یادگیری تبلور انسانیت و معرکهگیری تبلور سقوط است. ابتدا باید بدانیم که معرکهگیری یعنی چه و به چه کسی معرکهگیر گفته میشود؟ معرکهگیری نقطه مقابل یادگیری است و ریشه آن به جهل و ناآگاهی و نادانی انسانها برمیگردد. هر زمان از آموزش گرفتن و خدمت کردن فاصله بگیریم، به سمت معرکهگیری کشیده شویم که، این دو در کنار هم وجود ندارد و تفکرات و اندیشه و شهر وجودی و جهان ذهنی ما فقط جای یکی از اینها است. معرکهگیری در اثر کمبود دانش، حسادت و خودخواهی به وجود میآید و یا انسان در کاری و یا اهدافش شکست خورده و بر سر یک دو راهی قرار میگیرد. کسانی هستند که وقتی بر سر دوراهی قرار میگیرند از شکست خود درس میگیرند و اشتباهات خود را پیدا میکنند و دلیل شکست خوردن را میفهمند تا دوباره دچار شکست نشوند و به پیروزی برسند.
معرکهگیری تجلی جهل و ناآگاهی است. در معرکهگیری آموزش وجود ندارد، کسانی که در معرکهگیری قرار دارند و در حاشیه هستند از کنگره به بیرون پرتاب میشوند و برای آنها جایی در کنگره نیست، چون کنگره محل آموزش و خدمت کردن است، پس باید در پروسه آموزش قرار بگیریم و آموختههای خود را در زندگی به کار ببریم. تغییر یک موضوع و تبدیل آن به موضوع دیگری معرکهگیری میشود. در معرکه گیری سه صفت ترس، ناامیدی و منیت وجود دارد. فردی که معرکهگیر است به دلیل وجود منیت و ترس نمیتواند اشتباهات خود را قبول کند، زیرا ترس آن را دارد که دیگران آن را مقصر بدانند و او از خواستههای خود دور شود، بنابراین همیشه ناامید بوده و در حال بهانهگیری است. کسی که در کنگره به درمان رسیده است هیچگاه بد کنگره را نمیخواهد؛ اما کسی که به ظاهر به درمان رسیده و مواد مصرف میکند سعی میکند با ایراد گرفتن و معرکهگیری خطای خود را پنهان کند. کسی که در کنگره به درمان و رهایی نرسیده است نشان دهنده این است که طبق برنامه و دستورات کنگره عمل نکرده است؛ زيرا پاکی و رهایی یک گوهر بسیار قیمتی و گرانبها است. آقای مهندس میفرمایند: ما در کنگره انسان پرورش میدهیم یعنی افرادی که وارد گنگره میشوند غرق در هر ضدارزشی هستند و انسانیت را فراموش کردهاند و با آموزشهای کنگره از ضدارزشها دوری میکنند. خلقت انسان و موجودات بر پایه اصول علم و یادگیری بوده است. انسان باید آموزش بگیرد تا تبدیل صورت بگیرد. یکی از ویژگیهای انسانها همین یادگیری و کسب علم است و توسط همین یادگیری مسیر تکاملی خود را طی میکند. توقف در یادگیری به معنی سکون و سکوت است. ما در تمامی مراحل مثل: طرز لباس پوشیدن، غذا خوردن، شیوه درست زندگی کردن نیاز به آموزش داریم.
هدف اصلی نیروهای تخریبی و بازدارنده توقف دانایی و گم کردن راه و مسیر ما در جهت مستقيم و باعث خواب رفتن و دور شدن ما از هدف اصلی است. یادگیری مختص نوشتن مشق و امتحان درس و مدرسه نیست بلکه، یادگیری میتواند در زمینه موسیقی، ورزش و زبانهای خارجی و تربیت فرزندان و بسیار مطالب آموزشی دیگر باشد. علت اینکه در کارگاههای آموزشی و جلسات کنگره شرکت میکنیم، همین آموزش گرفتن و یادگیری تجربیات دیگران است و به دنبال علم جهانبینی هستیم. سکون و توقف بر هیچ چیزی جایز نیست تا زمانی که یک دوچرخه سوار رکاب میزند در حرکت است؛ اما زمانی که دست از رکاب زدن برداشت سقوط میکند.
همه باید با علم کنگره پیش برویم تا از آموزش کنگره جا نمانیم. زمانی که ما از آموزش کنگره فاصله گرفتیم شروع به نق زدن و بهانهگیری میکنیم. در واقع بار سنگینی که بر روی دوش ما است روی دوش دیگران میگذاریم و حاضر نیستیم بهای اشتباه خود را بدهیم. انسان دانا و آگاه و آموزش دیده ارتباط خود را با خداوند و هستی حفظ میکند و از آنها انرژی و قدرت میگیرد؛ اما کسانی که نظم و انضباط ندارند تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و به دلیل صفات منفی از زمین و زمان طلبکار هستند؛ اگر در کنگره از قوانین الهی پیروی کنیم و در صراط مستقیم باشیم هیچ وقت بهانه جویی نمیکنیم، چون ما با آموزش بیدار میشویم؛ اما چگونه آموزش پذیری و یادگیری به وجود میآید؟ اگر راهنما طبق اصول و قوانين کنگره پیش برود و این را بداند که او باید همه این قوانين و اصول را به رهجو آموزش بدهد، اصل آموزش پذیری به وجود میآید. رهجو هم باید مطیع راهنما باشد و آموزشهای لازم را از او فرا بگیرد که برای رسیدن به چه هدفی به این مکان مقدس پا گذاشته است. هدف تمامی ما ابتدا آموزش، درمان، آرامش و خدمت کردن به همنوعان خود است؛ اما اگر راهنما و رهجو بخواهند غیر از این رفتارها را از خود نشان دهند قطار از این مسیر دور خواهد شد. معرکه و یادگیری مثل کفه ترازو است، هر چه سطح علم، دانش، آگاهی و آموزشها بالا باشد کفه دیگر ترازو که همان معرکه گیری است پایین تر میرود. معرکه گیری حواس ما را پایین آورده و حال ما را خراب میکند.
به این دلیل در کنگره۶۰، این دستور جلسه مطرح شده است که، مسافران را میدیدیم که قبل از ورود به کنگره و قبل از آموزش گرفتن در معرکهگیری بسیار ماهر و زبردست بودند و با کوچکترین چیز شروع به معرکهگیری میکردند و روح و روان خود و دیگران را آشفته میکردند و باعث ناراحتی خود و دیگران میشدند. هزاران بار خدا را شکر میکنیم که در مسیر کنگره هستیم و با آموزشهای ناب کنگره میتوانیم به آرامش و حال خوب برسیم و با رسیدن به مرحله دانایی مؤثر میتوانیم از توجیه اشتباهات خود جدا شویم و همه اینها را قدردان بزرگ مردی چون آقای مهندس هستیم.
منبع: سیدیها و سخنان آقای مهندس
نویسنده: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سپیده(لژیون هشتم)دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون یکم)
همسفران نمایندگی قیدار
- تعداد بازدید از این مطلب :
174