English Version
This Site Is Available In English

تفکر ماست که جهان‌بینی ما را می‌سازد

تفکر ماست که جهان‌بینی ما را می‌سازد

جلسه سوم از دوره چهاردهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ در نمایندگی شهباز با استادی راهنمامسافرمسعود ونگهبانی مسافر صمد و دبیری مسافر جوادبا دستور جلسه (نقش سی‌دی و نوشتن آن در آموزش وجشن اولین سال رهایی مسافرعباس) روز پنجشنبه تاریخ۱۴۰۴/۸/۲۹ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مسعود هستم، مسافر.
امروز در مورد دستور جلسه (نقش سی‌دی و نوشتن آن در آموزش) صحبت کوتاهی خواهیم داشت و بیشتر به دستور جلسه دوم که جشن اولین سال رهایی آقای عباس عزیز بود، می‌پردازیم.
در ابتدا، خداوند بزرگ را شکر می‌کنم که اجازه خدمت در جایگاه‌های متعدد و شرکت در این جلسه زیبا را به من داد. دستور جلسه امروز بسیار زیبایی است که بر اهمیت سی‌دی‌ها تأکید دارد، به‌ویژه حدیث «با نادانان سخن مگوی». در این رابطه، داستانی از آقای مهندس شنیدیم که شبیه به داستان حضرت عیسی (ع) در کتاب مولوی است:
روزی حضرت عیسی (ع) در حال فرار بود. شخصی ایشان را متوقف کرد و پرسید: «چرا فرار می‌کنی؟» ایشان پاسخ داد: «دارم از دست نادان فرار می‌کنم.» مردم گفتند: «تو پیامبر خدایی، مرده زنده می‌کنی و حیوانات وحشی را رام می‌نمایی، چگونه از انسان جاهل فرار می‌کنی؟» حضرت عیسی (ع) فرمود: «من مرده زنده می‌کنم و حیوانات وحشی را رام می‌نمایم، اما نمی‌توانم کاری برای آدم نادان انجام دهم.»
این داستان، حکایت اعتیاد است. هیچ کس نتوانست برای افراد مصرف‌کننده کاری کند، حتی آقای مهندس اشاره کردند اگر پرونده‌های شفا یافته در تمام اماکن متبرکه و ادیان الهی را بگردیم، شاید تعداد کمی از آن‌ها مربوط به افراد مصرف‌کننده باشد. این موضوع در دنیا نیز همین بوده و هست.
در کنگره ۶۰ می‌بینیم که این موضوع چقدر گسترده و عظیم است. ظرفیت دید انسان برای درک بزرگی کاری که در اینجا انجام می‌شود، کافی نیست. چقدر خداوند ما را دوست داشته که چنین گنجی (کتاب‌ها و سی‌دی‌ها) را در اختیار ما قرار داده تا از جهل و ناآگاهی رها شویم.
واقعاً اگر سی‌دی‌ها نبودند، درمان اعتیاد همچنان مانند گذشته، یک بیماری پیش‌رونده، هوشمند و لاعلاج تلقی می‌شد. اما امروز با تعریفی که کنگره از صورت مسئله اعتیاد (مثلث جسم، روان و جهان‌بینی) ارائه داده، درمان به سادگی میسر شده است. آقای مهندس برای جسم، ۱۶ پله و داروی OT را تعریف کردند که جسم به درمان کامل می‌رسد.
اما دو ضلع دیگر باقی می‌ماند: روان و جهان‌بینی. اگر سی‌دی نباشد و نوشتن نباشد، آن حلقه مفقوده که در دنیا به آن توجهی نشد، باقی می‌ماند. جهان‌بینی و آموزش‌های کنگره، این حلقه مفقوده را پر می‌کند. جسم با دارو درمان می‌شود، اما این تفکر ماست که جهان‌بینی ما را می‌سازد. اگر سی‌دی‌ها را دنبال نکنیم، مانند ماشینی هستیم که بهترین امکانات را دارد اما راننده‌اش گمراه است و نمی‌داند به چه سمتی برود.
تمام کسانی که در کنگره به نتیجه نمی‌رسند، توجه کافی به این بخش (جهان‌بینی) ندارند. به همان اندازه که مصرف شربت OT اهمیت دارد، جهان‌بینی، تفکر صحیح و آموزش نیز اهمیت دارد. اگر به اندازه یک پنجم مواد مصرفی‌مان را کم می‌کنیم، باید به همان اندازه آموزش جایگزین کنیم، وگرنه جاده تنگ می‌شود و به بن‌بست می‌رسیم. اما اگر خوب آموزش ببینیم، سی‌دی گوش کنیم، تفکر کنیم و آنچه کنگره خواسته را اجرا کنیم، به راحتی تا پایان سفر به سلامت جسم و روان متعادل خواهیم رسید.

بخش دوم: تولد عباس عزیز
بسیار خوشحالم که امروز جشن اولین سال رهایی عباس عزیز را داریم. این جشن‌ها خستگی را از تن بیرون می‌کند. مسیر طولانی طی شده تا امروز عباس، که زمانی مصرف‌کننده شدید بود، به این آرامش و آسودگی در زندگی رسیده است. این جای شکرگزاری دارد.
خداوند بزرگ را برای این عمل عظیم شکر می‌کنیم. همچنین تبریک می‌گویم به بنیان‌گذار کنگره، آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که همیشه در حال ارائه سی‌دی‌ها و نظارت بر تمام ابعاد سفر ما، از جمله اضافه وزن و سیگار، هستند.
خداقوت می‌گویم به تمام خدمتگزاران شعبه که دست به دست هم دادند تا این جشن امروز برگزار شود. تبریک ویژه به خود عباس عزیز و همسفر محترمش.
واقعاً عباس تلاش زیادی کرد. تا چند سال می‌آمد و می‌رفت و انگار نمی‌خواست بماند. من همیشه به او می‌گفتم: «تو نمی‌خواهی.» و دقیقاً همینطور بود؛ چهره‌اش سرخ می‌شد و این نشان می‌داد که حرف من به هدف خورده است. او بازی می‌کرد. هر جلسه اتفاقی می‌افتاد؛ یا تصادف می‌کرد یا ماشینش خراب می‌شد و نمی‌توانست برسد. مرتباً اتفاقاتی برای نرسیدن رخ می‌داد، چون واقعاً نمی‌خواست. همانطور که می‌دانید، خداوند خیلی او را دوست داشت که در چند تصادف سخت، جان سالم به در برد. شکر خدا که امروز به این جایگاه رسیده و به یکی از خدمتگزاران فعال در شعبه تبدیل شده و همیشه اولین نفر در شعبه حضور پیدا می‌کند.

امیدوارم سال‌های سال در کنگره جشن رهایی‌اش را بگیریم. عباس خودش و بچه‌های سفر دومی می‌دانند که سفر دوم تازه آغاز کار است. همان پیچ و خم‌هایی که در سفر اول بود، در سفر دوم نیز وجود دارد و باید مراقب باشیم؛ هر کجا بمانیم، سقوط می‌کنیم.


امیدوارم عباس و همسفر محترمش که کمک بسیار زیادی کردند و پیگیر عباس بودند، همچنان ادامه دهند. همانطور که می‌دانید، کار همسفر در خانه بسیار سخت‌تر است. آقای مهندس فرمودند: «مسافر و همسفر دو بال پرواز هستند.» شخصی مثل عباس که درگیر اعتیاد بود، هرگز فکر نمی‌کرد به این نقطه برسد. من همیشه از عباس درخواست می‌کردم که همتش را به کار گیرد و این کار را انجام دهد، و او انجام داد.
تبریک می‌گویم به آن‌ها برای رسیدن به پاکی هزار و نیم‌شان. ان‌شاءالله همه شما نیز در کنار هم برای همیشه بمانیم.
ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر ابوالفضل
تنظیم: مسافر حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .