تحمل گرمای شتر ۴۸ درجه است

جسم ما مانند قفسی است که از جان ما نگهداری می‌کند و ما در آن قفس مهمان هستیم و به همین دلیل باید با جسم و مختصات آن آشنا باشیم، همچنین باید بدانیم که جان، روح و نفس ما نیز در این قفس به مدت طولانی با ما هستند و به مدت طولانی دچار رنج می‌باشند. ما باید صور پنهان انسان را بشناسیم، در صورتی که هنوز به صور ظاهر هم آشنا نیستیم. تنها کتابی که در جهان در رابطه با شناخت جسم انسان اشاره دارد، قرآن است که در سوره ۸۸ سوره غاشیه است که مفصل به این موضوع پرداخته شده.

در این سوره به خلقت شتر اشاره دارد که بلافاصله در آیه بعد به آسمان، کوه، زمین و خلقت آن‌ها اشاره می‌کند و نتیجه می‌گیریم که خلقت شتر دارای عظمت زیادی است که با سایر حیوانات کاملاً متفاوت است از ویژگی‌های شتر می‌توان به داشتن ۳ پلک اشاره کرد که هر کدام برای کار خاصی طراحی شده، مثلاً پلک اول که مانند عینک است و برای قرار گرفتن در طوفان شن و صحرا می‌باشد. تحمل گرمای ۴۸ درجه است که با این حرارت دما ماسه‌ها تا ۷۰ درجه داغ می‌شود و شتر با پاهای بلندش این گرما را تحمل می‌کند. تحمل بی‌آبی است که تا ۲۰ روز می‌تواند تشنگی را تحمل کند، قدرت آب خوردن او هست که ظرفیت ۱۱۴ لیتر نوشیدن آب را دارد.

آفرینش دماغ او هست که برای نگه داشتن رطوبت دارای پیچ‌هایی است، شکل گلبول‌های خون او که به صورت بیضی است. دهان اوست که می‌تواند خارهای وحشتناکی را مثل باقلوا نوش جان کند. شتر واقعاً موجود عجیب‌ و غریبی است، اینجا پی می‌بریم که این کتاب در صدها سال پیش نوشته شده و چطور این‌ها را می‌دانسته، درصورتی‌که محققان بعد از سال‌ها تحقیق و بررسی به این نتایج رسیده‌اند. معنی «هل أتاک حدیث الغاشیة» تو تذکر دهنده‌ای، مثلاً به فرد معتاد تذکر بده تو نمی‌توانی انسانی را عوض کنی مگر با خواسته خودش، ما بر هیچ انسانی مسلط نیستیم و نتایجی که به دست آوردیم این است که از نظر تعادل روح و روان و زندگی‌مان خیلی متعادل‌تر و آرام‌تر شده، آن هم به خاطر شناخت خودمان است.

وقتی جسم ما مانند قفسی است که از جان ما محافظت می‌کند، ما باید در سلامتی آن کوشا باشیم؛ چون برای مدتی همنشین ماست در شناخت انسان مثلثی داریم به اسم نفس واحده که شامل روح، جسم و جن بود و در وجود ما هستند. یکی خودمان هستیم یکی ما را به نیکی تشویق می‌کند و یکی ما را به بدی تشویق می‌کند. جان همان است که در خواب می‌بینیم خودمان را در خواب می‌بینیم. وقتی فرشته مرگ می‌آید و نفس را تحویل می‌گیرد، جان از جسم جدا می‌شود. بندی بین جسم و آن نفس برقرار است که به آن بند نقره‌ای یا بند سیمین می‌گویند و نامرئی است. فرشتگان این بند را قطع می‌کنند و روح و نفس تحت فرامین خاصی عمل می‌کنند و ما در مورد کالبد یا همان جسم صحبت می‌کنیم.

هر چه کالبد تحت فرمان جان باشد، در این بعد حیات توفیق بیشتری حاصل می‌نماییم؛ ولی وقتی به فرمان‌ها گوش نکنیم دچار سردرگمی و بیماری می‌شویم. جسم ما امانتی است در دست ما باید به آن‌چه انجام می‌دهیم سر و سامان بدهیم، ساعت خواب و بیداری را منظم کنیم به ساعات غذا خوردن و نوع تغذیه توجه داشته باشیم و از انواع بیماری‌ها دور شویم. بهشت و دوزخ جاری است هم در این دنیا و هم در بعد دیگر. هرکس جهنم خودش را دارد و هرکس هم بهشت خودش را و آن‌چه می‌کاریم برداشت می‌کنیم.

 باید بذر نیکو بکاریم، مثلاً وقتی شما راهنما شدید و یک نفر را از سیگار نجات دادی یعنی بذر نیکو کاشته‌ای، اگر کاری انجام می‌دهید لازم نیست همه بدانند، هیچ‌کس نداند خدا که می‌داند. سیستم می‌داند که در رأس این سیستم خداوند است و همه چیز تحت فرمان خداست. مبارزه، جنگ و فرار همان جدال‌های درونی و ترس‌ها هستند که شما به آن‌ها واقف هستید و بر آن‌ها فائق آمده‌اید و باید از آن‌ها بگذرید. تعمق بسیار و دقت بیشتری بنمایید و هدف خود را معین کنید. هدف ما چیست؟ هدف باد مشخص باشد حرف و سخن برای آدم دانا یک بار و برای نادان اصلاً سخنی نگویید.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است، هر انسان در عالم حیات خود به تفکر و تعقل به طور طبیعی دعوت می‌شود، یعنی دائماً روح درونشان می‌گوید تفکر کن، تعقل کن تا پایان مسیر به تفکر خود ادامه دهید، آن‌کس که وارد تفکر می‌شود و تعقل می‌کند در ادامه تا انتهای بی‌نهایت مسیر را طی می‌کند و می‌داند در پی چه چیزی خواهد بود، ما تابع مسیری هستیم که مسیر الهی باشد.

«مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته‌ام از بدنم»

منبع: «سی‌دی شتر»
نویسنده: همسفر فریبا رهجو راهنما همسفر یگانه (لژیون بیست و یکم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجو راهنما همسفر یگانه (لژیون بیست و یکم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون هجدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان