English Version
This Site Is Available In English

شناخت گره قدرت، وظیفه انسان است

شناخت گره قدرت، وظیفه انسان است

همسفر مریم (ف)؛

خیلی مواقع تا زمانی‌که در زندگی دوستان و اطرافیان هیچ تغییر و تحولی رخ نمی‌‌دهد، همان رفتار و منش را دارند و خیلی هم دوست‌داشتنی هستند؛ ولی وقتی اتفاقی می‌افتد مانند‌: ارتقاء شغلی، رسیدن به پول، برنده شدن در لاتاری و از این دست مسائل می‌بینی خلق‌وخو و کردار آن‌ها تغییر می‌کند، نه در جهت سازنده و خوش‌آیند؛ بلکه دیگر شما کنار آن شخص احساس خوبی ندارید و معذب هستید، زمانی‌که شخصی از پیشرفت دیگران دچار بخل و حسادت می‌شود و این دو تفاوت بسیار را با هم دارد.

تغییر فاز و اخلاق خود نشان‌دهنده گره قدرت است؛ چون قدرت یعنی توانایی انجام کار، یک باغبان صاحب قدرت در حیطه باغ خود است. بهترین حالت این است که هر انسانی در بیشه خویش وقتی توان انجام کاری را دارد به انسان‌های دیگر حالت معذب بودن دست ندهد، انسان‌ را ملتهب نکند که به رعشه بی‌افتد، این قضیه در سیستم کنگره‌۶٠ هم وجود دارد.

لژیون یک راهنما، بیشه قدرت اوست و می‌تواند در قلمرو خود حکومت کند. وجود قدرت ضروری است؛ اما نباید به ضد آن تبدیل شود؛ وقتی انسان خیلی تمایل دارد در فعالیت‌هایی که نقش داشته نام او برده و مطرح شود؛ اگر این اتفاق نیفتاد، حس خوبی به او نمی‌دهد که این یکی از نشانه‌های گره قدرت می‌باشد.

همسفر فاطمه (پ)؛

قدرت تنها توان انجام کار نیست، توان انجام ندادن کار نیز بخشی از آن است؛ وقتی این دو نیرو در تعادل قرار گیرند، قدرت در وضعیت سالم و طبیعی خود قرار دارد. قدرت برای هر انسانی حیاتی است؛ زیرا بدون آن هیچ مسئولیتی قابل انجام نیست. همان‌طور که هر موجودی در هستی نیرویی دارد که می‌تواند از تعادل خارج شود، قدرت نیز چنین است. قدرت در چرخه‌ می‌تواند سازنده باشد؛ اما اگر از مسیر درست خارج شود به «گره قدرت» تبدیل می‌شود. گره قدرت یعنی نیرویی که به جای خدمت، به مانع و تخریب بدل گردد.

در کلام الهی نیز آمده است: «نباید سؤال‌کننده را از خود راند». این فرمان نشان می‌دهد قدرت باید در خدمت نیازها باشد؛ زمانی‌که ساختار قدرت درست عمل کند، می‌تواند نیازهای انسان‌ها را بر‌طرف کند. بر‌آوردن نیاز، کار اصلی قدرت در وضعیت درست است؛ وقتی نیاز‌ها بر‌طرف شوند، تعادل در ادامه شکل می‌گیرد.

در یک ساختار درست همیشه امکان پرسش، بیان مشکل و درد وجود دارد؛ اما در ساختار گره قدرت، دخالت‌های بی‌جا، فضولی، تخریب و بد‌گویی رخ می‌دهد. قدرت نیز اگر در مسیر تعادل باشد، به نیرویی سازنده و خلاق بدل می‌شود؛ ولی اگر به گره قدرت تبدیل گردد، همان انرژی به جای رشد، به تخریب و رکود منجر خواهد شد؛ پس شناخت گره قدرت و بازگرداندن آن به تعادل، وظیفه‌ای حیاتی برای هر انسان است؛ زیرا تنها در وضعیت تعادل قدرت می‌تواند به خدمت حقیقت و رشد بشر در‌آید.

همسفر الهام؛

تمام قوانین بشری روی مسئله تبدیل صورت می‌گیرد.‌‌ بر قوانین تبدیل خیلی اتفاقات جالبی شکل گرفت و نتیجه این شد‌‌ که‌ شکل دنیای ما با هزار سال پیش کاملاً متفاوت است. این تبدیل انرژی‌های پایین که اول انرژی باد، حرارتی، مکانیکی، الکتریکی بود و همین‌طور که رفت بالا‌تر شکل دنیای ما هم تغییر کرد. یک ساختار قدرت درست مثل درخت است، موادی که قابل استفاده نیست شامل فضولات حیوانات،‌‌ آبی را که قابل خوردن نیست به خاک می‌دهی، این‌ها را می‌گیرد و به یک سبزی خوب، میوه تازه و سایه خنک تبدیل می‌کند.

یک ساختار قدرتی که درست کار کند، در آن تولید و زایش انجام می‌شود؛ ولی وقتی تبدیل به گره قدرت شود بر‌عکس است؛ یعنی شکل‌های بالاتر انرژی را تبدیل به انرژی‌های پایین‌تر می‌کند. اصولاً بدی را نمی‌شود از بین برد و همه جا خوبی به وجود آورد؛ فقط تنها کاری که می‌‌شود انجام داد این است که انسان در حیطه کاری خود، کار درست را انجام بدهد.

وقتی تبادلات به هم می‌خورد کارهای روز‌مره به تعویق می‌‌افتد؛ یعنی کاری شما باید انجام بدهید یک ماه عقب می‌ماند در این تبادلات اشکال به وجود می‌آید، وقتی تبادل اتفاق نیفتد تراکم داریم؛ به معنای این‌که ورودی و خروجی باید درست باشد؛ مثل استخر انرژی که در ورودی‌‌‌های آن آب وارد و در خروجی‌‌ها آب خارج می‌شود؛ اگر در تبادل تراکم به وجود بیاید دچار تورم می‌شود.

تایپیست: همسفر مریم (ف)، همسفر فاطمه (پ)، همسفر الهام رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر مهدیه رهجو راهنما همسفر فاطمه لژیون (سوم)
عکاس: همسفر نصیبه رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر محدثه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .