سلام و عرض ادب. لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چگونه با کنگره آشنا شدید؟
سلام دوستان فاطمه هستم، همسفر.
ما توسط یکی از اقوام با کنگره آشنا شدیم. با راهنمایی راهنمایان گرامی، مسافر پژمان و همسفر اکرم به روش DST و با داروی OT به مدت دوازده ماه و بیست و سه روز سفر کردیم و اکنون سه سال و یک ماه است که به لطف خدا با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستیم. رشته ورزشی من دارت و رشته ورزشی مسافرم والیبال است.
در مسیری که در آن قرار دارید با آموزش گرفتن و نوشتن سی‌دی‌ها چه چیزهایی را در وجود خود کشف کردید؛ این آموزش‌ها چه تغییری در نگرش، طرز فکر و نگاه شما به زندگی ایجاد کرده است؟
در کنگره پایه و اساس آموزش‌ها بر مبنای آموختن سی‌دی‌ها است. یعنی با نوشتن و گوش‌دادن به سی‌دی‌ها، نوعی وحدت و یکپارچگی در میان اعضا شکل می‌گیرد؛ زیرا در سراسر کشور هر هفته یک سی‌دی منتشر می‌شود و همه اعضاء بر روی یک موضوع مشخص تمرکز می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود که هم‌زمان یادگیری عمیق‌تری داشته باشیم و از زوایای مختلف به مفاهیم نگاه کنیم.
در هنگام نوشتن سی‌دی، نکاتی که مطرح می‌شود ذهن ما را به تفکر و تأمل وامی‌دارد. گاهی جرقه‌هایی در ذهن ما زده می‌شود که باعث می‌گردد مطالب و دانسته‌هایی که قبلاً در ذهن ما بوده، دوباره به یاد بیاوریم و جان تازه‌ای بگیریم. این روند ذهن را فعال می‌کند و باعث رشد و پویایی درونی می‌شود. به طور مسلم، این آموزش‌ها در ما بی‌تأثیر نبوده‌اند. به‌مرورزمان، نگرش ما به زندگی تغییر کرده است و امیدوارتر شده‌ایم، زیبایی‌های زندگی را بهتر می‌بینیم و قلبی شکرگزارتر یافته‌ایم. در نتیجه، به واسطه نوشتن و درک سی‌دی‌ها، جهان‌بینی تازه و عمیق‌تری در ما شکل گرفته است.
نوشتن سی‌دی‌ها بخش مهم و مؤثری در مسیر آموزش ما است. تأثیر این کار در تغییر تفکر و نگرش شما به زندگی چگونه است؟ چطور متوجه این تغییرات شدید؟
مسلماً زمانی که سطح آگاهی انسان بالاتر می‌رود، می‌تواند تغییرات زیباتر و عمیق‌تری در زندگی خود ایجاد کند. اگر این تغییرات در مسیر مثبت و سازنده باشند، انسان به‌تدریج در صلح و آرامش بیشتری فرومی‌رود و کیفیت زندگی شخص بالاتر می‌رود. اما چطور متوجه این تغییرات شده‌ایم؟ همین که امروز احساس آرامش بیشتری داریم و آن تنش‌ها و درگیری‌های ذهنی گذشته را تجربه نمی‌کنیم، نشان می‌دهد که در مسیر درستی قرار گرفته‌ایم. اکنون می‌توانیم از زندگی لذت ببریم و این لذت‌بردن نشانه رشد، آگاهی و حرکت به سمت تعادل است. در واقع این تغییرات به‌تدریج در وجود ما شکل گرفته‌اند و ثمره آموزش‌ها و تمرین‌هایی است که در مسیر کنگره انجام داده‌ایم.
آموزش‌های کنگره چه تأثیری در دیدگاه شما نسبت به خودتان و اطرافیان شما داشته است؟ لطفاً این تأثیر را با ذکر مثالی واقعی برای ما تشریح بفرمایید.
نسبت به خود که کاملاً مشخص و مشهود است؛ نسبت به توانایی‌هایی که در وجود خود داشته‌ام واقف و آگاه شده‌ام و برای آن‌ها ارزش قائل هستم و دیگر خود را موجود بی‌ارزشی نمی‌دانم و می‌دانم بالاترین کاری که باید در هستی انجام دهم برای خود است و خود را در اولویت قرار دادم و این به معنی خودخواهی نیست؛ بلکه به این معنی است که باید برای خود، برای جسم و روان خود ارزش قائل شوم و رشد بیشتری در جهت تکامل نسبت به خود و اطرافیان داشته باشم. ما کم‌کم با صور پنهان انسان آشنا می‌شویم و می‌آموزیم زمانی که شخصی ناراحت و عصبانی است، چگونه با او برخورد کنیم و بدانیم باید تمام هستی را دوست داشته باشیم. اگر از اطرافیان یا افراد خانواده رفتار ناشایستی سر زد به‌راحتی می‌توانیم آن را درک کنیم.
آیا در مسیر آموزش‌ها و یادگیری مطالب با مانعی روبه‌رو شدید که باعث ناامیدی و سردرگمی شما شده باشد؟ اگر چنین تجربه‌ای داشتید بفرمایید چگونه با آن مواجه شدید و توانستید بر آن غلبه کنید؟
در مسیر آموزش و یادگیری مطالب هیچ یک از آموزش‌ها باعث ناراحتی یا سردرگمی من نشد؛ برعکس، این آموزش‌ها هر روز من را به زندگی دلگرم‌تر و امیدوارتر می‌کرد؛ اما آنچه گاه اندکی باعث ناامیدی من می‌شد، سفر نادرست مسافرم بود؛ همین موضوع موجب می‌شد که نتوانم آموزش‌ها را با جان‌ودل بپذیرم. دلیل اصلی ناامیدی من، خوب سفرنکردن مسافرم بود. بااین‌حال، بعد از اینکه ایشان رها شدند، ذهن من کم‌کم آرام گرفت و توانستم مسیر آموزش را بهتر درک کنم و در این راه رشد بیشتری داشته باشم.
هر زمان که مسافرم خوب سفر نمی‌کرد، شاید برای چند روز احساس ناامیدی می‌کردم؛ اما همیشه با خود می‌گفتم باید نیرویی درونی پیدا کنم و اجازه ندهم این وضعیت ادامه یابد! به خود می‌گفتم این مشکل باید از زندگی ما ریشه‌کن شود. اعتیاد و انرژی منفی آن نباید در زندگی ما باقی بماند. روزی باید ریشه اعتیاد را بکنیم. اگر در میان راه ناامید می‌شدیم و آموزش‌ها را نادیده می‌گرفتیم، هرگز به این موفقیت دست پیدا نمی‌کردیم.
توصیه شما برای دوستانی که نوشتن سی‌دی را سخت یا وقت‌گیر می‌دانند و به اهميت آن پی نبرده‌اند، چيست؟
بسیاری از افراد هنوز متوجه اهمیت این موضوع نشده‌اند و نمی‌دانند که نوشتن سی‌دی‌ها مانند قطره‌های آب است که آرام‌آرام بر سنگ می‌چکد و در گذر زمان، سنگ را نرم و سوراخ می‌کند. اطلاعات، دانش و آگاهی نیز به همین شکل است و به‌تدریج در وجود ما نفوذ می‌کند. اگر بدانیم که این مطالب در آینده تا چه حد می‌تواند در حل مشکلات زندگی ما مؤثر باشند، هرگز آن را کاری سخت یا بی‌اهمیت نمی‌دانیم.
درست است که نوشتن و مطالعه وقت‌گیر است؛ اما باید بدانیم انسان برای رسیدن به هر هدف ارزشمندی، ناگزیر است بهایی بپردازد. یادگیری بدون صرف زمان و تلاش ممکن نیست. اگر زمان نگذاریم، یادگیری عمیق و ماندگاری نخواهیم داشت؛ بنابراین چه در حال نوشتن باشیم و چه در حال مطالعه، باید با آگاهی و حوصله زمان صرف کنیم. یادگیری واقعی با نوشتن همراه است؛ هرچه بیشتر بنویسیم، بیشتر یاد می‌گیریم. به همین دلیل نوشتن سی‌دی‌ها توصیه شده است؛ زیرا مطمئن باشید که روزی نوشته‌های شما همچون چراغی مسیر تاریکی‌های زندگی را روشن خواهند کرد!
در سی‌دی «نقش آموزش در رهایی» آقای مهندس می‌فرمایند: «باید بررسی کنیم که چه کسی آموزش می‌دهد، چه محتوایی آموزش داده می‌شود و آن آموزش به چه کسانی باید ارائه شود». برداشت شما از این توصیه‌ها چیست؟
اینجا در واقع سه سؤال مطرح شده است که به نظر من می‌توان آن‌ها را سه ضلع یک مثلث دانست؛ مثلثی که می‌توان نام آن را مثلث آموزش گذاشت. برداشت من این است که دانستن اینکه چه کسی آموزش می‌دهد، بسیار اهمیت دارد. آیا فردی که آموزش می‌دهد با گوشت و پوست‌واستخوان خود این مشکلات را لمس کرده و تجربه آن را دارد؟ زیرا اگر چنین باشد آموزش او برای من اثربخش‌تر خواهد بود.
نکته بعد، محتوای آموزش است. آیا محتوایی ارزشمند است که با نیازهای روحی و روانی من هم‌خوانی داشته باشد؛ محتوایی که بتواند من را از گذرگاه‌های دشوار زندگی عبور دهد و موجب تغییر جهان‌بینی من شود؟ در نهایت باید دید آموزش به چه کسانی داده می‌شود. آموزش زمانی مؤثر است که به افرادی ارائه شود که واقعاً طالب یادگیری هستند؛ زیرا کسی که میل و خواست درونی برای آموختن ندارد هر قدر هم آموزش ببیند، یاد نخواهد گرفت. در مقابل، فردی که تشنه دانستن است، خود به دنبال مطالب می‌رود و آن‌ها را به‌خوبی فرامی‌گیرد.
کلام آخر...
نوشتن سی‌دی پایه کار در کنگره است و هر فردی که وارد کنگره می‌شود باید از قوانینی که در کنگره است پیروی کند. یکی از آن قوانین نوشتن سی‌دی است که هر عضو باید از جان‌ودل پذیرای آن باشد؛ زیرا نوشتن سی‌دی نقش بسیار عظیم و عمده‌ای در تغییر نگرش فرد نسبت به خود، خانواده و جامعه خواهد داشت و باعث رشد می‌شود و باید آگاهانه در پی نوشتن و یادگیری باشیم. در پایان همگی شما را به خدا می‌سپارم و از شما مصاحبه‌کننده محترم صمیمانه سپاسگزارم.
مصاحبه‌کننده و طراح سؤال: همسفر فرشته، رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر اکرم، رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون یکم)
ارسال: راهنما همسفر افسون، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
80