آقای مهندس در این سیدی میگویند: ما اگر بخواهیم یک سیستم را بازسازی کنیم، باید کاملاً آن را بشناسیم.
اگر بخواهیم به زندگی با آرامش و آسایش برسیم و نواقص و مشکلاتمان را حل کنیم، اولین قدم این است که خودمان را بشناسیم، کسی هم که میخواهد به دیگران کمک کند باید خودش را بشناسد. چندین سال پیش سه تا مشکل در آمریکا وجود داشت، یکی اعتیاد، دیگری سرطان و آن یکی چاقی که تا الان هم در آن ها ماندهاند. میلیاردها میلیارد دلار هم بودجه صرف شده اما تشخیص داده نشد، به علت اینکه ما انسان را نشناختیم.
جسم مانند قفس است که ما در آن قفس مهمان هستیم و تنها کتابی که اینها را از هم جدا کرده است، کتاب قرآن است. آنجا نوشته شده که انسان را از نفس واحده آفریدم، آن جا نوشته شده من از روح خودم در انسان دمیدم، آنجا نوشته شده نفس، روح، جسم و جان همه با هم تفاوت دارند و هر کدام چیز دیگری هستند.
ما مثلثی داریم به نام نفس واحده که در وجود ما است و شامل: جسم، روح و جن است که در قفس ما سه تا شخصیت وجود دارد، یکی خودمان هستیم، یکی ما را به نیکی تشویق میکند و دیگری به بدی و این را میدانیم هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم، اول با خودمان فکر میکنیم که این کار را انجام بدهیم یا ندهیم، که این در قرآن هم نوشته شده است که دو تا فرشته هستند روی شانه چپ و راست ما
جان چه هست؟ ما جسم، روح، نفس و جن را میشناسیم، آنچه میماند میشود جان، یعنی همانی که در خواب میبینیم. موقعی که مرگ فرا میرسد فرشتگان مرگ میآیند و نفس را تحویل میگیرند، وقتی انسان میخوابد، جسم اینجاست و انسان از جسم خارج میشود، وقتی هم خارج میشود یک بندی بین جسم و آن نفس برقرار است که به این، بند نقرهای یا بند سیمین میگویند. این بند ارتباط بین نفس و جسم است، فرشتگان مرگ میآیند و این را قطع میکنند، وقتی قطع شد، جان می رود و جسم بی استفاده می شود و مرگ فرا می رسد.
(خلق الانسان فی کبد) انسان در رنج آفریده شده، در زندگی هم سختی هست و هم مشقت، هیچوقت امکان ندارد که این ها وجود نداشته باشند، سختی وجود دارد اما کم و زیاد است. سختی کم میشود و خوبی زیاد میشود و گاهی بلعکس. حالا ما هر چه بتوانیم راه درست زندگی کردن را یاد بگیریم و خودمان را بشناسیم، می توانیم به آرامش برسیم. انسان وقتی کار خیری انجام میدهد، همه انسانها آن را تشویق میکنند، اگر هم کسی نداند، خدا میداند، سیستم میداند، رنج دست هم میداند و سیستم تحت فرمان خداوند است و جوری طراحی شده است که پاسخ همه چیز داده میشود و سیستم میگوید ذرهای عمل خیر یا عمل شر انجام بدهی، پاداشش را دریافت میکنی و امکان ندارد که کسی ظلم بکند و بتواند در برود.
هدف ما چه هست؟ چه هدفی را می خواهیم دنبال کنیم؟ باید هدف ما مشخص شود، که در دعای کنگره هم گفته شده وقتی میخواهیم کاری انجام دهیم تفکر کنیم، فقط یکی، اول فکر کنیم و بعد خواستهمان را مشخص کنیم. وقتی ما با کسی حرف میزنیم اگر دانا باشد یک حرف هم کافی است، اگر نادان باشد اصلاً هیچ حرفی نباید بزنیم. اگر کسی به حرفهای درون ما توجه نمیکند، نباید ادامه بدهیم و هر انسانی هم بر عالم حیات خودش به تفکر و تعقل به طور طبیعی دعوت میشود. آن کسی که وارد تفکر و تعقل میشود، تا انتهای بینهایت را طی میکند، میداند که در پی چیست و چه میخواهد.
منبع: سیدی شتر
نویسنده: مرزبان همسفر مهشید (لژیون مرزبانی)
ویراستاری و ارسال: همسفر شایسته رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون دوم)(دبیر دوم سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
62