جلسه سوم از دوره شصتوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ابنسینا به استادی همسفر فرشته، نگهبانی همسفر شبنم و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش» روز سهشنبه ۲۷ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
اگر بخواهم از تجربه خودم در مورد دستورجلسه بگویم؛ روزهای اول که به کنگره آمده بودم به من گفتند که باید سیدی بنویسی، نمیدانستم من چرا باید سیدی بنویسم، با خودم میگفتم یکی دیگر مصرفکننده بوده آمده اینجا ترک کند، آن موقع با واژه درمان آشنا نشده بودم، یکی دیگر آمده ترک کند، من چرا باید با یک فرزند کوچک سیدی بنویسم؟ اندکی که گذشت شروع به سیدی نوشتن کردم، دیدم که چقدر من تخریب دارم، چقدر حال من خراب است و تخریب من از یک مصرفکننده بیشتر است، کمکم ذهن و افکار من جهت پیدا کرد و متوجه شدم، من باید عوض بشوم.
بعد از مدتی فهمیدم که درون من چقدر گره است و این سیدیها بودند که به من کمک کردند تا عوض بشوم و جهانبینی من را بالا برد. در کنگره۶۰ و در مثلث درمان، جسم با شربت OT درمان میشود، روان با خدمت کردن و جهانبینی با نوشتن سیدی تغییر پیدا میکند. سیدی نوشتن باعث میشود که دچار فراموشی نشویم، حافظه من روزبهروز قویتر شده و از سیدیها آموزش میگیرم. سیدی نوشتن باعث نظم در زندگی من شد، من خودم خیلی منیت داشتم، آدم کینهای بودم و نمیتوانستم ببخشم، اگر شخصی به من بدی میکرد خیلی حالم بد میشد و همیشه درون من جنگ بود؛ ولی الان فهمیدم که باید بخشید.
آقای مهندس میفرمایند؛ آدمها بد نیستند، بلد نیستند؛ پس اگر کسی به من بدی کرد باید راحت از کنار آن بگذرم و ببخشم. از سیدیها صبر را یاد گرفتم، آدمی بودم که با کلمه صبر اصلا آشنایی نداشتم و هرکاری میخواستم انجام بدهم، سریع انجام میدادم و نتیجه آن خوب نمیشد چون صبر را بلد نبودم و سیدیها به من آموزش صبر دادند. روزی که دفتر سیدیها را نگاه میکنم هر سیدی داستانی از تغییر و رشد من را نشان میدهد، من با این سیدیها رشد کردم، هر جمله از آقای مهندس و استاد امین به من یاد دادند که هیچ سقوطی پایان راه نیست و زندگی همیشه جاری است، همیشه به زندگی امید داشته باشم و این درس خیلی برای من زیبا بود.
در کنگره۶۰ که همه افراد باید سیدی بنویسند در هرجایگاهی که باشند ایجنت باشند، راهنما، مرزبان و یک رهجو باشند، باهم برابرند؛ باید آموزش بگیریم و سیدی بنویسیم و یا اینکه شاید من الان دارم به ظاهر سیدی مینویسم، در اصل خودم را بازسازی میکنم و روزبهروز حال من بهتر میشود و آموزش میگیرم. قبل از ورود به کنگره۶۰ نمیدانستم صورپنهان چه است و صور آشکار چه است؟ نفس چیست، روح و جهانبینی چه است؟ اطلاعی نداشتم، آمدم به کنگره و آموزشها را گرفتم و روزبه روز اطلاعات من بالاتر میرود به لطف آقای مهندس و استاد امین و کنگره۶۰، علم زندگی را آموزش میگیرم و راه و رسم درست زندگی کردن را به من آموزش میدهند، انسانیت را یاد میدهند.
این را بگویم که تجربه شخصی من است؛ هیچ مدرسه و دانشگاهی این آموزشهایی که در کنگره۶۰ تدریس میشود را ندارند و من فرشته باید قدردان آموزشهای کنگره باشم و قدردان این مکان باشم، از آقای مهندس خیلی تشکر میکنم که این بستر را برای ما همسفرها فراهم کردند تا آموزش بگیریم و به حال خوب برسیم. کنگره۶۰ دو راهنما دارد، یک راهنمایی که داخل لژیونها است که به ما آموزش میدهند و دیگر راهنما سیدیها هستند که تفسیر را به ما نشان میدهند و جهانبینی ما را بالا میبرند.
من روزهای اول خیلی تند شروع به سیدی نوشتن کردم و ۷ ماه سفر بودیم که سیدیهای من تمام شد، خواستم بگویم که کار من اشتباه بود؛ باید آرام و شمرده سیدی بنویسیم و از آن برداشت داشته باشیم. الان سیدی مینویسم یک برگه میگذارم کنار خودم میگویم از این سیدی چه فهمیدی؟ چه برداشتی داشتی و آنها را یادداشت میکنم و تشکر میکنم از آقای مهندس و استاد امین که با سیدیهای ارزشمندشان چراغ دانایی را در دل من فرشته روشن کردند.
مراسم معارفه راهنما همسفر اعظم و راهنمای ویلیاموایت همسفر زهرا


مرزبانان کشیک: همسفر پریسا و مسافر قادر
تایپیست: راهنمای تازهواردین همسفر سحر
عکاس: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
311