رابطهی یادگیری و معرکهگیری
یادگیری یعنی انسان بتواند سه مؤلفهی «مثلث دانایی» یعنی تفکر، تجربه و آموزش را در خود متعادل کند. زمانی یادگیری بهثمر میرسد که این سه ضلع در کنار هم قرار بگیرند و فرد بتواند دانستههایش را در مسیر زندگی بهکار بگیرد.
در مقابلِ یادگیری، مسئلهی «معرکهگیری» قرار دارد؛ مفهومی که ریشه در جهل و ناآگاهی انسان دارد. وقتی فرد اشتباهات خود را نمیبیند، مسئولیت پذیر نیست و دیگران را مقصر اتفاقات زندگی میداند، وارد حاشیهسازی و معرکهگیری میشود.
در معرکهگیری سه صفت منفی حضور دارد: ترس، منیت و ناامیدی.
فردی که معرکهگیر است، به دلیل منیت نمیتواند خطاهای خود را بپذیرد. ترس از قضاوت دیگران سبب میشود مدام حاشیه ایجاد کند و ناامیدی باعث میشود انرژیاش صرف کارهای بیثمر شود؛ اما کسی که در کنگره۶۰ به درمان رسیده باشد، هرگز بهدنبال تخریب و معرکهگیری نیست؛ زیرا دانسته است که راه رهایی از مسیر آموزش و عمل میگذرد.
آقای مهندس این دو مقوله را کنار هم قرار دادهاند تا نشان دهند یادگیری و معرکهگیری همچون دو کفهی ترازو هستند.
هرچه سطح دانش، معرفت و یادگیری فرد بالاتر میرود، کفهی معرکهگیری پایینتر میآید و هرچه از یادگیری دور شویم، حاشیهسازی و معرکهگیری افزایش پیدا میکند.
معرکهگیری تمرکز انسان را از آموزش میگیرد، انرژی او را هدر میدهد و مانع رسیدن به آرامش و تعادل میشود.
امید است با بهرهگیری از آموزشهای جامع و کاربردی کنگره۶۰ به داناییِ مؤثر دست یابیم؛ دانایی که در رفتار، گفتار و انتخابهای روزمره ما دیده شود.
منبع جمع آوری اطلاعات: سایت کنگره۶۰
تایپ: همسفر الهه، رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)، نگهبان سایت
نمایندگی همسفران بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
234