هفتمین جلسه از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئیپاستور با استادی راهنما مسافر عماد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش» چهارشنبه 28 آبان ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد
اول از همه خدا را شاکرم که فرصت حضور در کنار شما خوبان را به من داد.
تبریک میگویم به مرزبانهایی که دورهی چهاردهماههی خود را تکمیل کردند و امروز میتوانیم به آنها بگوییم مرزبانهایی که حقیقتاً دورهی خود را پشت سر گذاشته و بهدرستی شایستهی این جایگاه شدهاند. خدا قوت میگویم به همهی عزیزان. همچنین تبریک به کسانی که تازه وارد عرصهی آموزش شدهاند؛ امیدوارم بتوانم کمکی باشم هم برای مرزبانها تا بهتر وظایف خود را انجام دهند، و هم برای مرزبانهای جدید تا از این فرصت استفاده کنند و انرژی لازم را برای ادامهی سفر خود بهدست آورند.
من خودم دورهی خدمتی مرزبانی را گذراندهام و همچنین خدمتهای دیگری را در کنگره تجربه کردهام که همگی برای آموزش و یادگیری است. گاهی ممکن است یک مسافر از مرزبان توقع بیش از حد داشته باشد؛ مثلاً بپرسد چرا مرزبان اینگونه رفتار کرد یا اگر میخواست طبق قوانین نکتهای را به من گوشزد کند چرا آنطور صحبت کرد و باعث شد ناراحت شوم. اما باید بگویم وقتی حال یک نفر خوب است و انرژی میگیرد، نباید هیچوقت از یک تذکر ناراحت شود. اگر واقعاً بهدنبال اصلاح خود باشد، حتی از تذکر هم باید خوشحال شود. و اگر هم مشکلی نداشته باشد و طرف مقابل اشتباهاً تذکری داده باشد، باز هم نباید ناراحت شود.
نکتهی بعد اینکه خودِ مرزبان نیز تازه در مسیر آموزش قرار گرفته است. بنابراین اگر من توقع داشته باشم که چون مرزبان است باید همه چیز را کاملاً بلد باشد، هیچ خطایی نکند و همه چیز مطابق روتین باشد، این توقع درستی نیست. مرزبان هم مانند دیگران در حال آموزش دیدن است و یاد میگیرد چگونه مدیریت کند. مرزبانهای جدید باید درک شوند؛ آنها تازه آغاز به کار کردهاند و در مسیر یادگیری هستند. بخش مهمی از این مسیر نیز مرتبط با سیدیهای آموزشی کنگره و نوشتن آنهاست.

یادم میآید در سفر اول، سیدیها را با میل خودم گوش میکردم و خلاصهبرداری مینوشتم. چند بار گوش میدادم و وقتی به لژیون میآمدم، فکر میکردم کاملاً آمادهام؛ اما هنگام صحبت میدیدم بسیاری از مطالب را جا میگذارم. بعدها یاد گرفتم نکاتی را که میخواهم بیان کنم حتماً بنویسم. این کار بسیار مفید بود؛ چون معمولاً دیگر حتی نیاز نبود به نوشتهها نگاه کنم، مطالب در ذهنم میماند. نوشتن باعث میشد موضوعات بهتر در ذهنم تثبیت شود.
از جایی به بعد آقای مهندس فرمودند که همه باید سیدیها را کامل بنویسند و این به یک شرط تبدیل شد. مدتی بعد نیز چهل سیدی مشخص شد که هر عضو کنگره باید آنها را حتماً بنویسد. برایم جالب است که اکنون چهارمین بار است در این دستور جلسه خدمت میکنم، و این دستور جلسه برای من بسیار ارزشمند است چون تأثیر زیادی روی من داشته است.
در ابتدا نوشتن برایم بسیار سخت بود. یادم هست نوشتن همان چهل سیدی بیش از یک سال طول کشید و واقعاً زیر بار نمیرفتم. نوشتن سیدی چهلم را با سختی زیاد تمام کردم و پیش خودم میگفتم چرا آقای مهندس اینقدر روی تکرار نوشتن تأکید میکند؟ اما همینکه تمام شد، انگار حالم دگرگون شد و با این مسئله کاملاً کنار آمدم. بعد بهجای سختی، سراغ مزایایش رفتم و دیدم واقعاً هم فایده دارد، هم لذتبخش است، هم آرامشبخش. الان اگر ننویسم، کیفیت حالم پایین میآید و انرژیام کم میشود.
جالب است که بعضی وقتها وقتی سیدی روز شنبه منتشر میشود، همان روز آن را مینویسم و بعد تا آخر هفته حس میکنم چرا فقط همان یکی را نوشتم، انگار که نوشتن سیدیها استرس مرا کم میکند و برایم آرامش میآورد. به نظر من این روند باید ادامهدار باشد.
یادم میآید وقتی مدرسه میرفتم و مشق مینوشتم، حالم خیلی خوب بود. هر کس هم اگر به آن دوران برگردد، احتمالاً همین را تجربه کرده است. شاید امروز حجم مشقها مثل گذشته نباشد، اما ما در یک سال تحصیلی چندین دفتر صدبرگ و دویستبرگ را تمام میکردیم. بهترین آموزشهایی که گرفتم، همانجا و در همان نوشتنها بود و واقعاً تأثیرگذار بود.
خیلی ممنون.
ضبط و تایپ: مسافر مهدی(لژیون2)
عکس: مسافر علیرضا
ویرایش و ارسال: مسافر حمید(گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور)
- تعداد بازدید از این مطلب :
99