هفتمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ابهر با استادی مسافر رضا و نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه « نقش سی دی و نوشتن آن در آموزش » سه شنبه ۲7آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
"خداوند را شاکرم به خاطر حکمت نهفته در دادهها و ستاندههایش.
وظیفه خود میدانم که از راهنمای محترم لژیون چهارم، جناب آقای قادر عزیز، نگهبان محترم جلسه، جناب آقا حسن، همچنین گروه محترم مرزبانی و ایجنت گرامی، بابت دعوت بنده به این جایگاه صمیمانه تشکر نمایم. افتخاری است که در این جایگاه از شما دوستان ارجمند آموزش بگیرم.
در همین ابتدا، قهرمانی جناب آقای قادر عزیز در مسابقات کشتی (کنگره ۶۰) را تبریک عرض میکنم؛ این موفقیت مایه افتخار نمایندگی ابهر است. برای ایشان صمیمانه آرزوی موفقیتهای آتی و قهرمانیهای بیشتر را دارم تا همواره الگوی ورزشی برای تمامی مسافران شعبه ابهر باشند.
پیش از آنکه به دستور جلسه بپردازم، پیامی از کتاب «۶۰ درجه زیر صفر» را قرائت میکنم که با موضوع دستور جلسه مرتبط است:
«پس شنهای روان دو کار را انجام میدهند؛ اگر به آب نزدیک باشند به دریا میرسند و اگر در کویر باشند، حول یا گرد خود میچرخند و همیشه سرگرداناند.»
اما در خصوص دستور جلسه: مهمترین عامل مؤثر در درمان اعتیاد در کنگره ۶۰، همین عمل نوشتن سیدیها (فایلهای صوتی) است. در واقع، همه به رهایی میرسند؛ هر سفر اولی که در این مکان حضور دارد، به رهایی خواهد رسید. آنچه اهمیت دارد، «چگونه» به این رهایی رسیدن است. اینکه آیا ما با دانش و آگاهی بالا به رهایی میرسیم یا بدون اطلاعات و آگاهی کافی؟ این تفاوت، بسیار مهم و تعیینکننده است.
حال این آگاهی از کجا حاصل میشود؟ این آگاهی از طریق گوش کردن و نوشتن سیدیهای هفتگی، نوشتن ۴۰ سیدی برای سفر اولیها و ۳۰ سیدی برای سفر دومیها، و مطالعه کتب و مقالاتی که جناب آقای مهندس در اختیار ما قرار دادهاند، به دست میآید. انسان باید هر لحظه به سمت پیشرفت و تعالی حرکت کند و در مسیر ارزشها و صراط مستقیم گام بردارد.
جناب آقای مهندس عزیز میفرمایند که صراط مستقیم تنها فقط یک راه صاف نیست که بسیاری تصور میکنند. در واقع، صراط مستقیم راهی است پرپیچوخم، با فراز و نشیبهای زیاد، شامل سربالاییها و سرپایینیها. برای طی کردن این مسیر باید تلاش کرد و هیچ کاری در آن آسان نیست.
پیشرفت به این معناست که کسی که وارد سفر دوم میشود، نباید با خود بگوید که درمان من تمام شده است و دیگر نیازی به حضور در جلسات یا نوشتن سیدی ندارم. خیر؛ جناب آقای مهندس تأکید میکنند که یک سفر دومی باید بعد از رهایی به فکر راهنما شدن باشد. او سه یا چهار سال فرصت دارد تا در آزمون راهنمایی شرکت کند و خود را به جایگاههای بالاتر برساند.
همچنین، یک سفر اولی زمانی به درمان واقعی دست پیدا میکند که سیدیها را با عشق بنویسد و گوش دهد، نه از روی اجبار.
اجازه دهید در این زمینه، تجربهای از سفر ویلیام خود را با شما در میان بگذارم:
زمانی که سفر ویلیام (درمان نیکوتین) را آغاز کردم، حدود دو ماه در سفر سیگار بودم، اما سیدی « سیگاروجایگزینی» را گوش نکرده بودم. هرچند کمکراهنمای محترم من، آقا محمود، در مورد سیگار راهنماییهای مؤثری به من ارائه میداد، اما چون در اوایل سفر DST بودم و کمی در سردرگمی به سر میبردم، به توصیههای ایشان زیاد گوش نمیکردم. در آن زمان، هم آدامس مصرف میکردم و هم سیگار میکشیدم، اما متأسفانه در کنگره ادعا میکردم که سیگار نمیکشم.
اما زمانی که به سیدی «سیگار و جایگزینی» رسیدم و شروع به گوش دادن آن کردم، تأثیر آن بهقدری زیاد بود که دقیقاً از فردای همان روز مصرف سیگار را به کلی قطع کردم و مصرف آدامس نیکوتین را آغاز نمودم. یعنی تنها دو بار گوش کردن به سیدی «سیگار و جایگزینی» باعث شد که کاملاً قطع مصرف سیگار انجام شود.
.jpg)
هدف من از بیان این تجربه، نشان دادن تأثیر شگرف سیدی نوشتن و سیدی گوش کردن در این مسیر است. دوستان، راهنما تا یک جایی میتواند کمککننده باشد و خود شخص نیز باید برای بهبودی حالش تلاش کند. من در اوایل سفرم این سؤال را داشتم که چرا راهنما کاری نمیکند تا حال من خوب شود؟ در صورتی که راهنما معجزه نمیکند؛ راهنما فقط راهنمایی میکند. اگر من به راهنماییهای او درست گوش دهم و آنها را عملی سازم، آنگاه باید تلاش کنم.
تلاش کردن یعنی چه؟ یعنی زمانی که وقت اضافی دارم، چگونه آن را صرف کنم. من در اوایل سفرم، بیشتر اوقات فراغتم را در فضای مجازی، بازی کردن یا سایر کارهای روزمره میگذراندم. اما از اواسط سفر، خدمت کردن در کنگره را آغاز کردم. حتی یک چای دادن ساده نیز حال مرا خوب میکرد و از همه مهمتر، نوشتن سیدی است که همیشه حال مرا بهبود میبخشد. هرگاه حال مساعدی نداشتم، از ایجنت عزیز، آقا محمدباقر، کمک میگرفتم. وقتی از او میپرسیدم: «حالم بد است، مشکلم چیست؟» ایشان میفرمود: «اگر عصبانی هستی، وادی نُه را گوش کن. اگر تنبل هستی، وادی هشت را گوش کن.»
هنگامی که این توصیهها را عملی میکردم، تأثیرات آن را میدیدم؛ در من دوپامین تولید میشد و نیروی حرکت و تلاش به من داده میشد.
من افرادی را در خارج از کنگره، حتی همکاران خود، میبینم که آدامس نیکوتین تهیه کردهاند و میخواهند سفر سیگار را شروع کنند، اما در عمل موفق نمیشوند. دلیلش چیست؟ دلیل این است که بیشترین تأثیر در قطع مصرف DST و سیگار، مربوط به همین عمل نوشتن سیدی است. نوشتن سیدی بسیار حائز اهمیت است و اگر اینطور نبود، جناب آقای مهندس این کار را تجویز نمیکردند.
تمام سیدیهای جهانبینی و وادیها نیز مانند زنجیری به هم متصل هستند. اگر من وادی هشت را به درستی اجرا نکنم، نمیتوانم وارد وادی نُه شوم و به آرامش و حال خوب دست یابم. پس، همانطور که در وادی دوم گفته شده است: «هیچ مخلوقی بیهوده آفریده نشده است، حتی اگر خود به هیچ فکر کند»، من نیز باید تلاش کنم؛ من بیهوده نیستم.
شاید کسانی که امروز در جایگاه راهنمایی قرار دارند، به خاطر این معتاد شدند که روزی بتوانند به این جایگاه برسند و من و دیگران را راهنمایی و کمک کنند.
در مورد نوشتن سیدی، من هر بار که سیدی را مینوشتم، یک بار دیگر آن را به صورت جداگانه گوش میدادم. چون هنگام نوشتن، به دلیل مکثها و عقب و جلو کردنهای زیاد، ممکن بود متوجه کل مفهوم نشوم، اما تکرار واژهها در بار دوم باعث میشد تا کاملاً در ذهنم جا بیفتد و درک کنم. به همین دلیل، از اواسط سفر، هرگاه راهنمای عزیزم، آقا محمود، از من توضیح در مورد یک سیدی را میخواست، به طور کامل توضیح میدادم، زیرا علاوه بر نوشتن، یک بار دیگر نیز آن را گوش کرده بودم.
البته، لازم است به نکتهای اشاره کنم که جناب آقای مهندس روز چهارشنبه اعلام کردند: اگرچه واژه «سیدی» از قدیم در کنگره رایج بوده است و ممکن است تازهواردها بپرسند منظور از سیدی چیست، اما ایشان فرمودند این واژه از نظر فنی غلط است. چون از گذشته باقی مانده، مجبور به تکرار آن هستیم و واژه صحیحتر آن «فایل صوتی» یا «اپلیکیشن» است. با این حال، استفاده از واژه سیدی را ادامه خواهیم داد.
این کمک گرفتن از سیدیها، تأثیر شگرفی بر حافظه من داشته است. باور کنید اگر صد بار به آدرسی میرفتم، باز هم نیاز داشتم کسی کنارم باشد و آدرس را یادآوری کند، و با این حال باز هم ممکن بود اشتباه بروم. اما نوشتن سیدی کاری کرده است که حتی بدون داشتن آدرس، چشمبسته مسیر را پیدا میکنم. این کار حافظه مرا تقویت کرده است؛ به طوری که یک بار دیدن یا شنیدن یک آدرس یا مطلب، باعث حفظ سریع آن میشود. دانشمندان نیز خود تأکید کردهاند که یادداشتبرداری و نوشتن برای جلوگیری از فراموشی و تقویت حافظه، کمک بسیار بزرگی است.
بسیار سپاسگزارم از شما که به صحبتهای بنده گوش دادید. لطفاً خودتان را تشویق کنید. متشکرم."
.jpg)
مرزبان کشیک: مسافر حسین
.jpg)
تشکیل لژیون ویلیام : راهنما مسافر امیر رضا
.jpg)
.jpg)
ثبت و تایپ و ارسال : مسافر علی
مسافران نمایندگی ابهر
سایت نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
156