسی که باعث معرکه‌گیری می‌شود از نوع ترس بازدارنده است. یکی از اضلاع مثلث جهالت، ترس است.

انسان ترس‌های مختلفی را تجربه می‌کند، ترس از مرگ، قبول نشدن در امتحان، از دست دادن مقام و منصب از تمام شدن روابط و ...  در سی‌دی «ترس» بیان‌شده که ترس تفکر را می‌خورد و باعث می‌شود که فرد به دانایی نرسد درنتیجه یادگیری صورت نمی‌گیرد و نقطه مقابل آن یعنی، معرکه‌گیری خودش را نشان می‌دهد، برای مثال: ترس از شکست خوردن باعث می‌شود، بهانه بیاوریم و اگر شکست خوردیم با معرکه‌گیری تقصیر را گردن دیگران بیندازیم. قیاس، عاملی برای ورود به دروازه معرکه و حاشیه است. استاد امین در سی‌دی «قیاس» می‌گویند: «اغلب ما از خیلی از مسائل آگاهی نداریم و همین مقطعی که در آن زندگی می‌کنیم را می‌بینیم و خارج از آن را نمی‌بینیم؛ بنابراین چه‌کاری انجام می‌دهیم؟ تلاشی که خودمان انجام می‌دهیم را دائماً با تلاش دیگران مقایسه می‌کنیم و بعد اگر تلاش ما بیشتر از تلاش آن‌ها بود؛ ولی نتیجه بدتری به دست آوردیم، آنگاه حسادت و قیاس می‌کنیم.»

اگر خوب سفر نکردیم با مقایسه خودمان با دیگران شروع به معرکه‌گیری می‌کنیم؛ اگر در سفر دوم خدمتی که دوست داشتیم به ما نرسید و به فرد دیگری رسید قیاس کرده و به حواشی می‌رویم یا وقتی ما ببینیم در تلاشمان با دیگران به عدالت برخورد نشده، آن‌وقت وارد فاز معرکه‌گیری، حاشیه درست کردن و نق زدن می‌شویم، درصورتی‌که باید بدانیم در قیاس کردن، داده‌ها و اطلاعات ما کاملاً غلط است؛ چون ما به‌طور کامل از تلاش انسان‌های دیگر خبر نداریم و ما در کنگره یاد می‌گیریم که حیات و زندگی تنها در این دنیا نبوده و ما از تولدهای قبلی و حیات‌های پیش خبر نداریم، انسان‌ها هرکدام پیشینه‌ای دارند، ما نمی‌دانیم در حیات‌های قبلی، دیگران چقدر زحمت‌کشیده و تلاش کرده‌اند، این‌ها را که بدانیم دیگر وارد حاشیه نمی‌شویم.

کسی که دانا باشد و به آگاهی دست‌یافته باشد هیچ‌گاه به دنبال بهانه و عیب‌جویی نیست؛ معرکه‌گیری از روی جهل و کمبود دانش خودمان است. در سی‌دی قضاوت و جهالت آموختیم که قضاوت، نقطه مقابل جهالت است؛ برای قضاوت پیش‌نیازهایی لازم است؛ اما در جهالت نیاز نیست و وقتی جهالت وجود داشته باشد ترس، منیت و ناامیدی هم می‌آید؛ اگر جهالت باشد، نتیجه‌اش نداشتن امنیت و خودخواهی است که یکی دیگر از عناصر معرکه‌گیری است؛ اگر در اموری که به ما مربوط نیست، دخالت کنیم؛ یعنی انسان جاهلی هستیم؛ اگر خوب بیل می‌زنیم، باغچه خودمان را بیل بزنیم، دوربین را روی خودمان بیندازیم و از خودمان فیلم‌برداری کنیم، درنتیجه با اشتباه قضاوت کردن دیگران، وارد معرکه‌گیری نشویم.

معرکه‌گیری ما را از عمل سالم بازمی‌دارد، در سی‌دی «عمل سالم، عمل به‌ظاهر نیک» آموختیم، عمل سالم عملی است که تفکر سالم پشت آن باشد؛ یعنی ما ابتدا باید فکرمان سالم باشد تا عمل‌مان هم سالم شود، زمانی که ما درست فکر نکنیم؛ نمی‌توانیم عمل سالم انجام دهیم؛ چون قدرت تشخیص این دو کار را از یکدیگر نداریم و عمل بدون فکر، ظرفیت لازم را در ما به وجود نمی‌آورد؛ اگر افسار نفس و خواسته‌های آن را در دست نگیریم نفس، افسار ما را در دست خواهد گرفت، به سویی می‌برد که خود می‌خواهد و مسبب بسیاری از معرکه‌گیری‌ها می‌شود که ذهن شما را کدر و آلوده می‌کند. در مقابل یادگیری، معرکه‌گیری وجود دارد. معرکه‌گیری با یادگیری یک رابطه متضاد دارد و زمانی که شما وارد معرکه‌گیری می‌شوید، یادگیری اتفاق نمی‌افتد، به‌مرور پروسه آموزش و درمان متوقف می‌شود و سیر نزولی پیدا می‌کند.

نویسنده: همسفر ستاره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنما همسفر مهتاج نگهبان سایت

همسفران نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .