جلسه هشتم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی راهنمای محترم تازه واردین همسفر امیر ، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر امین با دستور "نوشتن سی دی و تاثیر آن بر آموزش" پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به بنده اجازه داد تا در این جایگاه حضور داشته باشم آموزش بگیرم و خدمت کنم از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و به ویژه راهنمای محترم لژیون چهارم آقا محمد حسین تشکر می کنم .
هفته کتاب و کتاب خوانی به همه دوستان تبریک عرض می کنم .
دستور جلسه: نقس سی دی و نوشتن آن در آموزش .
در جلسات قبل ویژگی های متعددی مطرح شد که چرا باید سی دی بنویسیم ،منجمله که باعث تقویت حافظه می شود ،دست خطمان بهتر می شود و آموزش میگیریم و... .
یک سوال برای من پیش آمده بود که چرا باید سی دی ها را بنویسیم، بعد با خودم فکر کردم که چرا باید سی دی ها را ننویسیم و هرچقدر تفکر کردم دلیلی عاقلانه برای ننوشتن سی دی به ذهنم نرسید چون نوشتن سی دی ده ها و صد ها خاصیت دارد.
هفته کتابخوانی در کانال جستجو می کردم که یک استادی فرموده بود کتاب مجموعه ای از صفحه هات نیست و کتابی ارزشمند است که امید ببخشد ، ذهن را به تفکر هدایت کند و پاسخ روشن تری به پرسش های ما بدهد. این جمله کلاً یک خط است اما یک دنیا مطلب در آن نهفته شده است ؛
در مسیر کتاب خواندن،میبایستی صحبت کردنمان نیز بوی بخشیدن امید و تفکر در ذهنمان و یا پاسخ روشنی به سوال های ما بدهد ، با خودم فکر کردم و هیچکس جزء آقای مهندس به ذهنم نرسید ، علاوه براینکه امید میبخشد، ذهن را به تفکر وا میدارد و همهی سوال های ذهنمان را پاسخ می دهند ؛
آقای مهندس می فرمایند هر سی دی مثل یک کتاب می باشد و بمثال این است که شما یک کتاب مطالعه کرده اید و نوشته اید .
جلسه قبل یکی از دوستان مشارکت کردند در طول سفر هر سی دی باید در موقع خودش و هر هفته پشت سر هم نوشته شود ، جرقه ای در ذهنم زده شد که چرا من در آموزش درجا می زنم و برگشتم به سفر اول خودم دیدم که من این کار را به درستی انجام ندادم و سی دی ها را به موقع و در هفته ی خودش ننوشتم ، هشت ماه سفر کرده بودم و نهایتاً هفده یا هجده سی دی نوشته بودم ، در دو ماه آخر سی دی هارا تکمیل کردم تا بتوانم در آزمون شرکت کنم ، جواب خیلی از سوال های من مانده بود و آن رشد لازم شکل نگرفته بود.
متوجه شدم که چرا من درجا زده بودم،چون نوشتن سی دی هایم ترتیب نداشتند و هر سی دی که می آید سی دی بعدی مکمل آن است و جواب سوال های ذهنمان را می دهد و نمیگذارد سوالی در ذهنمان باقی بماند.
راجب یادگیری در گوگل سرچ می کردم و چهار مرحله یادگیری کوین ترودو نظرم را جلب کرد که نوشته بود اگر میخواهید به اوج برسید از فردی آموزش بگیرید که خودش آن قله را فتح کرده باشد و مجدد شخصی به غیر از آقای مهندس به ذهنم نرسید که خودشان اوج قله هستند و آن را فتح کرده اند و میتوانند به ماکمک کنند که قله را فتح کنیم و راز آن همین سی دی نوشتن و آموزش می باشد و مرجع همهی ما در کنگره یک نفر است و همهی ما از آقای مهندس آموزش دریافت میکنیم ، چهار مرحله یاد گیری که میخواهید به آموزش برسید ، نا آگاهی و ناشایستگی، آگاهی و ناشایستگی ، آگاهی و شایستگی و متوجه شدم که در سی دی نوشتن این چهار مرحله درحال تکرار است ، خیلی راحت آقای مهندس یک سی دی در اختیار ما می گذارند ، آقای فلانی ده هزار دلار میگیره که برید در سمینارش این مطالب رو بهتون بگوید ولی ما کاملا رایگان این مطالب را دریافت می کنیم ، من وقتی که وارد کنگره شدم ، ناآگاه و ناشایست هستم اصلا نمیدونم به دنبال چی هستم کجا هستم شایستگی هم ندارم ، وقتی که وارد میشم سی دی می نویسم آگاه میشوم و ناشایستم این مراحل تکرار می شود با نوشتن سی دی ها و دریافت آموزش و میرسم به مرحله ای که هم آگاه می شوم هم شایستگی دارم ، ما داریم علم درست زندگی کردن را یاد میگیریم وقتی که یاد گرفتیم نا خودآگاه درست زندگی می کنیم ، کنگره ۶۰ خیلی ساده و قشنگ این را به من میگفته و متوجه نمیشدم خیلی سخت سی دی هارا می نوشتم و دلیلش هم فکر می کنم همین مرتب ننوشتن سی دی ها بود .
انشاالله در کنگره باشم و آموزش بگیرم خیلی ممنونم که به صحبت های بنده گوش کردید.

تایپ خبر: مسافر حمزه لژیون چهارم و مسافر علی اصغر لژیون پنجم
عکاس: مسافر بهزاد لژیون هفتم
ارسال خبر: مسافر بهزاد لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
178