English Version
This Site Is Available In English

سی‌دی ها راهی بودند که از نابسامانی به تعادل رسیدم

سی‌دی ها راهی بودند که از نابسامانی به تعادل رسیدم

ششمین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶٠، ویژه مسافران نمايندگی میلاجرد با استادی راهنمای محترم مسافر عادل ، نگهباني مسافر مهدی و دبیری مسافر علی‌اصغر با دستورجلسه «نقش سی‌دی و نوشتن آن در آموزش» چهارشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، عادل هستم یک مسافر.
از آقای مهندس ممنونم که این بستر را فراهم کردند. خانواده‌شان از خودگذشتگی کردند و پای آقای مهندس ایستادند تا آن چیزی که ایشان کشف کرده بودند، یعنی روش درمان، به بقیه هم اطلاع داده و منتقل شود تا من هم امروز این حال خوب را داشته باشم.
از راهنماهای خوبم، آقا صابر و آقا مهدی راهنمای درمان سیگارم، خیلی ممنونم. تا دنیا دنیاست من مدیون این عزیزان هستم و این حال من با هیچ‌چیز قابل مقایسه نیست.
جا دارد به شما تبریک بگویم. شعبه‌تان با اینکه تعداد زیادی ندارد، ولی انرژی بسیار بالایی دارد و حس خیلی خوبی منتقل می‌کند. وقتی وارد شدیم، انرژی خیلی بالایی داشتیم و این نشان می‌دهد خدمتگزارها و سفر اولی‌ها حسشان به هم نزدیک و همدل هستند. در هر صورت تبریک می‌گویم به همه.
در مورد دستور جلسه امروز که نقش نوشتن سی‌دی و آموزش است، همان‌طور که می‌دانید در کنگره ۶۰ چند منبع آموزشی داریم. یکی از منابع آموزشی سی‌دی‌ها هستند که از ابتدا به صورت کاست بود، بعد شد سی‌دی و زمانی که ما آمدیم سی‌دی بود و حالا تبدیل به اپلیکیشن شده و استفاده از آن بسیار راحت است. همان روز که سی‌دی ادیت می‌شود، در اپلیکیشن قرار می‌گیرد و بلافاصله در همه جای دنیا در دسترس است تا بتوانیم از آن استفاده کنیم.
من یادم می‌آید زمانی که سردشت بودیم، سی‌دی بود و لژیون دبیری و دفتری داشت. راهنما برنامه می‌نوشت مثلاً برای یک ماه که فلان روز سه‌شنبه فلان سی‌دی را می‌خواهیم. دبیر پول جمع می‌کرد. آن موقع هزار تومان بود. پول جمع می‌کردیم، می‌داد به نشریات و مسئول نشریات می‌رفت تهران، سی‌دی‌ها را سفارش می‌داد، می‌خرید و می‌آورد. یک هفته طول می‌کشید تا جلسه بعد سی‌دی‌ها بین بچه‌ها تقسیم شود. اما الان استفاده از آن خیلی راحت شده. من از سر کار برمی‌گردم، داخل ماشین می‌نشینم و هر وقت یادم بیفتد، سی‌دی را می‌خرم و دانلود می‌کنم و در راه گوش می‌دهم.
منابع آموزشی کنگره یکی همین سی‌دی‌هاست؛ یکی کتاب‌ها مثل کتاب عشق، کتاب ۱۴ مقاله، کتاب ۶۰ درجه و یک سری جزوات در نشریات. اگر بخواهم درباره نقش سی‌دی‌ها در آموزش بگویم، باید به گذشته خودم نگاه کنم و ببینم چقدر تغییر کرده‌ام از وقتی که سی‌دی کار می‌کنم و از این آموزش‌ها استفاده می‌کنم. آن‌وقت متوجه می‌شوم نقششان چقدر زیاد بوده.
من اواخر مصرفم روزی ۶–۷ ساعت وقت برای مصرف می‌گذاشتم. از کار و زندگی و زن و بچه می‌زدم و فقط در فکر مصرف بودم. هم به جسمم آسیب می‌زدم، هم به کار و زندگیم، هم از نظر مالی اوضاع نابسامانی داشتم و خانواده‌ام در حال فروپاشی بود. رابطه پدر و پسری با بچه‌هایم وجود نداشت و خلاصه اوضاع زندگیم کاملاً خراب بود.
ولی حالا که به اوضاع خودم نگاه می‌کنم، می‌بینم از اراک بلند شدم و آمدم اینجا استاد جلسه شدم. به زندگی‌ام نگاه می‌کنم که به آرامش رسیده، نظم دارم، سر و سامان گرفته‌ام، از نظر روحی و روانی در تعادل هستم و نوع برخوردم با اطرافیانم از پدر و مادر گرفته تا بچه‌ها و همکاران، همه تغییر کرده. همه این اتفاقاتی که در زندگی من افتاده، قابل احساس است و این که می‌توانم اینجا بنشینم و در آرامش صحبت کنم، نتیجه همین مسیر است.
من این تغییرات را در زندگی‌ام مدیون آموزش‌های آقای مهندس هستم. آن چیزهایی که در کنگره یاد گرفتم. بخواهم از نقش سی‌دی‌ها بگویم، من به‌عنوان کسی که فقط دنیای مادی را قبول داشتم و هیچ چیز غیرقابل‌دیدن را باور نمی‌کردم، باید بگویم آن موقع حتی به این موضوع افتخار هم می‌کردم و فکر می‌کردم آدم باکلاسی هستم. ولی زندگی‌ام پوچ و بی‌معنی بود و فکر می‌کردم آمده‌ام چند سال روی زمین باشم، بعد هم می‌میرم و زیر خاک می‌روم و تمام می‌شود. هر بلایی سر خودم می‌آوردم برایم مهم نبود.
حتماً شنیده‌اید که خیلی‌ها می‌گفتند: یکی می‌گفت سیگار نکش، می‌گفتیم این تنه می‌خواهد برود زیر خاک، مور و ملخ بخورند، چه فرقی می‌کند سالم برود یا ناسالم. تفکر ما همین بود. اما الان اعتقاد دارم و باور دارم که بیهوده خلق نشده‌ام و آفرینشی پشت من بوده. می‌دانم زندگیم با مردن تمام نمی‌شود و در دنیای دیگری ادامه دارد. می‌دانم اعمال امروز من آینده مرا در این دنیا و دنیاهای بعدی می‌سازد. همه این‌ها به خاطر آموزش‌های آقای مهندس است.
آقای مهندس درباره صور آشکار و صور پنهان، جسم، جان، روح، نفس و کالبد دوم صحبت می‌کنند؛ چیزهایی که نه خبر داشتم و نه فکر می‌کردم به دردم بخورد. شاید اگر کسی چیزی می‌گفت، می‌گفتم شما حالیت نیست. اما همه این آگاهی‌ها را مدیون همین آموزش‌ها هستم.

من روز اول که به کنگره آمدم، جلسه تازه‌واردین نشستم و بچه‌های لژیون یکی‌یکی می‌آمدند درباره سی‌دی صحبت می‌کردند و می‌گفتند: آقای مهندس فرمودند… و من گارد گرفته بودم. می‌گفتم هی مهندس مهندس می‌کنید، مگر چه خبره؟ ذهنیت خیلی خوبی نداشتم. حتی وقتی مجبورم کردند گفتند باید سی‌دی بنویسی و به صدای آقای مهندس گوش بدهی، حس خوبی نداشتم. چند سی‌دی اول این‌طور بود. اما الان آرامش‌بخش‌ترین صدای دنیا برای من صدای آقای مهندس و استاد امین است. هر شب با صدای آقای مهندس می‌خوابم.
تمام چیزهایی که ما در کنگره داریم از آقای مهندس است. طوری که منِ اراک‌نشین وقتی اینجا صحبت می‌کنم، چیز جدیدی نمی‌شنوید. همه چیزهایی که راهنماهای اینجا می‌گویند، اگر بروید سیستان و بلوچستان هم احساس غریبی نمی‌کنید چون آموزش ما صددرصد در همین سی‌دی‌هایی است که آقای مهندس صحبت می‌کنند. کتاب‌هایی هست که آقای مهندس می‌نویسند، اما چیزی که خیلی به درد من خورد و هنوز هم هفته به هفته استفاده می‌کنم همین سی‌دی‌هاست.
هر هفته مطالب جدید می‌آید و ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.
تایپ وعکس؛مسافر علی‌اصغر
تهیه وتنظیم؛ مسافر علی
(مسافران نمایندگی میلاجرد اراک)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .