سومین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کمالالملک به استادی راهنما همسفر فریبا، نگهبانی همسفر نرجس و دبیری همسفر آسیه با دستور جلسه «نوشتن سیدی و نقش آن در آموزش» روز سهشنبه ۲۷ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که دوباره به من این فرصت داده شد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. از ایجنت، مرزبانان، نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که من را لایق این جایگاه دانستند تا خدمت کنم و مطمئناً قرار است آموزشهای جدیدی را دریافت کنم. شنیدهاید در کنگره میگویند که دستور جلسات با خلق و خوی فردی که تولدش هست مطابقت دارد و در مورد استادی در مورد دستور جلسات نیز به همین شکل است و قطعاً برای ما آموزش دارد. همه شما همسفران میدانید که نوشتن سیدی یکی از واجبات در کنگره است و بر تأثيرات آن در سفر همه شما واقف هستید. در مورد این دستور جلسه دوست دارم که تجربه خودم را بیان کنم. اگر در مورد کلمه نوشتن یک جستجوی ساده در موتور جستجوگر گوگل داشته باشید متوجه میشوید که نوشتن چه تأثیراتی بر روی جسم ما دارد. وقتی که در حال نوشتن سیدی هستیم دست، گوش و تفکر ما همزمان با هم بهکار میافتند و در بهبود سلامتی ما نقش خیلی خوبی دارند.
به قول آقای مهندس نوشتن سیدی برای ما یک جور مراقبه و مدیتیشن است و به وسیله آن میتوانیم افکار منفی را از خودمان دور کنیم؛ چون افکار منفی همیشه در کمین ما هستند و دلیل بر این نیست که چون من چند سال است در کنگره حضور دارم؛ پس هیچ فکر منفی در ذهن من وجود ندارد. نوشتن هفتهای یک سیدی برای من رهجو خیلی کمککننده است. قبل از کنگره چیزهایی که در مورد نوشتن بود را میشنیدم و آنها را تجربه میکردم که مثلاً افکاری که داری بنویس و افکار منفی را بنویس تا آنها از تو دور شوند. افکار مثبت را بنویس تا نیروهای مثبت را در کائنات جذب کنی و قوانین و چیزهای مختلفی در مورد نوشتن وجود دارد که دوست داشتم آنها را یاد بگیرم. نوشتن سیدیها در چند سال اخیر اجباری شده است و قبلاً به این شکل نبود. بعضیها به صورت کامل و بعضیها به صورت ناقص یا خلاصه انجام میدادند و در مورد آنها در لژیون صحبت میکردیم.
وقتی خودم وارد کنگره شدم هنوز آقای مهندس نوشتن هفتهای یک سیدی را در کنگره اجباری نکرده بودند. چند ماه از حضورم در کنگره گذشته بود و من بعد از رهایی مسافرم وارد کنگره شدم و با گوش دادن به سیدیها خیلی لذت میبردم و تأثیر نوشتن سیدیها را در مسافران خود دیده بودم. آقای مهندس میگویند: وقتی تشنه باشید آموزشها در جان و دل انسان مینشیند. وقتی بیان کردند که برای انجام خدمت باید رهایی ۴۰ سیدی را داشته باشیم در ابتدا برایم نوشتن سیدی خیلی سخت و مشکل بود؛ ولی به خودم تلنگری زدم و گفتم اگر قرار است در مسیری که قدم گذاشتهای حرکت کنی باید بر طبق همه قوانین کنگره قدم برداری و نمیتوانی بگویی من این قانون را دوست دارم یا آن قانون را دوست ندارم و باید بر طبق قوانین این مکان عمل کنی تا به آن نتیجه و خواستهای که داری برسی و خدا را شکر در مدت ۱۰ ماه ۴۰ سیدی خود را تمام کردم و رهایی را گرفتم.
نوشتن سیدیها در سفر اول خیلی کمک کرد تا بتوانم در سفر دوم با موانع و مشکلاتی که در سفر دوم با آن مواجه بودم گذر کنم. بعضی اوقات انسان میگوید که سفر اول که تمام شد دیگر همهچیز تمام میشود و در بهشت قرار گرفتهایم و تمام؛ ولی به سفر دوم که وارد میشویم یک سری موانع برای ما بهوجود میآید که برای رد شدن از این موانع نوشتن سیدیها به من کمک میکند که بهتر با مشکلات روبهرو شوم و در کنار مسافرم بهتر زندگی کنم و قطعاً اگر مشکلی وجود دارد برای خود فرد است و متعلق به همان شخص است و برای آموزش گرفتن او است. نوشتن سیدیها و همینطور نوشتن سیدی وادیها خیلی برای من کمککننده است. وقتی شرایط و موانعی بهوجود میآید قطعاً یک جمله از استاد امین یا آقای مهندس که در ذهن من هست به کمک من میآید و باعث میشود که من از آن بحران عبور کنم. شاید بهقول معروف نتوانم در آن لحظه مشکلم را حل کنم؛ ولی حداقل باعث بحرانی شدن مشکل نمیشوم و وضع را خرابتر نمیکنم و جلو بدتر شدن موضوع را میگیرم و بعد با تفکر آن را حل میکنم.
نوشتن خیلی به انسان کمک میکند و بعضی اوقات افراد برای نوشتن سیدی دلایل مختلفی میآورند که سیدی ننویسند؛ ولی بیشتر اوقات اگر فکر کنیم میبینیم که بیشتر این بهانهها و دلایل به خاطر تنبلی است. به قول آقای مهندس اگر به نیروهایی که در ما بیدار میشوند توجه کنیم میبینیم که اگر بقیه افراد لژیون سیدیهای خودشان را به موقع مینویسند؛ پس من هم میتوانم این کار را بدون هیچ بهانهای انجام دهم. برای نوشتن سیدی سعی میکنم برای خودم مانعی را ایجاد نکنم. گاهی اوقات پیش میآید که وقتی مینویسم متوجه صحبتی از آقای مهندس نشدهام برمیگردم و آن را دوباره گوش میکنم. آقای مهندس بارها گفتهاند که ما درصد کمی از کائنات را فهمیدهایم و درصد بسیاری از آن را هنوز نفهمیدهایم و من خودم هنوز یک درصد آن را نفهمیدهام؛ چون واقعاً در ابتدای راه هستم و تازه در حال یادگیری آموزشها در دوره پیشدبستانی هستم؛ ولی این نوشتن خیلی به من کمک میکند.
وقتی سیدیها را مینویسم همیشه خاطرهای به ذهنم میرسد پسرم معلمی داشت که در عید نوروز به آنها تکلیف داده بود که جدول ضرب را چندینبار بنویسند. من مادر میگفتم چرا بچه در تعطیلات نوروز باید این مقدار زیاد تکلیف بنویسد. گذشت تا اینکه دخترم وقتی کلاس سوم شد مانند پسرم در عید نوروز چنین تکلیفی نداشت و نمرات خوبی هم گرفت؛ اما الآن که هر دو دانشجو هستند پسرم در کسری از ثانیه تمامی جدول ضرب را حل میکند؛ ولی دخترم در حل کردن مسائل ساده جدول ضرب میماند و این تأثیر نوشتن است؛ پس نوشتن تأثیر خیلی خوبی دارد که اگر استاد یا راهنما میگوید که سیدی بنویسم قطعاً ایشان خودشان این راه را رفتهاند و به قول آقای مهندس که میگویند: من اگر بدانم چیزی به نفع خود شما هست بر انجام آن تأکید بسیار دارم و من دیگر به جستجو در تأثیرات آن نمیپردازم و به استاد و قوانین کنگره اطمینان دارم و اگر چیزی را از من میخواهند چشم بگویم.
در ادامه اهداء لوح تقدیر به عضو لژیون سردار


مرزبانان کشیک: همسفر عفت و مسافر ناصر
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
تایپ: همسفر فاطمه
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر طیبه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کمالالملک
- تعداد بازدید از این مطلب :
248