English Version
This Site Is Available In English

بادریافت آموزش به ضدارزش‌های خود پی بردم.

بادریافت آموزش به ضدارزش‌های خود پی بردم.

خداوند را شاکرم که اجازه ورود به کنگره را به من داد تا آموزش بگیرم. من هم با کوله باری از ناامیدی، منیت، کینه، نفرت و ترس از آینده برای درمان مسافرم وارد کنگره شدم. اما با سفر کردن و دریافت آموزش به ضدارزش‌های خود پی‌بردم. با گره‌هایی که در تاریکیِ این زندگی طیِ سال‌ها به دست و پای خود زده بودم آشنا شدم، گره هایی که اجازه نمی‌دادند تا شیرینی بهترین لحظات زندگی‌ام را بچشم و حسِ خوب را تجربه کنم. بهترین حس‌ها را در کنگره دریافت کردم. در اصل کنگره راه صراط مستقیم است.  خداوند به آقای مهندس خیر و برکت بدهد که این بستر را فراهم نمودند.  به فرموده‌ی ایشان هر چه دارید پشت دربهای کنگره بگذارید و وارد شوید، فقط به فکر رهایی و خدمت باشید. به شخصه سعی کرده‌ام با نوشتن و خوب گوش دادن به سی‌دی‌ها فرمانبردار خوبی باشم.

استاد امین می‌گویند آموزش‌های انسانیت و فرا گرفتن آنها معنیِ زنده‌بودن، نفس‌کشیدن و عشق ورزیدن است. اگر امروز به اصل خود برگشته‌ام این حال خوبم را مدیون این خانواده و کنگره هستم. اگر قدم در مسیر صراط مستقیم برداشته‌ام به خاطر بودن در کنگره و زحمات آقای‌مهندس و دیگر اعضاء و خدمت‌گزارانی که در کنگره به نحوی خدمت می‌کنند. باید در مقابل این همه عشقی که دریافت کرده‌ام من هم بتوانم با خدمت کردن گوشه‌‌ای از محبت‌های این خانواده‌ی بزرگ کنگره را جبران کنم.  از نیروی مطلق خواسته‌ای دارم آن هم این است که همسرم هم که در تاریکی مصرف مواد مخدر، جهل، نادانی هست،  روزی اذن ورود به  کنگره را پیدا کند.

از اعماق قلبم می‌خواهم  که هیچ همسری مصرف کننده  نباشد.  همسرم قول داده داده‌اتد  که بیاید، اما هنوز نوبت و اجازه به ایشان داده نشده است. امیدوارم  روزی اجازه کسب کند و در کنگره به درمان برسند. کنگره برای من گوهر گرانبهایی است که آن را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم. مسافران من در تاریکیِ مطلق بودند و به هیچ چیزی  باور نداشتند.  می‌خواهم از دلم  بگویم که واقعا تغییر، تبدیل و ترخیص در مسافر اولم حس شد. دیدم چطور از تمام تخریب‌هایی که داشت چگونه ترخیص شد. جه روزها و شب‌هایی که از او خبری نداشتم ولی با آمدن به کنگره تغییر کرد.

حالا بیشتر وقتش کنارِ خانواده می‌گذرد. با تغییراتی که کرده است حالا در سایت کنگره خدمت‌گزار و رابط خبری لژیون سردار شعبه هستند. امیدوارم جایگاه بالاتری را کسب کند.  از خداوند می‌خواهم مسافر دومم هم  که با سختی، مشقت و مشکلات وارد  کنگره شده با خواست خودش به رهایی  برسد. از خداوند می‌خواهم که در مسیر کنگره باقی بماند و اجازه جایگاه‌های خدمتی را بگیرد. آرزوی خودم این است که روزی بتوانم جایگاه راهنمایی و خدمت کردن در شعبه پردیس را تجربه کنم.  انشالله کنگره در تمام دنیای امروزه گسترش پیدا کند تا  مادرانی مثل من رهایی و آموزش های ناب کنگره را تجربه کنند و انرژی بگیرند. به امید  حال خوب برای تمام انسان‌ها در سراسر دنیا. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.

نویسنده: همسفر لیلی رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر زهرا  (لژیون اول)
ارسال: همسفر ملک رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون سوم ) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .