یادگیری یعنی آموختن، تغییرکردن و رسیدن به رفتاری پایدار که از آموزش و تجربه به دست میآید. معرکهگیری نیز به معنای نقزدن، حاشیهسازی، فریب، حقه و یا یک نوع شعبده است. طبق بیانات آقای مهندس، زمانی که رفتاری را میدانیم صحیح است؛ اما خلاف آن را انجام میدهیم، وارد معرکهگیری شدهایم. همچنین وقتی رفتار درست به انسان گوشزد میشود؛ اما او نمیپذیرد، معرکهگیری آغاز میشود. درگذشته، معرکهگیری یک حرکت دفاعی در میدان جنگ بود؛ فرد هنگام محاصره، برای نجات جان یا آزار دشمن، شروع به معرکهگیری میکرد. بعدها به پهلوانها، مارگیرها، دراویش و شعبدهبازان نیز معرکهگیر گفته میشد؛ چون با کارهای نمایشی، جمعی را دور خود جمع میکردند.
در ابتدای تأسیس کنگره ۶۰، قبل از تشکیل لژیونها، معرکهگیریها بسیار زیاد بود. اما با دستور آقای مهندس و شکلگیری لژیونها، انسانها در جایگاه واقعی خود قرار گرفتند و از سرگردانی و حاشیه خارج شدند و در مسیر یادگیری و خیر حرکت کردند. آقای مهندس میفرمایند انسان برای یادگیری باید سه شرط را قبول کند: ۱ بپذیرد که نمیداند. ۲ باور داشته باشد که دیگری (راهنما، معلم، والدین…) بیشتر از او میداند ۳. در موضوع مورد آموزش، نسبت به فرد دانا تسلیم باشد. در درمان اعتیاد، رهجو باید کاملاً تسلیم راهنما باشد؛ و اگر این شروط را نپذیرد به نتیجه نمیرسد. یادگیری نشانه انسانیت و تعادل مثلث دانایی است؛ اما معرکهگیری نشانه سقوط، نادانی و خارجشدن از تعادل است.
در جایی که آموزش ارزش داشته باشد، جایی برای معرکهگیری باقی نمیماند. در سیدی «رابطه یادگیری و معرکهگیری»، استاد میفرمایند در معرکهگیری سه صفت دیده میشود: ترس، منیت و ناامیدی. چون فرد دچار منیت است، اشتباهات خود را نمیپذیرد و در نتیجه وارد معرکه میشود. در کتاب ۶۰ درجه آمده است: بسیاری انسانها خود را دانا میدانند، اما همین که میگویند ما میدانیم، دلیل آشکار نادانی آنان است. برای مهار معرکهگیری باید به آموزش، تجربه و عمل صحیح پناه برد؛ نه به غر، نقزدن، توجیه و حاشیهسازی. امام علی (ع) فرمودند: ای بندگان خدا، بر نادانی خود تکیه نکنید و تسلیم هوای نفس نشوید. در آیات الهی نیز بارها بر یادگیری و تعلیم تأکید شده و خداوند اولین معلم معرفی شده است.
آقای مهندس میفرمایند: همه انسانها در سطوح مختلف، معرکهگیری دارند و بنده نیز از این موضوع مستثنی نیستم. بارها در فکر یا رفتار دچار غرزدن، نقزدن یا معرکه شدهام. گاهی توانستهام خودم را سریع اصلاح کنم و گاهی هم نیروی منفی تاخته و حال مرا خراب کرده است؛ اما آموزشهای کنگره به من یاد داده که بهسرعت از حاشیه بیرون بیایم و دلیل احساساتم را پیدا کنم و اصلاح شوم. نتیجهگیری: هر زمان آموزش و خدمت نباشد، مسیر انسان به سمت معرکهگیری میرود. اگر فرد ظرفیت و جنبه یادگیری را نداشته باشد، آموزش هم میتواند او را به معرکه سوق دهد. چون در این حالت همه چیز را برای نفع خود توجیه میکند. در معرکهگیری انسان دچار زیادهگویی، اثبات طلبی و خودبرتربینی میشود.
منابع: کتاب قرآن و نهجالبلاغه، سیدی رابطه یادگیری و معرکهگیری، صحبتهای چهارشنبه آقای مهندس حسین دژاکام،کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، جزوه جهانبینی
نويسنده: راهنما همسفر حکیمه (لژیون مرزبانی)
رابط خبری: راهنما همسفر سعیده (لژیون مرزبانی)
ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
160